به دخت

 




جديدترين مطالب

خاطرات جنگ

هنگام غروب بود و آماده برگشتن به مقر. از صبح كار كرده بوديم و هيچ شهيدي خودش را نشان نداده بود. همين مسئله بر خستگي مان افزوده بود. وسايل را جمع كرده بوديم كه برويم. خورشيد، پشت ارتفاع 146 فكه، سرخ مي شد و پائين ...

وصيت نامه ي شهدا

امام خمینی (ره): پنجاه سال عبادت کردید خدا قبول کند یکبار هم وصیت نامه یکی از این شهدا را بگیرید و مطالعه کنید   من نمي‌خواهم آينده را ببينم، مي‌خواهم آينده را با خون خود بسازم تا شما و فرزندان شما بتوانيد آيندة سالم و زيبايي داشته باشيد.   ...

شعر

جريان گرفت در ريه ات قحطي نفس دستت دوباره در پي كپسول مي دويد تاول فقط به راه گلو زخم مي زد و شكر خدا كه حنجره ات را نمي بريد *

شوخ طبعي جبهه

مرغ و تير و تركش شب بعثت حضرت رسول (ص) شام مرغ دادند. فرداي آن روز، تعداد زيادي از بچه ها مسموم شدند، آن وقت بود كه بازار اظهار نظرها گرم شد. صد دفعه به اين آشپزخانه اي ها تذكر داده ام كه ...

مصاحبه با مادر سردار شهيد حسن باقري

شهيدغلامحسین افشردی معروف به «حسن باقري» نابغه جنگ « ژنرال بیست وپنج ساله» مادر سردار :« شهيد باقري خود را سقاي بسيجيان مي دانست» مادر سردار شهيد حسن باقري گفت: شهيدباقري عاشق بسيجي ها بود و خود را سقاي بسيجي ها مي دانست؛ او مي گفت: «جنگ ...

آلبوم تصاوير


صفحه :