به دخت

 




پندهایی کوتاه از نهج البلاغه

انگيزه دوري از گناه

لو لم يتوعد الله على معصيته لكان يجب ان لا يعصى شكرا لنعمه 

ترجمه:
اگر حتى خداوند، بندگانش را،از نافرمانى كردن و گناه ورزيدن نترسانيده بود، باز هم واجب بود كه انسان، مرتكب هيچ گناهى نشود، تا به اين وسيله، در برابر نعمتهاى او سپاسگزارى كرده باشد.

 

 

 

خود آرايي و مشورت

من استبد برأته هلك و من شاورالرجال شاركها فى عقلولها 

 

ترجمه:
شخص خود رأى به هلاكت ميرسد، و كسيكه با مردان برجسته و انديشمند مشورت كند، در عقل آنها شريك ميشود
 

فضيلت علم بهتر از ثروت

العلم خير من المال، العلم يحرسك، و انت تحرس المال، و المال تنقصه النفقه و العلم يز كو على الأنفاق، و صنيع المال يزول بزواله 

 

ترجمه:
دانش، از مال دنيا بهتر است، زيرا دانش نگهبان توست، ولى مال را تو بايد نگهبانى كنى. مال دنيا با بخشش كاسته ميشود، ولى دانش، براثر بخشش، رشد و فزونى مى‏يابد، و آنچه با مال دنيا ساخته و پرداخته شده و بدست آمده، با تمام شدن مال، از بين ميرود
 

 

 

  

خشنودي ار كار بدكاران

الراض بفعل قوم كالداخل فيه معم و على كل داخل فى باطل أثمان اثم العمل به و اثم الرض به 

 

ترجمه:
هر كس كه به كار گروهى از مردم خرسند باشد، مانند آن است كه در آن كار، با آنها همراهى كرده است، هر كس در كار نادرست همراهى كند، براى او دو گناه خواهد بود: گناه همكارى در آن كار نادرست، و گناه رضايت دادن به انجام آن.

   

 اندرز پذيري

و لا تكونن ممن لا تنفعه العظة الا اذا بالغت فى ايلامه، فان العاقل يتعظ بالاداب و البهائم لا تتعظ الا بالضرب 

 

ترجمه:
از كسانى مباش كه اندرز نمى‏پذيرند مگر هنگامى كه آزار و عذابى به آنها برسد. شخص عاقل، باادب و ملايمت اندرز مى‏پذيرد، و چهار پايان هستند كه جز با كتك، فرمان نميبرند و به راه نمى‏آيند.
 

 

 دوستي و خردمندي

التودد نصف العقل

 

ترجمه:
دوستى و مهربانى با مردم، نيمى از عقل است.

 

 


 خودپسندي

الاعجاب يمنع من الازدياد

 

ترجمه:
خودپسندى، مانع از پيشرفت و رسيدن به كمال است.

 

بزرگترين عيب

 

اكبر العيب أن تعجب ما فيك مثله

ترجمه:
بزرگترين عيب آن است كه: عيبى را كه خود نيز داراى، در ديگران، عيب بشمارى.

 

 آنچه داري قدر بدان

و حفظ ما فى يديك أحب الى من طلب ما فى يدى غيرك

 

ترجمه:
نگهدارى از آنچه خود، در دست دارى، در نظر من، از خواستن و جستجوى آنچه در دست ديگرى است، بهتر و دوست داشتنى‏تر است.

 ادب آموزي از بي ادبان

كفاك أدبا لنفسك اجتناب ما تكرهه من غيرك

 

ترجمه:
براى آنكه ادب و آراستگى داشته باشى، همينقدر بس است كه از انجام آنچه در ديگران نمى‏پسندى، دورى كنى

 

 

 غيبت كار ناتوانها

الغيبه جهد العاجز

 

ترجمه:
غيبت كردن، آخرين تلاش آدم ناتوان است.

 

 كم بخشيدن يا نبخشيدن

لا تستح من اعطاء آلقليل فان الحرمان اقل منه

 

ترجمه:
از بخش اندك شرمنده مباش، زيرا هيچ ندادن از آن
(( بخشش اندك)) نيز كمتر و ناچيزتر است.

 

 ميانه رو تنگدست نمي شود

مأ أعال من اقتصد.

 

ترجمه:
كسى كه در خرج كردن ميانه‏روى كند، تنگدست نمى‏شود.

 




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :