سايت تخصصي دختران و بانوان ايراني :: بانونت :: Banoonet.ir

خطا
warning.gifکاربر محترم برای ارسال پرسش های مد نظر، ابتدا ثبت نام کرده تا بعد از ورود به سیستم، فرم مربوط به ارسال پرسش در همین بخش نمایان شود.


پرسش و پاسخ پرتکرار
نیتا حاتمی
دوشنبه 12 اسفند 1392



همسرم دوست دختر تلفنی دارد چکار کنم؟بهش بگم متوجه رابطه اش شده ام؟ من و همسرم نزدیک به 7 سال است ازدواج کرده ایم و همدیگر را بسیار دوست داریم. او مردی مهربان و با اخلاق است ولی نمیدانم چطور گرفتار این رابطه شده است.
پاسخ بانونت:سلام علیکم خواهر بزرگوار اولا تا جایی که ممکن است به ذهنیات و قرائن کم اهمیت بها ندهید و سعی کنید قضاوت کاملا مثبت و خوبی به همسرتان داشته باشید بر فرض که شواهد و نشانه ها آن اندازه جدی بودند که جای توجیه نداشت . به هیچ وجه عکس العمل نشان ندهید که از این موضوع اطلاع دارید . آدمها تا زمانی که به زشتی کار خود اعتقاد دارند آن را پنهان می کنند و اگر این موضوع پنهانی فاش شود، از اقدام خود دفاع می کنند و ممکن است گستاخانه آن را توجیه کنند مخصوصا در فضای ارتباط همسری، به این نتیجه برسد که دیگر اعتبار و جایگاهی و چیزی برای از دست دادن ندارد، آن موقع نوع رابطه خیلی تحت تاثیر این موضوع قرار خواهد گرفت... گاهی اوقات علت این رفتارها به دلیل رخدادهایی است که در فضای جامعه رخ می دهد و گاهی، به علت کمبودهای عاطفی است که در فضای خانواده احساس میشود... یک مقدار حوصله کنید رفتارها و مهارتهای خود را مرور کنید ببینید واقعا علی رغم این که می گویید رابطه عاطفی بسیارخوبی بین شما برقرار هست چرا همسرتان به این رابطه پنهانی رو آورده است. نکند در مواردی نیاز به مهارتهای بیشتری در رابطه کلامی، زناشویی، عاطفی و ... دارید؟ تجربه ثابت کرده اگر هیچ کوتاهی در حق همسر نشده است، با گذر زمان او از کار خود پشیمان و خسته میشود و به زندگی عادی خود بازمیگردد ضمن این که خواهش می کنیم در رفتار همسر خود تجسس نکنید چون حال و روز و نگاه شما را بد می کندتجسس بی اندازه تنها شما را نگران و مضطرب و همسرتان را حساس میکندپس علی رغم اینکه در فضای خانواده بیشتر به همسرتان توجه می کنید برای اینکه نگرانیتان کمتر شود خود را به ورزش مشغول کنید.... !
مريم
یکشنبه 26 آبان 1392



پسری دارم که دختر همسایه را دوست دارد البته دختر همسایه نیز پسر من را دوست دارد باید چی کار کنم؟
پاسخ بانونت:با سلام خدمت شما كاربر گرامي-از اينكه همراه ما هستيد خوشحاليم-شما در سوال خوتون سن فرزند رو مشخص نكرديداما بنده به طور اجمالي جواب شما را مينويسم-اگر سن ازدواج فرزند شماباشدودوطرف كفويت داشته باشند براي ازدواج اقدام كنيد مانعي وجود ندارد-امااگر سن او پايين تر است نگران نباشيد همين كه شما متوجه شديد نشان مي دهد كه فرزند شما خطاكار به آن معنا نيست-در اينجا بايد كاري بكنيد كه ارتباط صميمي وعاطفي پدر بافرزندش بيشتر شودويامرد ديگري كه فرزندتان وي راقبول دارد رابطه صميمي وعاطفي باپسرتان برقرار كرده ونسبت به رابطه آنها اطلاعات كسب كند اگر در سن ازدواج نيست اورا ازاين فضاها فاصله دهد،توجه داشته باشيد كه در سن نوجواني تذكرتاثير منفي وعكس داردوهمچنين اگر مادر بخواهد او را ازاين فضاها خارج كند.امااين فرصت بسيار مناسبي است كه رابطه صميمي با فرزندتان برقرار كنيد .دقت داشته باشيد مشاوره حضوري در چنين مواردي بهتر است.
شيرين
چهارشنبه 1 آبان 1392



سلام از مطالب خوبتون ممنونم ولی در مورد اينكه که به همسرتون احترام بگذارید همیشه اینطور نیست خصوصا در خانواده همسرم که من واقعا مستاصل شدم متاسفانه خانواده همسرم خصوصا مادر شوهرم خیلی نسبت به روابط من وهمسرم دخالت و حسادت دارن حتی مستقیما به مادر من گفته بودن که من همین یکی پسر رو دارم و نمی خوام از دستش بدم<br /><br /> من به این موضوع و رعایت تساوی خیلی اعتقاد دارم هر چند که خونه پدر شوهرم خیلی اذیت میشم اما اگر در هفته دو وعده منزل پدر خودم میهمان هستیم به همون میزان هم منزل خانواده همسرم میریم<br /><br /> وقتی من و همسرم به هم در مقابل خانواده شون اظهار محبت میکنیم برخلاف اون چیزی که گفتین سریع و کاملا جبهه گیریشون رو متوجه میشم متوجه میشم که اینو دوست ندارن بخاطر همین به همسرم گفتم اینکار رو نکنه یا همسرم خیلی با من شوخی میکنه مثلا لیوان آب روم میریزه و... و من هم متقابلا اینکار رو میکردم اما وقتی دیدم نسبت به این موضوع هم دخالت میکنند و با تحقیر میگن که چرا شما عکس العمل نشون میدی یا با شوهرت اینطور برخورد میکنی از همسرم خواهش کردم اینکار رو مقابل خونواده اش انجام نده اما وقتی شیطنتش گل میکنه توجهی نداره و باز من مورد اتهام واقع میشم<br /><br /> از طرفی خرده فرمایشات وقت و بی وقت خانواده همسرم همه برنامه های زندگی ما رو به هم ریخته و انگار نه انگار که او تشکیل زندگی مشترک داده و متعهد به این زندگی هم هست گاهی وقت ها میهمانی ها یا مراسماتی رو که دعوت شدیم صرفا بخاطر اینکه پدر یا مادرشون فرمودن همین الان بیا و مثلا برای ما فلان چیز رو با فلان مارک بخر(پی نخودسیاه) ما شرمنده اون دوست یا فامیل شدیم و به اون میهمانی نرسیدیم خوب احترام پدر ومادر درست ولی خلف وعده چی؟ یا مسئولیت یک زندگی مشترک چی؟<br /> کمکم کنید
پاسخ بانونت:دوست خوبم سلام ، از اینکه ما رو در بخش همسرونه بانونت مورد اعتماد دونستی و مشکلت رو با ما مطرح کردی ازت ممنونم این نظر مشاور ماست: اگر از رفتاری رنج میبرید که مدام هم تکرار میشه از واسطه کردن همسرتان بپرهیزید که شرایط را بدتر میکنه، باید به خانواده همسرتان اطمینان بدید که پسرشون هنوز فرزند اوناس وبه همسرتون بگید که در طول روز به اونا زنگ بزنه ، بهشون محبت کنه تا دلشون آروم بگیره.برای کوتاه مدت باید بعضی جاها تنهایی برید وبگذارید همسرتون به خانوادش برسه، نزد خانواده همسر از رفتارهای تحریک کننده خودداری کنید، سعی کنید با خانواده همسر ارتباط نزدیکتر و بهتری برقرار کنید، هر کس یک قلقی دارد ، مطمنا شما قلق خانواده همسرتان را پیدا میکنید. شما عزیز باید اطلاعات دینی و روانشناسی خود را بالا ببرید تا با اعتماد به نفس حرف بزنید، احترام و ادب را فراموش نکنید هرچند با بی ادبی و بی احترامی روبرو بشید، موفق باشید
سمیه رح
پنجشنبه 25 مهر 1392



مادر دختری نه ساله هستم. با توجه به شرایط جامعه من چه زمانی و چه سنی باید موضوع عادت ماهیانه را برایش توضیح بدم؟
پاسخ:سلام مادر گرامي-بسيار خوشحاليم كه همراهانی داريم كه به مسائل فرزندانشون حساس هستند،اين مسئله اي كه فرموديدبستگي به وضعيت جسمي فرزندتون داره اگرازنظر وزني قوي باشه حدود11-12سالگي ممكنه شروع بشه، اما اگر جثه ضعيف و ريزي داره 14-15سالگي وياديرتر،شماباتوجه به اين قضيه ميتونيد در زمان مناسب با او در میان بگذارين.اما درنظر بگيرين كه اگه شما در رابطه صحبت كنين صميميت دخترتان باشمازياد ميشه .ميتونين حدود11سالگي بافرزندتون صحبت كنين وبفرماييدكه اگردچار چنين حالتي شد شمارو درجريان بذاره وازوسايلي كه براش آماده كردين استفاده كنه،معمولابچه ها چيزهايي متوجه ميشن اماشما توهمين سنين باهاش صحبت كنين كافيه.
سميه
سه شنبه 23 مهر 1392



با سلام من مادری هستم که یه دختر یک ساله دارم متاسفانه شوهرم یک سال فوت کرده اند می خواستم راهنماییم کنید با دخترم چطور رفتار کنم که شرایط رو درک کنه و با توجه به توجه زیاد اطرافیان به اون روی رفتارش تاثیر منفی نذاره <br /> ممنون
پاسخ:اگه درست متوجه شده باشم وكودك شما يكسالش باشه جاي هيچ گونه نگراني نيست چون اون هنوز توانايي درك اين مسائل رونداره-درباره توجه ومحبت بيش از حد به كودك خودتون هم حساس نباشيد كودك تو سالهاي اول زندگيش نياز ويژه به محبت وتوجه داره چون اين دوران زمان دلبستگي وپيوندهاي محكم عاطفي با افراد مهم زندگيه واگه محبت همراه با احساس امنيت براش به وجود بياد تو آيندش تاثير مثبت ميذاره،كه بالا رفتن توان اجتماعي،شادي،مقاومت در حل مسئله به ويژه تودوران پيش دبستاني از ويژگي هاي اونه،البته اگه سن فرزندشمابالاتر بود قضيه فرق ميكرد.همچنين شما ميتونيد مباحث لوس شدن فرزند بخش مادرونه ما رومطالعه كنيد.كار خاصي درباره مرگ همسرتون ،براي فرزند فعلانميتونيدانجام بديداما بايد يك سري كارها رو خودتون بهش توجه داشته باشيدكه حفظ سلامتي خودتون خيلي مهمه كه بتونيد خيلي خوب براي فرزندتون برنامه ريزيوازش مراقبت كنيد.كاهش فشارهاي روحي ورواني اين مسئله دوسال زمان ميبره .آرامش:باتوجه به نقش الگويي شما سعي كنيدباياد خدا وتمسك به اولياي الهي واستفاده از راه هاي كسب آرامش از فشارهاي روحي كم كنيد.ذكر:گفتن ذكر يا منزل السكينه في قلوب المومنين (اي آرامش دهنده قلوب مومنان)وياغياث المستغيثين وصلوات برمحمد وآل محمد(ص)بسيارمفيده.تلاوت قرآن :اين روش انبيا بوده كه در سختيها به قرآن پناه مي بردند،براي دلتنگي هم بسيار راه كار خوبيه .بيان اندوه وشركت در سوگواري:اشك ريختن وبرسر مزار رفتن انسان رو آرام مي كنه زنده نگاه داشتن ياد پدر:در حضور كودك از پدر سخن نمي گند تا بررنج اون افزوده نشه،اين رفتار درست نيست .باكودكان ازخاطرات بگيدتارنجشون التيام پيداكنه.ارتباط گسترده فاميلي:اين ارتباط سبب امنيت روحي رواني ميشه
عاليه قاسمي
دوشنبه 22 مهر 1392



دختر 19 ساله‌ دانشجويم مايل است به جاي چادر، مانتو شلوار بپوشد؛ اما اين عمل او در شأن خانواده ما نسيت. نمي‌دانم چگونه او را به پوشيدن چادر وادارم.
پاسخ:به احتمال فراوان، فضاي دانشگاه او را به اين فكر متمايل ساخته است؛ زيرا دانشجويان چادري در مقايسه با ديگران اندك ند. به طور معمول، علت اين‌گونه افكار و دست كشيدن از ارزش‌ها، ضعف اعتماد به نفس است كه ممكن است به تدريج به بدحجابي، ترك نماز جماعت و حتي ترك نمازنيز بينجامد؛ بنابراين، بكوشيد تا اعتماد به نفس از دست رفته‌اش بازگردد. در صورت اصرار وي بر ترك چادر، مقاومت فراوان نشان ندهيد؛ زيرا پوشش اسلامي در چادر منحصر نيست و مانتو شلوار نيز اگر تنگ، كوتاه، چاك‌دار و تحريك كننده نباشد – پوشش مورد نظر شارع مقدس است؛ البته بنابه فرموده مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنه‌اي – حفظه الله – چادر پوشش ملي ماست و از اين جهت ترجيح دارد. اگر چشم‌پوشي از شأن خانوادگي به واقع برايتان مشكل است مي‌توانيد به وي پيشنهاد كنيد كه درفضاي دانشگاه با مانتو شلوار، و در خارج از آن با چادر باشد. توجه داشته باشيد كه استفاده از زور و اهرم فشار براي واداشتن فرزندتان به پوشيدن چادر مطلوب نيست و احتمال گرايش وي به پوشش نامناسبي غير از چادر و مانتو شلوار وجود دارد.
سميه احدي
دوشنبه 22 مهر 1392



مادري هستم که دختر 15 ساله ام را خود به مدرسه مي برم. آيا اين رفتار من اشکال دارد؟
پاسخ: اين رفتار شما به چند دليل درست نيست: 1. تلقي او اين خواهد بود که هنوز کودکش مي پنداريد؛ در حالي که بزرگ شده و استقلال طلب است. 2. همسالان، داوري خوبي درباره او خواهند داشت و با تعبيرهايي چون «بچه ننه»، «لوس» و ... او را مي آزارند. 3. برداشت آشنايان و همسايگان اين خواهد بود که به دخترتان اعتماد نداريد و او از اين مسأله رنج مي برد. فرزندتان خود به مدرسه برود تا حس استقلال او تقويت شود. او در سني است که از همراهي با همسالان لذت مي برد و روحيه اجتماعي اش تقويت مي شود. وابستگي به شما مطلوب نيست. اگر به هر دليلي مجبور هستيد با او همراه باشيد، دويست متر مانده به مدرسه از او جدا شويد. اگر نگران مسائل اخلاقي هستيد، با برخورد خوب و توجه به خواسته هاي منطقي اش، و اظهار اعتماد، پشتوانه فرهنگي ايجاد کنيد. هنگام رفتن به مدرسه از تذکرهاي مستقيم اخلاقي (به نامحرم نگاه نکني؛ حجابت را حفظ کني؛ عفت داشته باشيد؛ به بيراهه نروي و ...) بپرهيزيد و از تذکرهاي غيرمستقيم (دختر من آن قدر خوب و فهميده است که شأن خود و خانواده اش را رعايت مي کند) استفاده کنيد . اگر نگران خطرها هستيد، به خدا توکل کنيد؛ خود را به اقيانوس بيکران الاهي بسپاريد و به حفاظت خداي بزرگ و مهربان معتقد باشيد. گر نگهدار من آن است که من مي دانم شيشه را در بغل سنگ نگه مي دارد *** شب تاريک و ره باريک و من مست قدح در دست من افتاد و نشکست نـگه دارنـده اش نـيـک نـگـه داشـت وگرنـه صد قدح، نفتـاده بشکـست صدقه روزانه در ايجاد آرامش براي شما و فرزندتان بسيار مؤثر است.
ناشناس
یکشنبه 7 مهر 1392



سلام یه دختره 13سیزده ساله دارم که پسرهمسایه بهش پیشنهاددوستی داده لطفأ راهنماییم کنید
پاسخ:1- حساسيت افراطي ممنوع. 2- با همسرتان صحبت كنيد تا در نقش پدري خود بيشتر از پيش به دخترش محبت كند. اين كار بسيار تاثيرگذار خواهد بود. 3- اگر دخترتان با شما اين مسئله را مطرح كرده ، تشويق و تحسين كنيد و بگوييد:كار بسيار خوبي كردي كه به من گفتي، اگه مشكلي برايت پيش مي آيد حتما به من بگو. از اين طريق او به شما كاملا اعتماد مي كند. 4- در حد بسيار كم از آسيب هاي روابط دختر وپسر بگوييد مثلا اينكه دختران از لحاظ عاطفي صدمه ي زيادي مي بينند . براي كسب اطلاع بيشتر دراين مورد به لينك زير مراجعه فرماييد: banoonet.ir/sysnews/c/149
علي
یکشنبه 7 مهر 1392



من پسری 23 ساله هستم راستش از خانواده دخترا و پسرا گلایه دارم که به جا اینکه تو زندگی کمکشون کن همش سنگ اندازی میکنن تو ازدواج-احترام به پدر مادرا تا کی؟لطفا راهنماییم کنید .
پاسخ:سوال شما واضح نيست.لطفا مشخص نماييد :آيا شما به شخص خاصي علاقه مندهستيد و پدر و مادرتان مخالف هستند؟ آيا نامزد داريد و پدر و مادر براي مسائل مالي سنگ اندازي مي كنند؟ لطفا وضعيت فعلي خود را كامل مشخص نماييد تا بهتر شما را راهنمايي كنيم.
فاطمه
چهارشنبه 3 مهر 1392



پسر 15 ساله ام در دوران کودکي عاشق عبادت بود؛ اما اکنون به جهت جاذبه هايي چون رايانه، عبادتش کمرنگ شده است. لطفاً مرا راهنمايي کنيد.
پاسخ:دوره کودکي و نوجواني را هرگز با هم مقايسه نکنيد. کودک ، به ويژه در 7 تا 10 سالگي به جهات عاطفي و احساسي و بيشتر، خوشايند والدين به عبادت روي مي آورد؛ ولي نوجوان به ويژه در سنين بلوغ، عاطفه اش کمتر مي شود و قوه عاقله و حس استقلال طلبي اش فزوني مي يابد؛ بدين جهت؛ ديگر براي والدين نماز نمي خواند و مايل است خود به عرش عبادت برسد. من بر خلاف عقيده شما، چندان معتقد نيستم که جاذبه هاي عصر حاضر چون رايانه، سبب کمرنگ شدن عبادت مي شود و اگر استفاده از اين گونه ابزاردرست، با برنامه ريزي و نظارت باشد، نه تنها مانع عبادت و نزديکي به خدا نيست؛ بلکه مشوش نيز خواهد بود. زندگي مسلمانان معتقد به دين در سرزمين هاي غربي، يعني مهد اين گونه جذابيت ها، دليل بر اين مدعا است. استفاده از نرم افزارهاي ارزشمند ديني که امروزه به برکت انقلاب شکوهمند اسلامي، فراوان نيز در دسترس است، مانند نرم افزارهاي آموزش ترجمه و حفظ قران کريم، آموزش نماز، فرهنگ وازگان و مفاهيم نهج البلاغه، برنامه هاي جذاب قرآني، مداحي و .... ، وسايت هاي ارزشي و جذاب و نيز سايت هاي مربوط به کودکان و نوجوانان مي توانند عاملي براي تثبيت ارزش هاي ديني باشند.
مونا
شنبه 26 مرداد 1392



صبح‌ها با فرزندانم براي بيدار شدن، صبحانه خوردن، آماده شدن و... مشكل دارم و كمتر روزي است كه بدون درگيري آغاز شود. براي از بين بردن فشارهاي روحي ناشي از اين مسأله چه كنم؟
پاسخ:براي پرهيز از فشارهاي روحي صبحگاهي كه از درگيري با فرزندان ايجاد مي‌شود، بايد نكاتي را رعايت كنيد: 1. فرصت كافي: عامل اصلي درگيري‌ها، كمبود وقت است؛ پس از راهكارهاي ذيل استفاده كنيد تا فرصت كافي داشته باشيد. أ‌. سي تا 45 دقيقه زودتر از وقت معمول روزهاي گذشته از خواب بيدار شويد. ب‌. برخي از كارها (اتو زدن لباس‌ها، آماده كردن ظرف غذاي فرزندان، امضاي رضايتنامة برنامه‌هاي مدرسه و...) را شب قبل انجام دهيد. ج. فرزندان خود را 15 تا 30 دقيقه زودتر بيدار كنيد. در چگونگي بيدار كردن آنان دقت كنيد. بيدار كردن نسنجيده، زمينه‌هاي فشارهاي عصبي ودر نتيجه درگيري‌هاي صبحگاهي را فراهم مي‌آورد. د. از فرزندان خود بخواهيد تا كارهاي صبح (آماده كردن كيف، لباس، جوراب، واكس كفش و...) را شب قبل انجام دهند. 2. تعيين مسؤوليت‌ها: مسؤوليت‌هاي فرزندان را مشخص كنيد. بهتر است مسؤوليت هر يك با قلم درشت‌تر نوشته شود و در معرض ديد آنان قرار گيرد. 3. پي گيري امور: گاهي بررسي كنيد تا ببينيد فرزندان به مسؤوليت‌هاي صبحگاهي خود عمل مي‌كنند و اصلاً آيا از خواب بيدار شده‌اند! توجه داشته باشيد كه مسؤوليت‌هاي آنان را شما انجام ندهيد و در صورت بي‌توجهي به وظايف تعيين شده، از روش محروميت استفاده كنيد و در فرصتي مناسب (نه صبح هنگام) آنان را از چيزهاي مورد علاقه‌شان ( دوچرخه،رايانه، تلويزيون، پارك، سينما، منزل نزديكان و...) به‌طور موقت محروم كنيد. تعيين مكان ويژه براي وسايل: براي هر يك از فرزندان خود، مكاني را اختصاص دهيد تا وسايل مورد نيازشان ( خوردني، ظرف غذا و...) را از آنجا بردارند و صبح‌ها دنبال نگردند.
مریم
دوشنبه 14 مرداد 1392



فرزند پيش‌دبستاني‌ام پس از بيدار شدن در صبح، غر مي‌زند و بهانه‌گيري مي‌كند. علل ان چيست و چگونه مي‌توان آن را از بين برد؟
پاسخ:نق زدن و بهانه‌گيري صبحگاهي تا حدودي طبيعي است و در 2 سالگي و دوران بلوغ اوج مي‌گيرد. غرغر صبحگاهي كودكان عللي چون كم خوابي، بيماري جسمي، فشار عصبي ( به جهت اختلاف والدين، فرزند دوم، آزار خواهر و برادر و...) بيدار كردن او هنگام ديدن رؤيا، و بيدار كردن با اهرم فشار و گاهي جلب توجه است كه بايد از بين برود. چند توصيه 1. به بهانه‌گيري‌هاي او توجه چنداني نشان ندهيد و از روش ناديده گرفتن سنجيده استفاده كنيد تا اگربراي جلب توجه است، از بين برود. 2. از آموزش كودك درصبحگاهان بپرهيزيد؛ زيرا به هيچ وجه آمادگي پذيرش سخنان شما را ندارد. آموزش رام بودن و زشتي بهانه‌گيري را به موقعيت‌هاي عاطفي واگذاريد و براي خردسالان از روش قصه‌گويي استفاده كنيد. 3. براي توقف غر زدن فرزندتان مي‌توانيد از شوخي استفاده كنيد؛ به گونه‌اي كه در قالب شوخي‌هاي كودكانه، او را به خنده واداريد؛ البته توجه داشته باشيد كه برخي كودكان با ديدن شوخي‌هاي والدين عصباني مي‌شوند و بهانه گيري‌هايشان اوج مي‌گيرد. 4. او را در آغوش بگيريد و بچلانيد و بگوييد مي‌خواهم بداخلاقي را از تنت بيرون كنم. 5. به او 5 دقيقه فرصت دهيد تا بهانه‌گيري كند و به او بگوييد مي‌تواند در اين زمان نق بزند؛ ولي پس از آن، زمان بهانه‌گيري‌هايش تمام خواهد شد. همين زمان آزاد براي بهانه‌گيري، رفتار او را قطع مي‌كند يا از آن مي‌كاهد. 6. از 7 تصوير استفاده كنيد كه بر يك طرف آن‌ها، عكس كودكي خندان و شاداب، و در طرف ديگر آن‌ها عكس همان كودك با چهره‌اي عبوس و ناراحت وجود دارد و به فرزند خود بگوييد در برابر هر روز بهانه‌گيري و نق زدن يكي از 7 تصوير را به طرف چهرة عبوس برمي‌گردانيد و اگر تا پايان هفته، تعداد چهره‌هاي خندان و شاداب بيشتر باشد، به او جايزه‌اي خواهيد داد.
مبينا
چهارشنبه 19 تیر 1392



پسرم کلاس دوم راهنمايي است و درس نمي خواند. چگونه او را به اين کار وادارم؟
پاسخ:: پيش از هر کاري، توقع بهترين بودن او را در همه چيز از ذهن خود بيرون کنيد و معتقد شويد که هر کودک و نوجواني در زمينه هاي خاصي استعداد دارد و لازم نيست در همه چيز، بهترين باشد. امام علي (ع) مي فرمايد : لايزالُ النّاسُ بخيرٍ ماتَفاوَتُوا فَاذا استَووا هَلکُوا. خير مردم، پيوسته در تفاوت هاي آنان است و اگر مساوي شوند، از بين خواهند رفت. بسياري از والدين به نمره 20 علاقه نشان مي دهند که مطلوب نيست. مهم اين است که کودک شما در حد توان خود بکوشد؛ گرچه نمره 20 نگيرد. توقع بيش از هوش بهر کودک نيز از اشتباهات برخي خانواده هاست. بي توجهي فرزند شما به درس، ممکن است به علل ذيل باشد: 1. حساسيت بيش از حد: با توجه به اين که فرزند شما وارد دوره نوجواني شده و حس استقلال دارد، تذکرها و نصيحت هاي پي در پي شما، به طور غيرمستقيم به او پيام مي دهد که هنوز بچه است و بزرگ نشده. اين پيام، او را به موضع لج مي کشاند تا استقلال خود را اثبات کند؛ بنابراين، نصيحت ها را قطع کنيد و به اين مسأله، حساسيت چنداني نشان ندهيد. اجازه دهيد خود به تحصيل بينديشد و مسؤوليت پذيري از درون ايجاد شود. 2. محيط ناآرام خانه: اگر با همسر خود مشاجره داريد، و اگر برادر يا خواهر بزرگ تر او وي را مي آزاراند، بايد متوقف شود. 3. سستي و رخوت با منشأ پزشکي : ممکن است بي رغبتي نوجوان به درس، علت پزشکي (کارکرد بد کبد، عفونت کليه، اختلالات هورموني) باشد که در اين صورت، مراجعه به پزشک لازم است. 4. رژيم غذايي : مصرف پي در پي خوراکي هاي باطبع سرد، نوجوان را دچارسستي مي کند؛ بنابراين توصيه مي شود در کنار اين گونه خوراکي ها، از خوردني هاي باطبع گرم نيز استفاده کند. مصرف فراوان شيريني نيز با توجه به هضم سنگين گلوکز، بدن را دچار سستي مي کند. 5. همانندسازي :احتمال اين که بين نزديکان ،بي سوادان پولداري باشند و فرزند شما آنان را الگو گرفته باشد، وجود دارد. بايد الگوهاي باسوادي را از نزديکان که در زندگي خانوادگي و تربيت فرزند موفق هستند و جايگاه اجتماعي ويژه اي دارند، به او معرفي کنيد.
mina11371
سه شنبه 18 تیر 1392



پسرم در کلاس اول دبيرستان دچار افت تحصيلي شده است؛ در حالي که پيش تر، هيچ گونه مشکلي نداشت، علت چيست؟
پاسخ :افت تحصيلي، يعني کاهش عملکرد تحصيلي از سطحي رضايت بخش به سطحي نامطلوب. براي مواجه ي درست با اين مشکل، بايد ريشه ها را بيابيد. توجه داشته باشيد که بازجويي، پيله کردن، تهديد و حتي التماس براي از بين بردن افت تحصيلي تأثيري ندارد. افت تحصيلي براي شاگردان اول دبيرستان به دو دليل، عمومي است: 1. فشارهاي خاص دوران بلوغ (اشتغال خاطر، تحليل انرژي ذهني، عدم تمرکز)؛ 2. توهم نادرستي که دبيرستان به مطالعه فراواني نياز ندارد. براي کم کردن تأثير اين دو عامل، زمينه هاي آرامش روحي او را فراهم آوريد و برايش تبيين کنيد که دبيرستان، تکاليف نوشتاري اش کمتر مي شود؛ اما به جهت تخصصي شدن درس ها، از ميزان مطالعه آن ها کاسته نخواهد شد. افزون بر اين دو، علل ديگري نيز مي تواند سبب افت تحصيلي شود: 1. تغيير محيط: هر گونه تغيير محيط (خانه و مدرسه) افت مي آورد و پس از تطبيق با محيط جديد، از بين مي رود. 2. عقب ماندن از درس : ممکن است چند روزي به سبب مسافرت، بيماري، افسردگي و ... از درس عقب مانده باشد که بايد با کلاس هاي جبراني خصوصي يا استفاده از همسالان درس خوان جبران شود. 3. انتقامجويي : بررسي کنيد شايد خواسته هاي منطقي و مشروع داشته است و به آن بي اعتنايي کرده ايد. گاهي نوجوان به سبب بي اعتنايي به خواسته اش درس نمي خواند تا از والدين انتقام بگيرد. 4. همسالان : در محيط دبيرستان، با همسالان و دوستان جديد آشنا شده است. احتمال اين که همسالان او انگيزه اي براي درس خواندن ندارند، وجود دارد. بکوشيد با نرمي ، ارتباط او را با آنان قطع يا کمتر کنيد. 5. عدم تمرکز :گاهي عوامل تمرکز زدا مثل مشکلات روحي، فضاي نامناسب، لباس تنگ، مکان نامناسب (شلوغ و پرسروصدا)، زمان نامناسب (هنگام گرسنگي و سيري بيش از حد) و ... سبب افت مي شوند. 6. مدرسه : برنامه نامناسب درسي، تعويض معلمان، روش خشن مدرسه، شيوه تدريس معلمان، وضعيت فيزيکي کلاس، شلوغي کلاس و ... نيز در افت تحصيلي دانش آموزان مؤثر است.
عارفه
یکشنبه 9 تیر 1392



من و همسرم با هم اختلاف داريم، اما اين اختلاف، در حد مجادله هاي لفظي است. آيا اين گونه اختلاف هم آثار منفي بر کودک دارد؟
پاسخ: اختلاف پدر و مادر، بلاي خانمان سوزي است که برروح و روان کودکان، آثاري بسيار منفي دارد. مقصود از اختلاف پدر و مادر، فقط درگيري فيزيکي نيست؛ بلکه مجادله هاي لفظي و صداي بلند نيز اختلاف به شمار مي رود. آن گاه که با همسر خود مجادله مي کنيد، به چهره فرزند خود بنگريد. آثار اضطراب را به طور کامل در چهره اش خواهيد ديد .در بسياري از موارد، اين اضطراب با رنگ پريدگي صورت او همراه مي شود. کودکان خردسال، هنگام درگيري والدين، نزد آنها مي آيند و با حالت التماس از آنان مي خواهند که دعوا نکنند. کودکان بزرگ تر و نوجوانان، شايد نگراني خود را ابراز نکنند و آن را در چهره نشان ندهند؛ اما درون خود سرشار از التهابند و اضطراب، تمام وجود آنان را فرا مي گيرد. کودک به سبب اختلاف والدين مضطرب مي شود؛ زيرا تلقي اش اين است که درگيري ها به جدايي پدر و مادر مي انجامد و او سرگردان مي شود و آينده اي مبهم و تاريک در انتظارش خواهد بود. اختلاف پدر و مادر، سبب ايجاد تعارض در کودک مي شود. توصيه مي کنم مجادله هاي لفظي با همسر خود را کنار بگذاريد. سر چشمه بسياري از مجادله ها، مسائلي پوچ و بيهوده است که با اندکي فداکاري و سعه صدر از سوي دو طرف از بين مي رود.