نیاز دختران
برآوردن نیازها
نیازهای مهم و اساسی دختران مانند نیاز پسران است. دختران جوان، محتاج حمایت عاطفی هستند. آنها نیاز دارند که دیگران دوستشان داشته باشند و به آنها احترام بگذارند، برایشان ارزش قائل باشند. دختران وقتی نیازشان برآورده شود شکوفا میشوند چون احساس میکنند به آنها اهمیت داده میشود. وقتی دختری احساس امنیت، شایستگی و توانایی کند، خواهد توانست گامهای بلندی بردارد.
برعکس، اگر نیازهای اساسی یک دختر برآورده نشود، احساس میکند که نادیده گرفته شده و در انزوا قرار دارد، لیاقت توجه دیگران را ندارد، و در نتیجه سرشار از شرمساری میشود. برآوردن نیازهای دخترانمان در جهت رسیدن به صمیمیت، پایمردی، افتخار و خودمختاری، به زمان و همچنین به تلاش و کوشش قابل توجهی نیاز دارد، اما اگر در این مورد تلاش نکنیم بعدها ممکن است در رفع رنجهای عاطفی آنها، کار دشوارتری را در پیش رو داشته باشیم.
1- به او کمک کنید تا خود را باور کند
وقتی نخستین بار با دوستم قرار گذاشتم، پدرم به من گفت فوقالعاده شدهام و دوستم خیلی خوششانس است که با فردی مانند من به گردش میرود. اگر دوستم قدر این موقعیت را نداند، بازنده است. حرفهای پدرم مرا به اوج رساند و به من قدرت مقابله با هر مانعی را بخشید.
اگر دختری از خودباوری خوبی برخوردار باشد، به طور خودکار، خود را به عنوان فردی توانا و دوستداشتنی باور میکند. او احساس روشن و مثبتی نسبت به واقعیت وجودی خویش و نگرش مناسب و خوشایندی به خود خواهد داشت. دخترانی که دارای خودباوری هستند، نسبت به آنچه میتوانند انجام بدهند و به دست آورند، خوشبین خواهند بود، آنها در گسترش دیدگاههای شخصی، اتکا به نفس و کشف استعدادهایشان توانا خواهند شد. افرادی که فاقد خودباوری هستند، از شک و تردید فراگیر نسبت به خود سرشار میشوند که آنها را آماده پذیرش احساس گناه، شرمساری و احساس بیلیاقتی میکند.
پدر و مادر:
- اعتقاد و اعتماد خود را نسبت به توانایی دخترتان در مورد بعضی تصمیمگیریها، کنترل امور شخصی- و وقتی که به قدر کافی بزرگ شد- در مسؤولیتپذیری، نشان بدهید.
- به روشهای مختلف، این باور را در او به وجود بیاورید که دوستش دارید و از وجودش لذت میبرید.
- از این اندیشه برحذر باشید: «کسی حامی من نیست، من نیازی به حمایت ندارم، پس دخترم هم همین طور.» او متفاوت است. یادتان باشد افرادی که به قدر کافی حمایت نمیشوند، به عبارت «نیازی به حمایت نیست» روی میآورند تا ناامیدی خود را پنهان کنند.
- عشق را میتوان به صورت جسمانی و از راههایی به غیر از بوسیدن و در آغوش گرفتن نشان داد، برای مثال میتوانید کنار یکدیگر بنشینید و به کتاب، مجله، یا تلویزیون نگاه کنید یا میتوانید هنگام خواب روی تختخواب دخترتان بنشینید.
2- نشان بدهید که او را درک میکنید
یک روز دختر شش سالهام خیلی خسته و بداخلاق از مدرسه به خانه آمد، معلوم شد که روز سختی را گذرانده و با دو دوست صمیمیاش مشاجره کرده است. واقعاً احساس ضعف میکرد، اما وقتی به او گفتم: «دو نفر همدم یکدیگر هستند، اما سه نفر یک جماعتاند» و در مورد نقاط ضعف و قوت دوستیهای سهگانه- حتی برای بزرگسالان- برایش حرف زدم، آشکارا شاد شد. همۀ بچهها از درک نشدن احساساتشان دچار سرخوردگی میشوند. با پیشبینی نیازهای دخترتان و توضیح افکار احتمالی- یا حتی دقیق و مشخص- او با استفاده از عبارتهایی مانند: «فکر میکنم کمی دلخوری ... درست است؟» میتوانید به او نشان بدهید که درکش میکنید. حالت پرسش آخر جمله، به او این امکان را میدهد که به مخالفت بپردازد و مانع از سوءتعبیر شما شود.
پدر و مادر
- دیدگاه او را از دنیا بپذیرید، لازم نیست که نظر او و نظر شما، یا دیدگاه شما با او یکسان باشد.
- به ویژگیهای فردی او بها بدهید، آنچه را که در او ستایش میکنید و ارج مینهید، به زبان بیاورید.
- به ابعاد مختلف و پنهان رفتارش توجه کنید تا دلایل و احساسات احتمالی او را دریابید.
- آنچه را که به شما میگوید، تکرار کنید تا مطمئن شوید آن را درست فهمیدهاید: «پس میخواهی که امشب خانه بمانم، چون از این که این هفته تا دیروقت سر کار بودهام، ناراحتی. درست فهمیدهام؟»
- علاقهها و بیزاریهایش را به خاطر بسپارید.
- احساس احتمالی او را در مورد موضوعی که میخواهید بگویید، بیان کنید: «از این حرف من خوشت نخواهد آمد، اما این ماه نمیتوانم برایت یک ژاکت نو بخرم.»
3- او را همان گونه که هست، بپذیرید، حتی اگر رفتارش را دوست ندارید
هر دختر باید همان گونه که هست، پذیرفته شود، حتی اگر کاملاً «خوب»، «مفید» یا «موفق» نباشد. یا مطابق با شخصیت آرمانی موردنظر شما عمل نکند. اگر او پیوسته در قالبی که شما تعیین کردهاید، جا بگیرد، خیلی زود هویت خود را از دست خواهد داد و از خود واقعیاش کمتر لذت خواهد برد. |
فقط به دلیل یک رفتار یا گرایش خاص- که مورد قبول شما نیست- از وی سلب اعتماد نکنید یا او را زیر بار سرزنشهای خود، خرد نکنید.
پدر و مادر
- پیش از آن که از رفتار خاص دختر خود انتقاد کنید، نقاط قوت او را موردنظر قرار دهید، تا بتوانید با دید مثبت بیندیشید و تفسیر خود را واضح بیان کنید.
- برای توصیف رفتار دخترتان، از واژههای (خوب) یا (بد) استفاده نکنید.
- با گفتن این عبارت: «به نظرم، الان رفتارت ...» نشان میدهد که فقط رفتار فعلی او را نفی میکنید.
- کتک زدن او با دست یا با یک شیء، این احساس را در او ایجاد میکند که دوستش ندارید. و ممکن است به این نتیجه برسد که آن قدر خوب نیست که کسی او را دوست داشته باشد.
4- او را زیاد تحسین کنید
دیدن چهرۀ شاد و درخشان از غرور دخترانمان، وقتی که کاری را به خوبی انجام دادهاند و میدانند که ما فهمیدهایم، زیبا است. تحسین میتواند بسیار سازنده باشد.
بسیاری از افراد، توانایی تحسین دیگران را ندارند و عیبجویی از دیگران باعث میشود که خود را همهکاره و علامۀ دهر تصور کنند. از سوی دیگر، تحسین کردن ممکن است این احساس را در آنها به وجود بیاورد که دیگر توانایی خود را از دست دادهاند. بعضیها نمیدانند که چه چیزی را ستایش کنند یا چه کلمههایی را به کار ببرند.
تحسین شدن و مورد توجه قرار گرفتن، معمولاً موجب میشود که دخترها بیشتر تلاش کنند.
پدر و مادر:
- چنین چیزهایی بگویید: «فوقالعاده است!» «عالی است!» «خوب است!» و «متشکرم، واقعاً سودمند بود.»
- حداقل روزی یک بار در روز نکتهای سزاوار تحسین بیابید و فرزندتان را تحسین کنید.
- دختران را میتوان به خاطر مهارتهای فکری (انتخابها، افکار، حل مشکلات)، مهارتهای اجتماعی (مفید بودن، درک، مشارکت و انعطافپذیری)، مهارتهای جسمانی (دویدن، از درخت بالا رفتن، ساختن اشیا و حرکتهای ورزشی) و برای گزارشها و نمرههای خوب، تحسین کرد.
- دقیق برخورد کنید: کاری را که انجام داده تحسین کنید، نه این که از فوقالعاده بودن و هوش و ذکاوتش تعریف کنید.
- حتی دختران توانمند نیز احتیاج به توجه پدر و مادر خود دارند، حتی با این که معمولاً به خوبی از پس کارهایشان بربیایند.
5- اوقاتی را با او سپری کنید
میدانم که پدرم دوستم دارد، اما من او را خیلی کم میشناسم. میدانم که خیلی تلاش میکند تا از ما حمایت کند، اما به ندرت با هم صحبت میکنیم. گاهی احساس میکنم ناقص هستیم.
تحقیقات نشان میدهد که کودکان دوست دارند پدر و مادرشان در کنارشان باشند، حتی اگر کار مشترکی را با آنها انجام ندهند. دخترها دوست دارند تا حد امکان، پدر خود را هم به اندازۀ مادرشان ببینند. نوجوانان هم بیشتر علاقه دارند پدر و مادرشان را ببینند حتی اگر با یکدیگر صحبت نکنند و فقط آنها را ببینند.
پدر و مادر:
- هدیه، جای حضور شما را نمیگیرد، سعی نکنید نبودن در کنار دخترتان را با خرید هدیه جبران کنید.
- وقتی را صرف درک افکار دخترتان کنید و با او در مورد آنچه که انجام میدهد، حرف بزنید.
- با او بازی کنید، او را در حال انجام فعالیت مورد علاقهاش تماشا کنید یا به او ملحق شوید یا بگویید: «دوست دارم وقتی که ماشین را میشویم یا سبزی پاک میکنم، با من حرف بزنی.»
- به هر قولی که میدهید، پایبند باشید و تماس مداوم خود را حفظ کنید.
- سپری کردن زمانی با یکدیگر در سکوت، به اندازۀ اوقاتی که به فعالیت مشترک میپردازید، ارزشمند است.
- سعی کنید تا آنجا که میتوانید، کارهای روزانه و شخصیتان را در خانه انجام دهید، بدین ترتیب از خانوادهتان جدا نمیشوید.
- وقتی که با او هستید، پیغامگیر را روشن کنید.
6- با تماس بدنی و گفتگو ارتباط برقرار کنید
تماس بدنی، بهتر از کلمات میتواند مقصود شما را برساند. گذاشتن دستتان به دور شانههای دخترتان یا لمس مثبت، در آغوش گرفتنشان و تماس بدنی میتواند مانند استراحت، اطمینانبخش باشد، اما ممکن است آزاردهنده نیز باشد. (کتک زدن) دختری که هرگز لمس نشود، ممکن است احساس نادیده گرفته شدن و شرمندگی کند و به راحتی قربانی سوءاستفاده دیگران شود.
پدر و مادر:
- نوازش مختصر پیشانی، سر یا دستهای دخترتان در وقت خواب یا در هنگام تماشای تلویزیون یا نشستن صمیمانه در کنار یکدیگر، میتواند راهی برای بازگرداندن عادت نوازش به خانوادهتان باشد (البته اگر این عادت از یاد رفته باشد).
- استفاده از تماس بدنی و نوازش را در کنار گفتگو آزمایش کنید.
- بعضی از کودکان دوست ندارند که در آغوش گرفته شوند. در این صورت اصرار نکنید، فقط راههای دیگری را برای نزدیک شدن، تجربه کردن، با هم بودن و نشان دادن محبت خود بیابید.
7- برای حق او جهت درک مسایل، ارزش قایل شوید
کودکان باید دنیای خود را بشناسند و درک کنند، در غیر این صورت، دچار آشفتگی اجتماعی و عاطفی میشوند.
وقتی که مسائل را برای دخترتان توضیح میدهید، نشان میدهد که به حق او برای فهمیدن احترام میگذارید، با نیاز او برای درک دنیایش همدلی میکنید، به تواناییهای او در فهم مطالب ارج مینهید و با دادن اطلاعات، به او پشتگرمی و اطمینان میدهید. |
پدر و مادر:
- سعی کنید قبل از وقوع حوادث، دخترتان را باخبر کنید و پس از روی دادن اتفاقات، دلیل آنها را توضیح بدهید.
- احساسات خود را با او در میان بگذارید و متقابلاً درباره احساسات او گفتگو کنید.
- با او دربارۀ تغییراتی که در برنامۀ روزانه پیش میآید، همچنین تغییرات روابط و حضور نداشتن افراد گفتگو کنید.
- او را از تصمیمات خود و دیگران و دلایل این تصمیمات آگاه کنید.
- به پرسشهایش در مورد مسائلی مانند مرگ و طلاق، صادقانه پاسخ بدهید، البته به صورتی که به راحتی برایش قابل فهم باشد.
8- پیوسته حس «ارزش قائل شدن برای خود» را در او تقویت کنید
دخترها مانند کاخهای شنی هستند: لحظهای کامل، مغرور، استوار و ظاهراً آسیبناپذیر در مقابل دشمن میایستند و لحظهای دیگر، امواج تردید و دودلی نسبت به خود، بنیان آنها را در هم میریزد و موجب سقوطهای پیاپی میشود. ما نمیتوانیم همیشه جلوی امواج را بگیریم، اما میتوانیم در آن نزدیکیها باشیم و حس «ارزش قائل شدن برای خود» را در دخترمان به شدت تقویت کنیم، طوری که پس از فرو نشستن امواج، چیزی باقی بماند. در دنیای امروز دختران، هیچ اطمینان و یقینی وجود ندارد. امواجی که بنیان یک دختر را ویران میکنند، مُد روز و محبوبیت به خاطر ظاهر جسمانی، فشار برای موفقیت تحصیلی یا اجتماعی هستند.
پدر و مادر:
- سعی کنید مانع وسوسه شدن دخترتان در برابر پیروی از مُد شوید، به او کمک کنید خودش باشد.
- هرگز با تأیید یا انتقاد، به وزن یا شکل ظاهری دخترتان اشاره نکنید، مگر این که برای مقابله با تعبیر منفی او از خودش باشد.
- همیشه با گفتن این جمله: «باطن انسان مهم است»، هر نوع تعبیری را که در مورد قیافه یا ظاهر خودش دارد، متعادل کنید.
- اگر میگوید: «من محبوب نخواهم بود مگر این که» (از بعضی کارها پیروی کند)، این نشانۀ احساس ناامنی است. از دست دادن اراده، او را بیشتر به سمت همرنگی با جماعت سوق میدهد. دلایلی به او پیشنهاد کنید که میتواند به دوستانش بگوید، به طوری که بتواند با اعتماد به نفس بیشتری در مقابل آنها مقاومت کند.
9- آخرین پناه او باشید
وقتی که دخترتان دوران سختی را پشت سر گذاشته، هنگامی که به بنبست رسیده و توانی برای پیش رَوی برایش باقی نمانده به جایی برای پناه بردن نیاز دارد، جایی و شخصی که آخرین پناه او باشد و این همان جایی است که او میتواند خودش باشد، جایی که دستکم برای مدتی کوتاه، هیچ کس او را مسؤول نمیداند و بدون قید و شرط تأیید میشود و میتواند با احساس امنیت ناشی از دانستن این که کسی به خاطر او حضور دارد و مدتی در غصههایش شریک خواهد بود و او را تسلی خواهد داد، آرام بگیرد. گاهی دخترتان فقط نیاز دارد که با شما باشد، بدون آن که چیزی بگویید یا کاری بکنید. یاری کردن و همراهی با او در بازیافتن ایمانش به خود، چندان دشوار نیست.
- اگر دخترتان درخواست بخشایش میکند، پیشنهاد صلح او را بپذیرید و سعی کنید کل ماجرا را نادیده بگیرید.
- پناه دادن به او به این معنا نیست که رفتاری را که موجب بروز دشواری شده است، برای همیشه فراموش کنید.
- بلافاصله پاسخگوی نیاز او باشید. با دیدن نیاز او احساساتش را پیشبینی کنید و داوطلبانه او را تسکین بدهید.
- در یک زمان عادی و خالی از اضطراب، از فرصت استفاده کنید و به طور واضح بگویید که در موقع نیاز، «خانه» همیشه پناه او خواهد بود.
10- بگذارید او بعضی از مسائل خصوصی را برای خود نگه دارد
مادرم میخواست همه چیز را در مورد من بداند، به خصوص افکارم را، این وضعیت مرا عصبانی میکرد و احساس میکردم به نوعی به حریم من تجاوز شده است. یک روز فریاد زدم: «دست از کندوکاو در مغز من بردار.» دختران همچنان که بزرگ میشوند، دوست دارند حس در حال رشد استقلال و جدایی خود را با به دست آوردن زمان و مکان برای خود نگه دارند. اگر نیاز یک دختر به خلوت و خودمختاری برآورده نشود و این نیاز به آرزو تبدیل شود ممکن است او دچار جریان مخفیانه و خطرناک کنترل تغذیۀ خود شود.
- به نیاز دخترتان به این که گوشههایی از زندگیاش فقط به خود تعلق داشته باشد، احترام بگذارید. از سن خیلی پایین، میتوانید یک کشو، قفسه یا بخشی از باغچه را در اختیار او قرار دهید تا فقط برای خودش باشد.
- بعضی از بچههایی که احساس میکنند «مورد تجاوز» یا کنترل پدر و مادرشان قرار گرفتهاند، یک دنیای خصوصی برای خودشان میسازند که سرشار از تخیلات یا مخفیکاری است، تا آنجا که دزدی و دروغگویی برایشان به صورت عادت درمیآید.
- هرگز به دفتر خاطرات دخترتان سَرَک نکشید. اگر نسبت به چیزی مشکوک هستید و لازم میدانید مداخله کنید، مستقیماً از خودش بپرسید.
- اگر غذا یا مدرسه، تنها حریمهای خصوصی او هستند، سعی کنید حریمهای دیگری نیز برایش ایجاد کنید، در اندیشهاش، در اتاقش و یا در ساعات پس از مدرسه.
11- او را در هنگام اضطراب و نگرانی حمایت کنید.
برخلاف باور عموم فقط بزرگسالان دچار استرس (اضطراب و نگرانی) نمیشوند. در حقیقت، بچهها دو برابر درگیر این وضعیت میشوند. اگر دخترتان مدتی طولانیتر از آنچه انتظار دارید، غمگین، ناراحت، پرخاشگر یا گوشهگیر بود یا این که از نظر اجتماعی منزوی شد و یا بدخوابی، دلدرد و سایر دردها یا تشنگی شدید به سراغ او آمد، وزن یا تمرکز خود را از دست داد، یا وابستگیاش به شما بیشتر شد، ممکن است دچار آشفتگی و اضطراب شده باشد و لازم است که به او کمک کنید.
پدر و مادر
- اگر به نظر رسید که دخترتان پریشان شده است، وقت بیشتری را با او بگذرانید، و مطمئن شوید که به اندازۀ کافی میخوابد.
- ناراحتیهای او را- حتی اگر جزئی هم باشد- برطرف کنید.
- او را از تغییرات و تصمیمات مطلع کنید تا جایی که کمتر احساس کند که اوضاع از اختیارش خارج شده است. نظم و ترتیب امور روزانه را کاملاً حفظ کنید تا امنیت او تقویت شود.
- پشتیبانی عاطفی خستهکننده است، بیشتر استراحت کنید تا بتوانید به حمایت خود ادامه بدهید.
- به یاد داشته باشید که استرس و نگرانی، باعث تحلیل عزّت نفس میشود.