به دخت

 




تحليل و بررسي-ترويج مستی و باده نوشی

کوئلیو درفرازهای مختلف در آثارش میخانه ، مست کردن ، باده نوشی ، پیاله ، شراب ، الکل و میکده را پیش می کشد . گویا اگر از ویسکی و جام سخن نگوید ، اندیشه هایش به انجام نمی رسد . مهارت او در نویسندگی ، با اینها آمیخته شده است و اعتیاد به گیلاس و باده او را همراهی می کند . به گوشه ای از این تلقینات ، توجه کنید : تا مادرید سفر کردم ، چون می خواستم ببینمش . می خواستم صدایش را بشنوم .

می خواستم در میخانه ای با او بنشینم و زمان هایی را به یاد بیاوریم که با هم بازی می کردیم . و یا می گوید : می توانستم بمانم ، دست کم یک روز دیگر . با هم شام می خوریم ، کمی مست می کردیم کاری که در کودکی هرگز نکرده بودیم . فرصت خوبی برای فراموش کردن چرند و پرندهایی بود که چند دقیقه پیش فکر می کردم . و همه خندیدند حتی او و نمی فهمیدم دلیل این خنده چیست ! اما باده آزادم کرده بود ، نیازی به مهار رخدادها نداشتم . و یا می گوید : باده آزادم کرد تا چیزی را که می اندیشیدم ،  بر زبان بیاورم . سیگارهایم تمام شده بود و مجبور بودم سیگارهای دست پیچ وحشتناک پطرس را بکشم . نابردبارانه منتظر ماندم تا پطرس پیچیدن و کشیدن سیگارش را تمام کند و در همان حال ، به گرمای گیلاس باده ای در میکده ای که می توانستم ببینم و فقط پنج دقیقه با جاده فاصله داشت ، می اندیشیدم . آن چه گذشت تنها بخش اندکی از کلمات و گفته های پائولو کوئلیو بود که با این تعابیر سعی می کرد باده نوشی و مستی را مطرح کند و از این طریق از زشتی آن بکاهد و آن را به عنوان یک سنت تثبیت نماید . چنان که مرام خود او هم همین بود و اظهار داشت که می خوارگی یکی از انواع اعتیادهای او بوده است . تردیدی در این نیست که شراب خواری بر اساس شریعت اسلامی حرام است . علت آن هم واضح است . زیرا شراب عقل را زایل می کند ، انسان را به جنون می کشاند و تعادل را از آدمی می ستاند . انسانی که به می خوارگی و مستی معتاد شود هرگز نمی تواند متعادل سخن بگوید ، متعادل بنویسد و انسان را به تعادل و اعتدال دعوت کند ، تا چه رسد به اینکه سخن از خلسه و اشراق و عرفان بر زبان جاری کند .

 




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :