به دخت

 




پدیده مد ،همیشه درتاریخ بشربوده!

اگرچه مد اصطلاح کلی درحیطه هنرطراحی پوشاک است که تحت تاثیر اوضاع فرهنگی واجتماعی جامعه دریک دوره زمانی مشخص انجام می‌پذیرد اما اگربتوان ريشه هاي هويتي موجود درآن راشناخت مي توان خيلي راحتترآنراپذيرفت.

مد همان واژه فرانسوي كه اگرچه درجامعه حال حاضرماروبه التقاط رفته است امااگربتوان آن را با نگاهي متفاوت ديد درمييابيم كه اين طرز نگرش اگردرراستاي نيازهاي جامعه مورد بهره برداري قرارگيردهيچگاه روبه تخريب نمي رود. تخريبي كه ازهمان جائي آغازميشود كه نابرابری‌های اجتماعی معنا مي يابند.

ازآنجاكه درجامعه ماقبل ازاينكه مفهومي تعريف يابد دروازه هاي حضورش فراهم مي شود به مشكلاتي برمي‌خوريم كه ناچار مي شويم براي حل كردنشان لقمه‌ اي را كه مي شد به راحتي خورد دورسرمان بپيچانيم.

مد از همان مفاهيمي است كه هنوزتعريف نابي ازآن ارائه نشده وتنها درباب مضرات آن سخن رانده ميشود.

خدابخش احمدي بااشاره به اينكه مد بخشي ازفرهنگ است كه مردم جامعه ازآن تبعيت مي‌كنندودرجامعه رواج دارد،افزود: مدجزئي ازفرهنگ محسوب مي‌شودكه اگراين جزءبا كل فرهنگ درانطباق باشدخوب ومناسب است؛امااگرمدبا فرهنگ درتعارض باشد مي‌تواندآسيب زا شود .

احمدي درادامه اظهاركرد: درهمه سطوح استانداردهاي مختلفي وجوددارد،به طورمثال دربدن،هريك از اعضاء عملي راانجام مي‌دهدكه اگرغيرآن عمل كند وتابع ديگر اعضا نباشد،مسئله‌اي به نام اختلال به وجود مي‌آيد.

اين استاددانشگاه افزود: درفرهنگ جامعه نيزهمين روال حاكم است،اگركل فرهنگ درجامعه به يك سوحركت كند ولي جزئي ديگردرمسيري جداحركت كند،اختلال بوجود مي‌آيد. وي درپايان خاطرنشان كرد: درمسئله مد هم وقتي يك مد بوجودمي‌آيد كه بافرهنگ كل فرد و جامعه درتضاد است،آن مد نامناسب وآسيب زامي‌شود.

. مد درفارسی به معنای سلیقه، اسلوب، روش وشیوه و… به کارمی رود ودراصطلاح،روش وطریق های موقتی است که براساس ذوق وسلیقه افراد یک جامعه وسبک زندگی ازجمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایی، معاشرت، تزیین، معماری خانه و…تنظیم میشود. بنابراین،با بررسی ابعاد مختلف حیات اجتماعی بشرمی توان گفت: که پدیده مد اولا،همیشه درتاریخ بشربوده ومنحصربه دوره معاصرنیست. ثانیا،هرگاه این پدیده درهردوره ای ازتاریخ، آگاهانه و با گزینش وانتخاب وبات وجه به فرهنگ وچارچوب های فکری واعتقادی جامعه صورت گرفته نه تنها موجب پیدایش نارسایی های فرهنگی واجتماعی نشده بلکه به عنوان یک دست آورد اجتماعی، به نوبه خود به رشد و تعالی فرهنگ وتمدن جوامع کمک زیادی کرده وزمینه آراستگی مناسب جنبه ظاهری زندگی مردم وافراد رافراهم آورده است.

آفرینش انسان به گونه ای است که همواره ازحالت یکنواختی گریزان بوده ودرمقابل،همیشه ازتحول ونوآوری وتنوع درشکل وشیوه زندگی استقبال میکند. این تمایل درحالت عادی ودرصورتی که پذیرش تحول ونوآوری ازروی آگاهی وبه صورت تدریجی وآرام صورت پذیرد،ظاهرزندگی آدمی راخوشایند و دلپذیر میسازد. امابایدمراقب بود که این فرآیند،ازحالت طبیعی خود خارج نشود. زیراهمه استعدادهای فطری اگرازحالت طبیعی ومعقول خود خارج شوند،جنبه انحرافی پیداکرده وآثارسویی به بارمی آورند.

 

تهیه و تنظیم: فاطمه میرزاخانلری

 

1392/11/5




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :