در انتخاب همسر به چه نکاتی باید توجه داشت
امام صادق (ع) فرمودند: ببین جان خودت را پیش چه کسی قرار میدهی و ببین چه کسی را در مالت شریک میکنی و ببین چه کسی را به دین و اسرار خود مطلع میکنی.
- ما در ازدواج و انتخاب مختار هستیم اما نه کاملاً؛ یعنی سرنوشت ما، هزاران انتخاب جلوی روی ما گذاشته است و ما خارج از این سرنوشت، به سایر انتخابها دسترسی نداریم؛ مثلاً ما نمیتوانیم با دختری از زمان آینده یا گذشته ازدواج کنیم ولی در بین هزاران انتخاب این عقل و مشورت و سابقهی گذشته است که انتخاب بهینه را ممکن میسازد و در هر صورت انتخاب ما جزء سرنوشت ما خواهد بود.
- پس از تشخیص معیارها، قدم بعدی اولویتبندی آنها است.
- نسبت به معیارهای تقوا، اخلاق، اصالت خانوادگی، سلامت و کفویت اصلاً کوتاه نیایید. این معیارها هر کدام حالت وتوکننده دارند.
- در مورد کفویت نباید کوتاه آمد، ولی باید دقت کنیم بسیاری از صفاتی که ما برای خود در نظر میگیریم و دوست داریم در همسر ما نیز مشترک باشد، اصلاً مهم نیست. برای مثال، علاقه داشتن یا نداشتن به یک غذا، یا بسیاری از عیوب و حساسیتهای طرفین قابل برطرف شدن است. در این دسته از صفات باید کلنگر بود نه جزءنگر.
- کلانگاری یعنی در شناخت افراد باید از کل به جزء رسید. کل معرّف جزءها است.
- بعد از ازدواج امکان هر تغییری وجود دارد به جز اشکالات مبنایی.
- در انتخاب، عقل باید حرف اول را بزند و در انتها قلب امضا کند.
- بعد از آن که معیارهای مهم را شناختیم و کفویتها و حساسیتهای مهم را عاقلانه در فرد موردنظر چک کردیم و در تمام مراحل عاقلانه از مشورت استفاده کردیم، اگر این مراحل تمام شد، حال دختر و پسر باید به قلب خود رجوع کنند ببینند آیا همدیگر را میپسندند یا نه؟
- اگر قلب در ابتدای کار، گرایش پیدا کرد عقل از اعتبار میافتد و انسان عیوب را نمیبیند یا توجه نمیکند.عقل به تنهایی کافی نیست. آخر کار، پسندیدن قلب مهم است. یک عمر زندگی است! منظور از پسندیدن قلب، پسندیدن است نه شیفتگی و عشق.
- معنای توکّل در ازدواج این است که خدایا من تمام ابزارهای مشروعی که برایم قرار دادهای، مثل تفکر، مشورت، تحقیق، سؤال و جوابهای خواستگاری و غیره را به کار میبندم ولی برای هیچ کدام اصالت قائل نمیشوم؛ من فقط انجام وظیفه کردم؛ خداوندا از تو همسر خوب و ازدواج سالمی را خواستارم؛ چون ممکن است در تحقیق یا غیره، اشتباه کرده باشم. از آن مهمتر، من که از آینده خبر ندارم، شاید حالا انتخاب من درست باشد، ولی فردا همسر من تغییر کند. مواردی از کجاندیشیها در مورد توکّل:
خانوادهی دختر در شهر دوری هستند، حال تحقیق را ندارم. توکّل به خدا!
خانوادهاش خوب نیستند؛ اما خودش جوان خوبی است. توکّل به خدا!
توکل و توسّل خرافات است؛ تا عقل و مشورت هست چه جای خرافات؟!
- گذشته از عواقب خطرناکی که معاشرتهای اروپایی برای دختر و پسر و مخصوصاً دختر دارد، معاشرت باز به قصد شناخت:
اولاً: آمار نشان داده که میزان طلاق در بین کسانی که با یکدیگر قبل از ازدواج رابطه داشتهاند، به مراتب بیشتر از کسانی است که قبل از ازدواج هیچ رابطهای با هم نداشتهاند. یک مثال کلان آن، مقایسهی آمار طلاق در کشور ما با کشورهای غربی است.
ثانیاً: انسان معمولاً در برخوردهای اجتماعی تمام شخصیت خویش را نشان نمیدهد، مخصوصاً در مورد دخترها این تظاهر مثبت، بسیار شدیدتر است و این ناشی از نفاق دخترها نیست؛ در بسیاری موارد ناشی از حیای آنها و حالت روانشناسانهی مخصوص زنان است. کسانی که مجوّز ارتباط آزاد و راحت قبل از ازدواج میدهند، دو دستهاند:
§افرادی که نسبت به عواقب سوء آن و فواید ناچیز آن بیاطلاعند و از طرفی به علّت عدم آگاهی از فلسفهی احکام اسلامی، به این محدودیتهای بجا اعتراض دارند.
§ افراد بوالهوسی هستند و اصلاً در فکر ازدواج جوانان نیستند. این شعار یک پوستهی زیبا برای لذّتطلبیهای نامشروع آنها است.