به دخت

 




موانع خلاقيت دانش آموزان

تصويري که ما از خودمان داريم در احساسات، عواطف و رفتار ما تاثير مي گذارد. تاثير ذهني منفي ما را نسبت به خودمان نااميد مي کند.

براي اينکه بتوانيم خلاقيت را پرورش دهيم، بايد بتوانيم موانع خلاقيت را بشناسيم و آنها را از سر راه خود برداريم. به همين دليل معلمان ابتدايي بايد بدانند چه موانعي بر سر راه خلاقيت آنها وجود دارد زيرا گام اول در برطرف کردن موانع خلاقيت شناسايي نقاط ضعف خود و موانع دروني و بيروني خلاقيت ها است.

 

اولين مانع خلاقيت، ارزيابي منفي از خود است. وقتي يک معلم احساس کند استعداد ندارد همين تصوير ذهني منفي او باعث مي شود قدرت خلاقيت او هم کاهش يابد

 

بنابراين بهتر است با ايجاد اعتماد به نفس اين مانع را از بين ببريم و ارزيابي مثبتي از خود داشته باشيم زيرا انساني که خودش را مثبت ارزيابي مي کند فضاي مثبت انرژي هاي رواني اطراف او موجب افزايش انگيزش و فعاليت هاي خلاق او مي شود.

 

يکي ديگر از موانع خلاقيت آموزشي معلمان و شاگردان، ترس از آينده است. وقتي ما از آينده مي ترسيم قدرت پيش بيني آينده را نداريم و نمي توانيم شاد، اميدوار و خلاق به آينده نگاه کنيم و برخورد خوبي با موقعيت هاي خلاق داشته باشيم.

 

در حالي که اگر به جاي ترسيدن از آينده به آن فکر کرده و بتوانيم از مهارت هاي خود براي کنترل آن استفاده کنيم، نه تنها نگران از دست دادن انرژي ها نخواهيم بود بلکه برخوردي راحت با آينده و حال حاضر خواهيم داشت.

 

وقتي ما از يادگيري لذت نبريم، يادگيري عميق و پايدار را تجربه نمي کنيم و اگر بخواهيم اين دانش را به فهم کاربرد، تجزيه و تحليل و ترکيب که عالي ترين سطح خلاقيت در يادگيري است تبديل کنيم خيلي مشکل خواهيم داشت.

 

در يادگيري غيرلذت بخش رفتارهايي مانند کنجکاوي، پرسشگري، تفکر نقاد، تفکر خلاق و جست وجوگري ذهني کم مي شود پس بايد با دقت، حوصله، تمرکز حواس، مهارت خوب گوش دادن، خوب نگاه کردن، شيرين صحبت کردن، استفاده از نمايش در روش تدريس و بهره برداري از الگوي يادگيري مشارکتي، ميزان لذت يادگيري در کلاس را افزايش دهيم تا زمينه هاي خلاقيت در کلاس درس ما فراهم شود.

 

براي خلاقيت به دو نيمکره مغز نياز داريم. افرادي که بيشتر از يک نيمکره استفاده مي کنند مانع پرورش تمام استعداد خلاق خود در دو نيمکره هستند. به همين دليل بهتر است فعاليت دو نيمکره مغز را تقويت کنيم و باعث خلاقيت شويم.

 

يادگيري از طريق دو نيمکره، لذتبخش تر است. گرچه عملکرد نيمکره چپ براساس الگوهاي نظم دادن، از هوش منطقي رياضي استفاده مي کند ولي با نظم دادن به فرآيند سخن گويي، هوش لفظي - زباني را هدايت مي کند. نيمکره راست با درک تناسب ها و فضا، از هوش تجسمي - فضايي استفاده مي کند يا در ارتباطات و معني يابي به هوش درون فردي و برون فردي کمک مي کند و با هماهنگي و تعادل بخشي به تحريکات بدن باعث توسعه هوش بدن - حرکتي مي شود و در کنترل احساسات به هوش درون فردي ياري مي رساند.

 

به همين علت لازم است ما کارکردهاي دو نيمکره مغز را خوب بشناسيم و با يادگيري موسيقي، منطق و رياضي، استدلال، هماهنگي و نظم خلاقيت خودمان را افزايش دهيم.

 

يکي ديگر از موانع خلاقيت مقايسه خودمان با ديگران است در حالي که اين مقايسه کردن نه تنها انرژي هاي رواني ما را هدر مي دهد، بلکه سطح انگيزش و تلاش ما را کاهش مي دهد. براي رفع اين مانع مي توانيم سعي کنيم خود را با خودمان مقايسه کنيم تا بيشتر از اينکه با ديگران مشغول باشيم به خود فکر کنيم و باعث رشد و شکوفايي استعداد خلاقيت خود شويم.

 

انسان وقتي ياد مي گيرد از مقايسه خودش با خودش لذت ببرد ديگر احساس منفي، حقارت، حسادت، نفرت و رقابت نادرست در وجودش شکل نمي گيرد. در اين صورت به رشد و تعالي مي رسد.

 

بسياري از معلمان ابتدايي، خلاقيت را بسيار دشوار مي پندارند و تصور مي کنند آنها نمي توانند فردي خلاق، مبتکر و آفريننده باشند. ولي در بررسي نتايج عملکرد آنها تغييرات زيادي در سازماندهي ذهني و ادراکي آنها نسبت به اين موضوع ايجاد شده است. تا زماني که يک معلم، يادگيري خلاقيت و رفتار خلاق را بسيار دشوار و دست نيافتني مي پندارد، براي به دست آوردن آن تلاش نمي کند در حالي که وقتي پي ببرد مانند همه انسان هاي دنيا استعداد خلاقيت دارد راحت تر به خلاقيت مي پردازد.

 

 

نبود اعتمادبه نفس

 

معلمي که نسبت به خودش، کارش، بودنش و تصوير ذهني خودش احساس خوبي ندارد، به تدريج اعتماد به نفس خود را از دست مي دهد.

 

اگر باور کنيم قادريم خلاق عمل کنيم، اعتماد به نفس، حس پرجاذبه و دلنشيني براي ما به وجود مي آورد. احساس ما را قوي تر مي کند و بر رفتار آموزشي ما در کلاس درس موثر است.

 

معلم با اعتماد به نفس بهتر مي تواند اعتماد شاگردان خود را به دست بياورد و تاثير آموزشي او چند برابر معلمي است که با صداي ضعيف و با احساس خودکم بيني و سردي عاطفي رفتار مي کند.

 

معلم با اعتماد به نفس بيشتر به اهداف آموزشي خود دست پيدا مي کند و شاگردان را طوري تربيت مي کند که بتوانند مسائل شان را خودشان حل کنند، نه اينکه مسائل بيشتري را براي خانواده و مدرسه ايجاد کنند.

 

مطالب مرتبط:

مامان معلّم

بازگشایی مدارس

بچه ام تکالیفشو انجام نمیده

1392/10/28




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 


کلمات کلیدی بانونت،خلاقيت ،پرورش،استعداد،اعتماد به نفس ,


نام شما : ایمیل دوست شما :