به دخت

 




سفر به سلامت!

اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می‌شد...

جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروف آن دهکده را زیارت کند.
به خانه زاهد که رسید دید مرد زاهد در اتاقی ساده زندگی می‌کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از کتاب فقط میز و نیمکتی دیده می‌شد.

جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟!!!
مرد زاهد پرسید: تو وسایلت را کجا گذاشته ای؟

جهانگرد پاسخ داد: من اینجا مسافرم
مرد زاهد لبخندی زد و گفت: من هم!
 

 

1393/3/6




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :