به دخت

 




شباهت رئیس مذهب شیعه و حضرت مسیح(ع) در چیست؟

تسلیتی از نوعی دیگر...

گروه فرهنگی مشرق.حضرت رسول‌الله(ص) واسطه نزول قرآن بود و کلام خداوند را بر مردم می‌خواند و شرح می‌فرمود. این وظیفه رسول خدا(ص) در سوره مبارکه نحل، اینچنین تشریح شده است:
و أنْزَلنا إلَيكَ الذِّكرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إلَيهم و لَعَلَّهُم يَتَفَكَّرون (نحل/ 44). (ای محمد!) قرآن را بر تو نازل كرديم تا آنچه را براى مردم نازل شده است برايشان «تبیین» كنى، تا بينديشند.

بسیاری از آیات قرآن کریم دارای ابهام هستند. یکی از حکمت‌های این موضوع آن بوده تا حاکمان ظالم که بعد از پیامبر خواهند آمد قرآن را تحریف نکنند. مثلاً نام حضرت علی(ع) و خلافت و ولایت آن حضرت در قرآن، به صراحت ذکر نشده است. لکن آیات غیرصریح زیادی در خصوص امیرالمؤمنین وجود دارد که جایگاه والای ایشان را تبیین می‌فرماید، که برای نمونه می‌توان به این آیه اشاره کرد:
إنَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ و رَسولُهُ و الَّذين آمنوا الَّذين يُقيمونَ الصَّلاةَ و يُؤْتونَ الزَّكاةَ و هُم راكِعون (مائده/ 55). ولىّ شما فقط خدا و رسولش و مؤمنانى هستند كه نماز مى‏خوانند و در ركوع انفاق مى‏كنند.

خداوند در این آیه ولایت را در سه نفر منحصر فرموده است: 1. الله 2. رسول خدا 3. کسانی که در رکوع نمازشان صدقه می‌دهند. وقتی رسول خدا این آیه را برای مردم تلاوت فرمود برخی پرسیدند این صدقه دهندگان چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص) فرمود به داخل مسجد بروید. آنها فقیری دیدند که انگشتری علی(ع) را در رکوع نمازش از او صدقه گرفته و در حال ترک مسجد بود. لذا مردم مصداق این آیه را شناختند.

در این آیه خداوند به جای اینکه مستقیماً نام علی بن ابیطالب(ع) را ببرد یا از صدقه دادن او در گذشته خبر دهد این ماجرا را به صورت جمع و با زمان مضارع بیان فرموده است؛ «کسانی که در رکوع نمازشان صدقه می‌دهند». اما از آنجا که این واقعه فقط یک نوبت اتفاق افتاده است می‌توان نتیجه گرفت که خداوند حکیم نخواسته است تا نام مبارک حضرت علی(ع) را به صراحت ببرد.


و اسلام این‌گونه تحریف شد

برخی از مسلمانان وقتی آیات قرآن را کتابت و ثبت می‌کردند احادیث رسول خدا(ص) درباره آن آیه را نیز می‌نوشتند. وقتی رسول خدا در همان لحظات آخر، کاغذ و قلم خواست تا درباره امیر المؤمنین وصیت کند کسی که دو سال بعد به مقام خلیفه دوم رسید از این کار مانع شد و گفت: کتاب خدا برای ما کافی است (صحیح بخاری و مسلم، به نقل از: مناقب آل‌ابی‌طالب، ج 1، ص 235). لذا خلفای اول و دوم از نقل احادیث منقول از پیامبر اکرم خودداری می‌کردند. خلیفه دوم، وقتی ابو موسی اشعری را به ولایت کوفه منصوب کرد شخصاً او را تا بیرون از مدینه بدرقه کرد و به او سفارش نمود که فقط قرآن را به مردم آموزش دهد و از نقل احادیث پیامبر بپرهیزد.

معاویه که در فتح مکه مسلمان شده بود نیز از سوی خلیفه دوم حاکم شام شد. واضح است که معاویه حتی اگر می‌خواست نمی‌توانست تاریخ اسلام را مطابق با واقع بیان کن. لذا او آنچه خود و پدرش مرتکب شده بودند به حساب علی(ع) می‌گذاشت و بالعکس و اینچنین مردم تازه مسلمان‌شده شام، کینه امیرالمؤمنین(ع) و خاندان مبارکش را همراه با آیات قرآن تعلیم می‌گرفتند. لذا هر گاه شامیان در مکه یا مدینه امامان شیعه را می‌دیدند به آنان توهین می‌کردند.

نصب معاویه به حکومت شام در واقع آغاز تحریف اسلام در جهان بود. اندک اندک احادیث پیامبر منسوخ شد و خلیفه بدکاره و شراب‌خواری چون یزید، وارث حکومت اسلام شد، امام حسین(ع) به مسلخ رفت و دین از ظاهر جامعه به باطن آن کوچید.


جایگاه امام صادق(ع)

اما خدا بار دیگر بر مسلمانان تفقد کرد و به توسط امام باقر(ع) و امام صادق(ع) احادیث منقول از پیامبر و امیرالمؤمنین علیهم السلام را مجدداً بازگو فرمود. اهمیت این احادیث در آن است که بسیاری از آیات قرآن کریم بدون آنها فهمیده نمی‌شود لذا تعالیم امام صادق(ع) نه‌تنها مذهب شیعه بلکه دین اسلام را احیاء کرد. اما شیعیان در این نوبت به لطف خدا احادیث دینشان را ثبت کردند و تعلیم دادند. لذاست که آنها خود را «شیعه جعفری» نامیدند، یعنی شیعیان امیرالمؤمنین(ع) که به توسط امام جعفر صادق(ع) احیاء شدند.


ضریح چهار امام معصوم(ع) در بقیع پیش از ویرانی به دست وهابیون تکفیری آل‌سعود



امام صادق(ع) و حضرت عیسی(ع) در چه چیز شبیهند؟

جایگاه امام صادق(ع) در دین اسلام به جایگاه حضرت عیسی(ع) در دین یهود می‌ماند. هزار و  400 قبل از عیسی(ع)، حضرت موسی(ع) کتاب تورات را که شامل فقه و شریعت خدا از حق تعالی دریافت کرد و به نزد علمای یهود به ودیعت نهاد. اما صراحت تورات باعث می‌شد تا علمای فاسق آینده به تحریف آن دست بزنند. خداوند به توسط کتب و صحیفه‌های حضرات داوود و سلیمان و اشعیاء و ارمیاء و نهایتاً حضرت عیسی(ع)، موارد تحریف شده را گوشزد می‌کرد. لذا یهودیانی که موارد تحریف‌شدۀ دین را از طریق حضرت عیسی(ع) آموختند خود را «ناصری» یا «نصاری» ‌خواندند. در باب پنجم از انجیل متی آمده است که حضرت عیسی(ع) فرمود که من باطل کننده تورات نیستم و حتی نقطه یا همزه‌ای از تورات باطل نخواهد شد تا وقتی که تمام آن به وقوع بپیوندد. قرآن کریم نیز رسالت حضرت عیسی(ع) را در ذیل رسالت حضرت موسی(ع) بیان فرموده است (نگا. بقره/ 87). لذا بر خلاف آنچه پولس تعلیم می‌داد، نصارای حقیقی به دین و شریعت یهود اعتقاد داشتند. آنها که در خاورمیانه سکنی داشتند با ظهور دین اسلام به سرعت مسلمان شدند اما مسیحیان که دین خود را از پولس گرفته بودند به همانطور ماندند.

امیر اهوارکی

1392/6/11




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :