تو توی این چادر مثل فرشته ها شدی
جذب آموزش، رفتار:در گام نخست لازم است برای کودکان نسبت به مسائل دینی، جاذبه ایجاد کرد. بعد به آنها به فراخور توان ذهنیشان، آموزش لازم را در نظر گرفت و سپس انتظار رفتار دینی داشت. برخی متأسفانه بدون لحاظ این مراحل، مستقیم به بخش پایانی کار میروند و انتظار دارند کودکان بیچون و چرا، به همه رفتارهای دینی واکنش مثبت نشان دهند.
گام اول و دوم در سخن پیامبر اعظم (صل الله وعلیه وآله) چنین آمده است: «کودکانتان را گرامی بدارید و آنان را خوب تربیت کنید.» سطح آموزش برای کودکان متفاوت است. کودکی که خود را در کنار عبادت والدین و در جمعهای معنوی مییابد، زمینه بیشتری برای پرسشگری درباره دین و امور دینی در او شکل میگیرد. به عنوان مثال، وقتی دختر یا پسر کوچک شما در ماه مبارک رمضان، شما را در برنامههای مسجد همراهی میکند، زمینه بیشتری برای پرسیدن برایش پدید میآید؛ از این رو لازم است خود را برای پاسخگویی به سؤالات دینی کودک آماده سازید. آگاهی کودکان از چگونگی انجام فرایض دینی و نیز دانستن فلسفه انجام آن به گونهای محدود، میتواند مشوق خوبی برای انجام این کار و استمرار آن باشد. مثلاً درباره نماز خواندن یا روزه تمرینی کودکان، اگر در سن مطالعه هستند، کتابهای مناسب تهیه کنیم و در مناسبتهایی به آنان هدیه بدهیم.
2. تشویق به جای تحمیل
برخی از پدر و مادرها، به خوبی از شیوه تشویق کودک بهرهمند میشوند. این تشویقها میتواند کلامی و غیرکلامی باشد. مثلاً دختر خردسالی که در کنار مادر به نماز ایستاده، میتواند بعد از نماز با این جملات تحسین شود: «تو توی این چادر نماز مثل فرشتهها شدی! وقتی دستهای کوچکت را برای دعا بالا میگیری، خیلی زیبا میشوی، از وقتی که با من نماز میخوانی، احساس میکنم که دوستداشتنیتر شدی.» همچنین میتوان به صورت متناوب هدیههایی را به کودکان داد و آنان را بدین وسیله به خاطر رفتار خوبشان تشویق کرد. مثلاً در روز عید فطر به کودکی که برای اوّلین بار تجربه روزهداری را کسب کرده است، هدیه بدهید. توجه داشته باشید که در این زمینه از واژه جایزه استفاده نکنید، زیرا فرزندان شما را شرطی میکند. اما واژه هدیه در این زمینه مناسبتر است چون هم انگیزه رفتارشان را درونی نگه میدارد و هم از آسیب شرطی شدن و عبادت به شرط مزد آنان را دور میکند. ضمن این که هدیه آیینی دینی است و بار عاطفی بیشتری را دارد. وقتی کودک هنگام نماز خواندن شما جانماز میآورد و به اصطلاح خودش نماز میخواند، او را تشویق کنید و دستی بر سر و رویش بکشید. پسری که هنوز مکلف نشده، همین که تشویق و ترغیب شود و این نکته را درک کند که اگر خدا به من گفته نماز بخوانم برای این است که به او نزدیک شوم و تقرّب پیدا کنم، به این نتیجه خواهد رسید که از این طریق از بهداشت روانی بالاتری برخوردار خواهد شد و آرامش پیدا میکند. بنابراین قطعاً نماز میخواند ولی زور و تهدید، روشهای نتیجهبخشی نیست. مهمترین نکتهای که کودکان باید بدانند این است که انجام فرایض دینی برای خودشان چه سودی (آرامش روحی و روانی) دارد؟ کارهای معنوی به تعمیق و تأمین بهداشت روانی کودکان کمک میکند و هیچ سودی برای دیگران ندارد. از کودکان بخواهیم انجام دادن یا ندادن فرایض دینی را با هم مقایسه کنند تا خودشان نتیجه بگیرند که پایبندی به این احکام به نفع آنهاست.
3. خوشایندسازی
یکی از اصولی که سبب تکرار رفتار میشود، همراه کردن رفتار با چیزهایی است که کودک به آنها علاقهمند است. مثلاً وقتی کودک با شما به نماز جماعت میایستد، اگر نماز کمی با سرعت خوانده شود و پس از نماز هم کودک مورد محبت شما قرار بگیرد، برای بار دوم هم مایل خواهد بود که نماز را به جماعت بخواند. ولی اگر او را در یک مجلس طولانی دعا بردید و توجهی به خستگی او نکردید، با این کار انس با دعا را از او میگیرید و رفتار دعا و نیایش در نزد این کودک عملی خستهکننده میشود. مثال دیگر، وقتی کودکی برای شرکت در مراسم مذهبی وارد مسجد میشود، زمانی که با احترام و محبت اعضای مسجد روبهرو گردد، میل به تکرار این کار در او بیشتر شکل میگیرد تا زمانی که با تندخویی عدهای روبهرو شود یا در مجلس برای همه چای و شربت در نظر بگیرند اما به بچهها به بهانه این که فرش را کثیف میکنند، چیزی داده نشود. در دوره کودکی اساس کار و تربیت دینی کودک بر تقویت پیوند عاطفی او با دین استوار است. از این رو باید از سختگیری نابجا پرهیز نمود. در احکام دینی ما هم این ظرافت رعایت شده است. مثلاً شما حق ندارید بدون رضایت کودک در جای او بنشینید. یا دستور داده شده که به کودکان احترام بگذارید و به آنان محبت کنید. باید قبل از این که بچهها به سن تکلیف برسند، آنها را برای این امور آماده کنیم، یعنی فضای خانواده باید ملکوتی باشد نه این که به کودک پنج ساله بگوییم که باید حتماً نماز بخوانی! همچنین فراهم کردن شرایط خوب برای انجام عبادت میتواند در ایجاد علاقه مؤثر باشد، مثلاً شبهای ماه رمضان میتواند به بیداری و صبحهای آن به استراحت برای فرزند نوبالغ گذرانده شود تا دشواری روزهداری برای او کمتر گردد.
4. پله پله تا قله
خداوند وظایف را بر اساس توانایی هر کسی در نظر گرفته است. این قانون خدا، در تربیت دینی هم باید مراعات شود. میزان تحمل کودک را در انجام رفتارهای دینی و عبادات در نظر داشته باشید تا میل به این کار همیشه در آنان باقی بماند. کودکی که امروز در آغاز مسیر بندگی قرار دارد، آن هم در دوره کارورزی و تجربه رفتار دینی، با یک توانایی فکری و عملی محدودی روبهرو است. نمیشود از این کودک انتظار داشت که همانند بزرگسال، به عبادت بایستد و مدت زمان زیادی را همراه با حضور قلب کامل مشغول خواندن نماز باشد. یا شما را در انجام روزههای مستحبی آن هم در تابستان یا ایام تحصیل همراهی کند. برای این که فرزندانی بانشاط در زمینه عبادت و مسائل دینی پرورش دهیم، لازم است تکالیف دینی را در نظر آنها آسان جلوه داده و یادگیری و انجام آن را در طول زمان و چند سال توزیع کنیم.
5. الگوهای خوبی باشیم
رفتارهای پدر و مادر خواسته یا ناخواسته، مورد تقلید فرزندانشان قرار میگیرد. کودکان به قدری باهوش هستند که حتی میتوانند احساس شما را هم از انجام یک کار درک کنند. مثلاً اگر شما در خواندن نماز سستی کنید یا آن را کاری خستهکننده بدانید، با این کار به فرزندان خود یاد دادهاید که نماز عملی خستهکننده و تکراری است. ولی اگر برای نماز خود ارزش قائل شدید و خصوصاً بعد از به جا آوردن نماز نشاط بیشتری پیدا کردید و اخلاقتان نسبت به قبل از آن تغییر بهتری داشت، کودک میآموزد که نماز شادیآفرین و محبتبخش است. همچنین، زمانی که کودک از مادر و پدر مذهبی، رفتارهای سنجیده و عاطفی دریافت میکند و آنها را در اجرای همهجانبه دستورات خدا مصمم مییابد، شخصیت مذهبی او بهتر، سریعتر و کاملتر شکل میگیرد.