به دخت

 




آرامش والدین شرط اول تربیت «کودکان دشوار»

«بچه‌های دشوار»، شاید این عنوان را تاکنون نشنیده باشید اما حتماً خاطره یا خاطراتی از یک بچه نق نقو، بداخلاق، بدغذا و بهانه‌گیر دارید.

واقعیت این است که همه کودکان به دلیل ویژگی‌های کودکانه ممکن است در مراحل رشد و تکامل خود یک یا چند ویژگی یاد شده را در مقاطعی از سن خود نشان دهند، اما بچه‌های دشوار از همان روزهای اول تولد تا سالیان بعد کمترین سازگاری با محیط را از خود نشان نمی‌دهند و والدین جوان را به دردسر بزرگی می‌اندازند.

بچه‌ها از بدو تولد ویژگی‌های متفاوتی دارند و با هم فرق می‌کنند. این ویژگی‌ها را متخصصان درون یک طیف بررسی می‌کنند. یک سر این طیف بچه‌های آسان هستند و سر دیگر آن بچه‌های دشوار. بیشتر کودکان وسط این طیف قرار می‌گیرند اما همواره تعدادی از کودکان در دسته کودکان دشوار یا آسان جا می‌گیرند.

در تعریف کودکان دشوار باید گفت همه کار این کودکان به واقع نوعی دردسر است. به عبارتی حتی غذا خوردن و خوابیدن این کودکان با دشواری‌هایی همراه است و این کودکان حساسیت بیش از حد به دما، نور و افراد غریبه دارند. والدین حتی از ماه اول تولد از بی‌قراری، ناآرامی بیش از حد، گریه مداوم، بدغذایی، بدخوابی و ویژگی‌هایی از این قبیل در کودکان خود گلایه می‌کنند. این دسته از بچه‌ها ناسازگار هستند و به سختی با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند. دقت کنید که والدین نقشی در تولد چنین کودکی ندارند و فقط باید تلاش کنند شرایط را برای خود و کودکشان آسان‌تر کنند. مطالب ذکر شده درباره کودکان دشوار بدان معنا نیست که نمی‌توان چنین کودکانی را به خوبی تربیت کرد. واقعیت این است که اگر کودکی جزو کودکان آسان باشد، تربیت، نگهداری و کنار آمدن با او آسان است. اما کودکی که جزو کودکان دشوار است والدین را بیشتر به زحمت می‌اندازد در صورتی که همین والدین اگر صبوری و پشتکار بیشتری برای تربیت کودک خود به خرج دهند، خواهند دید که کودکشان مراحل رشد و تکامل خود را مثل کودکان عادی سپری می‌کند. در مقابل اگر والدین کم‌طاقت باشند تربیت چنین کودکی به یک چالش اساسی تبدیل می‌شود و تعارضاتی را به وجود می‌آورد. یکی از خصوصیات بیشتر این کودکان پشتکار، استمرار یا به نوعی لجبازی است. بنابراین والدین می‌توانند از یک ویژگی مثبت کودک استفاده کنند و آن را در جهت استعداد کودک به کار گیرند. بیشتر این کودکان استقلال‌طلب و اثرگذار هستند، قادرند مسؤولیت‌های بیشتری را بپذیرند و توانایی‌های خوبی دارند.

از طرفی نباید فراموش کرد، از آن جا که بیشتر این کودکان قدرت سازگاری و انطباق کمی دارند و به سرعت تحت تأثیر محرک‌های محیطی قرار می‌گیرند، ممکن است بیش از سایر کودکان دچار تنش شوند. سازگاری با چنین کودکانی اغلب دشوار است. آن‌ها مستعد ابتلا به یکسری از اختلالات اضطرابی و همچنین اختلالات وسواسی هستند و مشکلات رفتاری در بعضی از این کودکان که والدین پرخاشگر و کم‌طاقت دارند، بیشتر مشاهده می‌شود زیرا لازمه تربیت کودکان دشوار، صبوری و شکیبایی است.

مادر به ویژه اگر دارای چند فرزند باشد، اولین کسی است که می‌تواند این موضوع را تشخیص دهد. اما یک سری شاخص‌هایی وجود دارد که در مراجعه به روان‌پزشک این عارضه قابل تشخیص است. والدین اغلب از بی‌خوابی، بی‌قراری، بدغذایی، اضطراب و ناآرامی کودک خود شکایت می‌کنند و به این ترتیب پزشک درمی‌یابد که این کودک بچه آرامی نیست.

 

چه کنیم؟

اولین نکته‌ای که والدین نباید فراموش کنند، این است که کودک آن‌ها عادی است و فقط باید در تربیت و نگهداری او صبر و حوصله بیشتری به خرج دهند و بدانند چنانچه شرایط مناسبی را برای او فراهم نکنند، با مشکلات دیگری مواجه می‌شوند. بنابراین داشتن آرامش شرط اول است. بدترین حالت این است که خود والدین کج‌خلق باشند و حوصله سر به سر گذاشتن با کودک خود را نداشته باشند.

والدین باید شرایط را به گونه‌ای برای کودک خود مهیا کنند که از بدقلقی و بداخلاقی وی جلوگیری شود. کنترل دما، دسترسی به اشیایی که با آن‌ها آرام می‌گیرد، کم شدن محرک‌های محیطی که او را آزار می‌دهد، استفاده از روش‌های آرام‌بخش، محبت و مهر عمیق و ابراز آن به کودک، پیشگیری از این که کودک به خود آسیب برساند، توضیح دادن کارها به وی، سخن گفتن با کودک به هنگام تعویض پوشک، لباس یا خوراندن غذا و ... تا حد زیادی از مشکلات بعدی پیشگیری می‌کند. این کودکان مثل دیگر کودکان به مشوق‌های مثبت برای تکرار کارهای خوب نیاز دارند. بنابراین حتماً باید آن‌ها را به هنگام انجام رفتار مناسب تشویق کرد.

 




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :