همسرم اصرار به کاهش مهریه دارد
یکی از قاریان بینالمللی کشورمان، از مراسم ساده و بیآلایش عروسیاش به عنوان خاطرهای خوش یاد میکند
خبرگزاری فارس-مریمالسادات آجودانی: «صالح اطهریفرد» یکی از ممتازان عرصه تلاوت قرآن کریم است؛ کسی که از نظر استاد «علیاکبر حنیفی» مدرس «هنر تلاوت» قرآن کریم سطح قرائت وی روز به روز در حال ارتقاست و توانسته با اخلاق، مدیریت موفق و همچنین استمرار در فعالیتهای قرآنی نقش کلیدی و محوری در جامعه ایفا کند و الگوی خوبی برای علاقهمندان به قرآن باشد. در ادامه گفتوگو با این قاری بینالمللی تقدیم خوانندگان محترم اخبار خبرگزاری فارس میشود.
خودتان را معرفی کنید؟
صالح اطهری فرد، متولدم 23 اسفند ماه سال 1352، کارشناس زبان انگلیسی و ساکن شهرستان کرج هستم که توفیق دارم حدود 25 سال در محضر قرآن کریم شاگرد کوچکی باشم.
صالح اطهریفرد قاری بین المللی کشورمان
در کجا مشغول به کار هستید؟
من در مدرسه شهیدباهنر 3 (استعدادهای درخشان) مشغول به تدریس قرآن بودم و پیش از آن نیز حدود 11 سال در دارالقران آموزش و پرورش خدمترسانی می کردم که محصول و نتیجه این خدمت، ثبتنام نوجوانان علاقهمند در مدارس قرآنی بود تا به صورت تخصصی در سطوح مختلف قرائت قرآن کریم آموزش ببینند.
ازدواج کردید؟
بله.
با خانواده همسرتان چگونه آشنا شدید؟
حدود 29 سال داشتم که به فکر ازدواج افتادم و یکی از دوستانم، خانوادهای از اقوامشان را به ما معرفی کرد. در مرحله اول مادرم به دیدن آنها رفت و سپس خانوادهها با هم آشنا شدند و خواست خدا این بود که با همان خانواده وصلت کنم.
چرا دیر به فکر ازدواج افتادید؟
در ابتدا که بهار جوانی من بود، یعنی سن 23- 24 سالگی، از برکت قرآن کریم عزیزان اهل مسجد لطف داشتند و پیشنهاداتی میدادند؛ اما در آن زمان فکر میکردم هنوز به این بلوغ نرسیدم که ازدواج کنم.
چند فرزند دارید؟
دو فرزند پسر به نامهای «علیرضا» و «محمدطه» دارم؛ پسر بزرگم 8 ساله است که امسال به کلاس سوم دبستان میرود و فرزند کوچکترم نیز یک سال و 2 ماه دارد.
از زندگیتان راضی هستید؟
خدا را شکر، من خیلی خانواده خوبی دارم و از این بابت از خداوند سپاسگزارم.
نظرتان درباره بالارفتن سن ازدواج در جامعه چیست و چه توصیهای به افرادی که دیر اقدام به ازدواج میکنند، دارید؟
افرادی که به دلایل مختلف ازدواج را به تأخیر میاندازند، در نهایت از وضعیت نابهسامان خود خسته میشوند و تا وقتی ازدواج نکنند، ترسی در وجود آنها هست؛ چرا که به خاطر سادهترین مسائل هنوز باید زیر نظر و مراقبت خانواده باشند.
ازدواج راهی است که باید رفت و هر چه در سن جوانی انجام شود، قطعا انسان روحیه و شادابی بیشتری خواهد داشت و آن را تقدیم خانواده میکند و اطرافیان هم از این شادابی لذت میبرند.
از طرفی، ممکن است افرادی که ازدواج میکنند تا کسب شناخت از یکدیگر تا مدتی صاحب فرزند نشوند. در این صورت اگر افراد بخواهند دیر ازدواج کنند، فاصله سنی با فرزندان بیشتر میشود و وقتی فاصله سنی زیاد شود، شاید والدین نتوانند ارتباط صمیمی با فرزندان خود برقرار کنند.
مهریه همسرتان چه بود؟
والدین همیشه نگران فرزندانشان هستند و خانواده همسر من نیز چون شناخت کاملی از ما نداشتند، مبلغی را مشخص کردند که مقدار کمی هم نبود. در آن زمان پدرم در مراسم به من نگاه کرد و نظر مرا جویا شد و من نیز مهریه عنوان شده را به خاطر اینکه به انتخاب خودم اطمینان داشتم، قبول کردم.
مهریه همسر من 313 سکه بهار آزادی به نیت تعداد یاران حضرت مهدی(عج) است که برای من قبول این مقدار خیلی سخت بود، اما با توکل به خدا قبول کردم و اکنون با توجه به اعتماد و شناختی که در این چند سال از یکدیگر پیدا کردیم، همسرم قصد تغییر مهریه را به 14 سکه دارد، در حالی که من هنوز راضی به این تغییر نشدم و شرط کردم که خانواده همسرم باید رضایت داشته باشند، اما همسرم شدیدا مصر به کم کردن مهریه هستند. به نظر من افراط های مهریه بخشی به خاطر چشم و همچشمی و بخشی به دلیل نگرانیهایی است که خانوادهها از آینده فرزندشان دارند.
عروسی شما چگونه و با چه هزینهای برگزار شد؟
من در سال 82 ازدواج کردم. خانواده همسرم اصراری برای گرفتن مراسم عروسی نداشتند، اما به نظر من مراسم عروسی آرزویی است که هر کسی دارد؛ بنابراین مراسم عروسی حتی اگر کوچک هم باشد، باید برگزار شود تا خاطره آن در ذهن عروس و داماد باقی بماند.
اسراف، کاری خداپسندانه نیست و برکت را از بین میبرد؛ بنابراین در برگزاری مراسم عروسی نه باید بخل به خرج داد و نه ریخت و پاش کرد، بلکه باید طوری مراسم را برگزار کرد که سایر افراد هم ببینند که با وضعیت متوسط هم میشود تشکیل خانواده داد و ترسی از ازدواج و هزینههای آن نداشته باشند؛ بنابراین ما نیز مراسمی ساده و بیآلایش و همچنین متناسب با شان خانوادههایمان برگزار کردیم.
اکنون بسیاری از جوانان معتقدند که باید بینیاز شد و بعد به فکر ازدواج بود که این خلاف مسیری است که قرآن نشان داده است؛ چرا که خدا در قرآن میفرماید: «و اَنکحوا الایامی منکم والصالحین من عبادکم و امائکم ان یکونوا فقرا یغنهم الله من فضله والله واسع علیم؛ مردان و زنان بیهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بینیاز میسازد، خداوند گشایش دهنده و آگاه است» بنابراین جوانان باید بدانند که پس از ازدواج برکت عجیبی در زندگی ایجاد میشود.
بهترین کتابی که تاکنون خواندهاید و دوست دارید به دیگران نیز توصیه کنید، چه کتابی است؟
همیشه یکی از آرزوهای من این است که فرصت بیشتری برای مطالعه کتابهای قرآنی داشته باشم، به ویژه کتابهایی که به نکات و پیامهای قرآنی اشاره میکنند؛ در این راستا به «کتاب تفسیر نور» حجتالاسلام قرائتی علاقه خاصی دارم، چون بسیاری از پیامهای این کتاب کاربردی است و چشم انسان را باز میکند تا بتوان آیات قرآن را از دید بهتر و دقیقتری نگاه کرد.
بهترین فیلمی که تا به حال دیدهاید؟
به طور کلی فیلمهای مذهبی را خیلی دوست دارم، اما فیلم «محمدرسولالله» را هر چندبار که ببینم برایم تکراری نمیشود. فیلمهای مذهبی که در داخل کشور نیز ساخته شده، واقعا زیبا بودهاند؛ گرچه بعضی هم نواقصی داشتند، اما تمامی فیلمهای مذهبی آموزندهاند. علاوه بر فیلمهای مذهبی، علاقه زیادی به مشاهده مستند حیوانات دارم. فکر میکنم این مستندها انسان را با ویژگیهای خلقت بیشتر آشنا میکند تا بهتر شکرگزار نعمتهای الهی باشیم.
چگونه وارد وادی قرائت قران کریم شدید؟
قرائت قرآن برای من از دوران کودکی آرزو بود. وقتی 9 ساله بودم، عصرها با یکی از دوستانم که تلاوت قرآن میکرد، به تدبر در ترجمه آیات قرآن میپرداختم و با توجه به اینکه از کودکی به خاطر وجود دایی بزرگوارم که از مداحان هستند و همچنین پدرم که به تاسی از وی در کنار کارشان در بانک به مداحی میپرداختند، با مداحی آشنایی داشتم. تا سن 16 سالگی من جرات نمیکردم وارد عرصه قرائت قرآن شوم، چون وادی قرائت قرآن خیلی تخصصی است و به نظر من با هیچ خواندن دیگری قابل مقایسه نیست و واقعا سختترین خواندن آوازی، قرائت قرآن است.
در آن زمان با شنیدن تلاوت سورههای مبارکه «یوسف» و «مریم» توسط استاد «عبدالباسط» جرقهای در ذهن من ایجاد شد که به نظر من این امر از لطف خدا بود، چرا که دو اثر از بهترین و زیباترین تلاوتهای این استاد را شنیدم که مرا مجذوب یادگیری تلاوت قرآن کرد.
درست است که قدم گذاشتن در این راه به دلیل فراگیری نکات متعددی که وجود دارد، سخت است؛ اما این علاقه طوری در من نفوذ کرد که پا در این عرصه گذاشتم و تا این لحظه نیز این علاقه به لطف خداوند حفظ شده است.
مشوق شما برای ورود به عرصه تلاوت قرآن چه کسانی بودند؟
در ابتدا من در جلسات قرآنی سطح محله شرکت میکردم و از محضر اساتید مجربی استفاده کردم. پس از فراگیری تجوید قرآن و آشنایی با اساتید شهری، در محضر اساتید بزرگی همچون استاد «حنیفی»، «سبزعلی»، «خدامحسینی»و «احمد ابوالقاسمی» شاگردی کردم.
از سال 66 که قرائت قرآن را آغاز کردم، با برنامههای سه ساعته رادیو قرآن در صبح و تکرار آن در بعدازظهر آشنا شدم و دورههای تجوید و صوت و لحن را توسط اساتید مختلف گذراندم و برای این موفقیت خود در عرصههای قرآنی شاکر وجود رادیو قرآن و سیمای قرآن هستم.
اگر 25 سال به عقب برمیگشتید، بازهم قاری قرآن میشدید؟
بله؛ الان هم همچنان دوست دارم بتوانم به مرزها برسم. مهارتهایی که با قرآن در ارتباط هستند به واسطه بیمنتها بودن قرآن، بی انتها میشوند؛ به طوری که هیچ حد و مرزی برای آنها قابل تصور نیست. من فکر میکنم حتی اساتید مشهور جهان اسلام که تلاوتهایشان هیچ وقت کهنه نمیشود و بعد از هر بار گوش دادن برای افراد تازگی دارد، نمیتوانند ادعا کنند که مرزهای قرآنی را فتح کردهاند. ما همچنان شاگرد کوچکی هستیم که به یاری خدا نیازمندیم تا بتوانیم در این وادی بیمنتها به خوبی حرکت کنیم.
موفقیتهای خود را در عرصههای قرآنی بیان کنید.
من در سال 82 در مسابقات بینالمللی قرآن کریم در سوریه مقام اول و در سال 84 در مسابقات قرآن مالزی رتبه سوم و همچنین در سال 87 در مسابقات بینالمللی قرآن ایران مقام دوم را کسب کردم و همچنین در سال 84 درمسابقات کشوری سازمان اوقاف موفق به کسب رتبه دوم شدم که تمامی این موفقیتهایم را مدیون توسل به خدا، تشویق اساتیدم هستم.
فعالیتهای قرآنی ایران را در مقایسه با سایر کشورها چگونه ارزیابی میکنید؟
من به برکت قرآن به کشورهای زیادی سفر کردم، اما ساکن نبودم؛ بنابراین نمیتوانم نظر کارشناسی در این خصوص دهم. اما به نظرم نباید اهمیت به قرآن در ایران را با سایر کشورها مقایسه کنیم، چراکه ما فرهنگ اهلبیت را داریم. اگر بخواهیم خودمان را با آنها مقایسه کنیم، به نوعی خودمان را با افرادی مقایسه میکنیم که یکی از بزرگترین نعمتهایی که ما از وجود آن بهرهمندیم، ندارند.
پس بهتر است اینگونه سوال را مطرح کنم؛ با توجه به اینکه کشور ما کشوری اسلامی است و رهبر معظم انقلاب نیز تاکید بسیاری بر انجام فعالیتهای قرآنی دارند، چقدر در این راستا موفق عمل کردیم؟
متاسفانه موفقیت ما برای تحقق مطالبات مقام معظم رهبری در خصوص فعالیتهای قرآنی خیلی کم است. در شهر ما با اینکه کلانشهر است در طول سال غیر از ماه مبارک رمضان به فعالیتهای قرآنی توجه نمیشود. در فرهنگ اشتباه ما هر چیزی موسم و زمانی دارد، به طور مثال ماه مبارک رمضان موسم قرآن میشود، به طوری که در برههای از زمان شوری ایجاد میشود و با پایان ماه مبارک به اتمام میرسد. همچنین تنها در ماه محرم و صفر موسم عزاداری برای امامحسین(ع) است البته بعد از آن نیز شاهد برگزاری هیئتهای عزاداری هستیم، اما رنگ و بوی جامعه دیگر از آن فضا خارج میشود و آنطور که در ماه محرم و صفر به یاد امامحسین(ع) هستیم، در ماههای دیگر سال اهمیتی نمیدهیم، در صورتی که باید تدابیری اندیشید که در کشور ایران اسلامی توجه بیشتری به معنویات شود.
از رئیس جمهور منتخب چه درخواستی دارید؟
اول به حجتالاسلام حسن روحانی رئیس جمهور منتخب تبریک میگویم و به تمامی مسئولان متذکر میشوم که قدر این مردم را بدانند، چرا که بهتر از مردم ایران در هیچ جای دنیا پیدا نمیشود. دین بزرگی به گردن مسئولان هست، چون در خصوص اینکه حق مردم را ادا کنند، همواره عقب هستند.
خیلی مسائل باعث میشود که مردم با وجود مشکلات اقتصادی پای صندوقهای رای حاضر شوند و تکلیف خود را انجام دهند که مهمترین آنها دفاع از اسلام، فرمایشات مقام معظم رهبری و همچنین دشمنیهای دنیای استکبار است. اگر ما جامعهای بودیم که دشمن نداشتیم و احساس نمیکردیم بیگانگان با اسلام دشمنی میکنند، با این شور و علاقه پای صندوق نمیرفتیم. از طرف دیگر خون شهداست، مردم به شهدا ارادت دارند و بر این اساس رئیس جمهور و مسئولان ما باید با برنامههای خوب و کمک گرفتن از افراد اهل فن در هر حوزهای و با تشکیل زیر مجموعههایی که علایق و سلایق افراد را شناسایی و برای آنها برنامهریزی کنند، مشکلات موجود را از سر راه بردارند. همچنین استفاده از از فرهیختگان بدون در نظر گرفتن حزب و گروه سیاسی باعث میشود رئیس جمهور در مسیر درست و با عدالت رفتار کند.
در انتها اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
از دولتمردان میخواهم بودجه قرآنی کشور را افزایش و در اختیار مسئولان قرآنی قرار دهند و مسئولان نیز برای بودجههای قرآنی تصمیمگیری مناسبی داشته باشند و همچنین برای انس بیشتر مردم با کتاب هدایت و به کارگیری معنا و مفهوم آن در زندگی تلاش بیشتری کنند تا قرآن خواندن و توجه به معنا و مفهوم آن در طول روز در برنامه روزانه افراد گنجانده و به مسئله واجب زندگیشان تبدیل شود.
1392/4/12