به دخت

 




آيا زن محور مسئله حجاب است؟

فلسفه هايي که براي پوشش ذکر شده است غالباً توجيهاتي است که مخالفين پوشش تراشيده اند...

و خواسته اند آن را به راحتي در صورت اسلامي بودنش امري غير منطقي و نامعقول معرفي کنند. روشن است که اگر انسان مسئله اي را از اول خرافه فرض کند، توجيهي هم که براي آن ذکر مي کند متناسب با خرافه خواهد بود. اگر بحث کنندگان، مسئله را با بي طرفي مورد کاوش قرار مي دادند در مي يافتند که فلسفه پوشش و حجاب اسلامي هيچ يک از سخنان پوچ و بي اساس آنها نيست. ما براي پوشش زن از نظر اسلام فلسفه خاصي قائل هستيم که نظر عقلي آن را موجه مي سازد و از نظر تحليل مي توان آن را مبناي حجاب در اسلام دانست. 

حقيقت امر اين است که در مسئله پوشش و به اصطلاح عصر اخير، حجاب، سخن در اين است که آيا زن پوشيده در اجتماع ظاهر شود يا عريان؟ روح سخن اين است که آيا زن و تمتعات مرد از زن بايد رايگان باشد؟ آيا مرد بايد حق داشته باشد که از هر زني در هر محفلي حداکثر تمتعات را به استثناء زنا ببرد يا نه؟ 
 
اسلام که به روح مسائل مي نگرد جواب مي دهد: خير، مردان فقط در محيط خانوادگي و در کادر قانون ازدواج و همراه با يک سلسله تعهدات سنگين مي توانند از زنان به عنوان همسران قانوني کامجويي کنند اما در محيط اجتماع استفاده از زنان بيگانه ممنوع است، و زنان نيز از اينکه مردان را در خارج از کانون خانوادگي کامياب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع مي باشند. 
 
درست که صورت ظاهر مسئله اين است که زن چه بکند؟ پوشيده بيرون بيايد يا عريان؟ يعني آن کس که مسئله به نام او عنوان مي شود زن است و احياناً مسئله با لحن دلسوزانه طرح مي شود که آيا بهتر است آزاد باشد يا محکوم و اسير در حجاب؟ اما روح مسئله و باطن مطلب چيز ديگر است و آن اينکه آيا مرد بايد در بهره کشي جنسي از زن، جز از جهت زنا، آزادي مطلق داشته باشد يا نه؟ يعني آنکه در اين مسئله ذينفع مرد است نه زن و لااقل مرد از زن در اين مسئله ذينفع تر است. به قول ويل دورانت: «دامن هاي کوتاه براي همه جهانيان به جز خياطان نعمتي است».
 
پس روح مسئله، محدوديت کاميابي ها به محيط خانوادگي و همسران مشروع است، نه آزاد بودن کاميابي ها و کشيده شدن آنها به محيط اجتماع. اسلام طرفدار نظريه اول است. از نظر اسلام محدوديت کاميابي هاي جنسي به محيط خانوادگي و همسران مشروع، از جنبه دروني به بهداشت رواني اجتماع کمک مي کند و از جنبه خانوادگي سبب تحکيم روابط افراد خانواده و برقراري صميميت کامل بين زوجين مي گردد و از جنبه اجتماعي موجب حفظ و استيفاء نيروي کار و فعاليت اجتماع مي گردد و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب مي گردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود. 
 
فلسفه پوشش اسلامي به نظر ما چند چيز است. بعضي از آنها جنبه رواني دارد و بعضي جنبه خانه و خانوادگي و بعضي ديگر جنبه اجتماعي و بعضي مربوط است به بالا بردن احترام زن و جلوگيري از ابتذال او. 
 
حجاب در اسلام از يک مسئله کلي تر و اساسي تر ريشه مي گيرد و آن اين است که اسلام مي خواهد انواع التذاذهاي جنسي، چه بصري و سمعي و چه انواع ديگر به محيط خانوادگي و در کادر ازدواج قانوني اختصاص يابد، اجتماع منحصراً براي کار و فعاليت باشد. برخلاف سيستم غربي عصر حاضر که کار و فعاليت را با لذت جويي هاي جنسي به هم مي آميزد، اسلام مي خواهد اين دو محيط را کاملاً از يکديگر تفکيک کند.
 
1392/6/24



ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 


کلمات کلیدی بانونت،زن،حجاب ,


نام شما : ایمیل دوست شما :