به دخت

 




آن گونه که می اندیشیم،احساس می کنیم

احساس، ناشی از تفکرانسان است. احساسات وعواطف ما آن گونه شکل می گیرند که می اندیشیم. همۀ احساسات منفی ومثبت، نتیجه مستقیم افکارند.

بدون داشتن افکارغمگینانه نمی توان احساس غم کرد، یا بدون داشتن افکارخشمگینانه نمی توان احساس خشم کرد، بدون داشتن افکار حاسدانه نمی توان احساس حسادت کرد و بدون داشتن افکار افسرده، نمی توان احساس افسردگی کرد.

قرن ها قبل، اپیکور، فیلسوف یونان باستان گفت که: «نگرش وبرداشت انسان ها از رویدادها بسی مهم تر و تعیین کننده تر از خود رویدادها هستند».

دکتر دیوید بُرنز چنین تصریح می کند که:    

اگر می خواهید از روحیۀ بد نجات یابید، باید قبل ازهر چیزبدانید هر احساس منفی، ناشی از اندیشۀ منفی بخصوصی است. اندوه وافسردگی، ناشی از تفکر از دست دادن وباختن هستند.

اگر احساسات ما آن گونه شکل می گیرند که می اندیشیم، می توان به راحتی نتیجه گرفت احساس

رضامندی یا نارضایتی اززندگی، ریشه درچگونگی تفکر ما دارد واگر چنین است، برای رسیدن به رضایت اززندگی باید درتفکراتمان تجدید نظر کنیم. پس تنها راه رسیدن به شادمانی و رضامندی، تهیه وتأمین امکانات فراوان نیست.بلکه می توان با یک تغییردر تفکرات، به آن دست یافت.

 منبع: پسندیده،عباس؛رضایت اززندگی،مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث

 




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :