به دخت

 




ارتباط از راه حس بینایی

چشم و حرکات آن، یکی از ابزارهای ارتباط زنان و مردان در جامعه است و فراوانی بیشتر و تأثیر قوی تری دارد. از این رو، اسلام به آن توجه خاصی داشته، آیات و روایات فراوانی در این نوع ارتباط وارد شده است:
الف)نگاه
یکم- نگاه مرد به زن نامحرم
قرآن شریف مردان و زنان را به طور جداگانه و مستقل به نگه داری چشمان خود از نگاه به نامحرم امر کرده است. در خصوص نگاه مردان، خطاب به پیامبرش فرموده است:«به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان ) فرو گیرند، و فروج خود را حفظ کنند.

این برای آنها پاکیزه تر است و خداوند به آنچه انجام می دهید، آگاه است».
واژه «غض»در لغت به معنای نقص و کاستن،فرو انداختن پلک ها و نزدیک کردن آنها به یکدیگر است.
همچنین به معنای پایین آوردن صوت نیز آمده است. پس غض به معنای چشم بستن و ندیدن نیست، بلکه به معنای جلوگیری از چشم دوختن به افراد و کاهش دادن نگاه است.همچنین از اطلاق «غض بصر» فهمیده می شود دستور پرهیز از نگاه به نامحرم مطلق است و به نگاه شهوانی و مواردی که ناظر به قصد لذت بنگرد، اختصاص ندارد. بنابراین نگاه کردن مرد به تمام اعضای بدن زن نامحرم، جز صورت و کف دو دست حتی بدون شهوت، مجاز نخواهد بود.
روایات نیز به شدت مردان را از نگاه کردن به نامحرم نهی کرده اند. در روایت صحیحی از امام صادق(ع) می خوانیم:« نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای مسموم شیطان است که به سوی انسان رها می شود و چه بسیار است نگاهی که بشر را به پشیمانی طولانی گرفتار می سازد».

دوم- نگاه زن به مرد نامحرم
خداوند در خطابی جداگانه، با همان بیانی که حکم نگاه مردان را بیان کرده، بدون هیچ گونه تفاوت در تعبیر، تکلیف نگاه زنان را نیز روشن کرده و فرموده است: « به زنان با ایمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زیور های خود را آشکار نگردانند،مگر آنچه طبعاً از آن پیداست».

سوم- نگاه پزشک به غیر هم جنس
اگر بیمار به دلیل نبود پزشک هم جنس یا نبود تخصص کافی در او، مجبور شود به پزشک غیر هم جنس مراجعه کند و پزشک نیز برای تشخیص بیماری و تجویز دارو، باید به بدن و مواضع بیماری نگاه کند، در اینجا مسئله چگونه است؟ پاسخ این است که روایاتی در باب معالجه وارد شده و نگاه کردن در این موارد را از باب ضرورت تجویز کرده است.ابو حمزه ثمالی می گوید: از امام باقر(ع) پرسیدم:اگر بلایی به بدن زن مسلمان رسد، مثل شکستگی یا زخم در مکانی که بر مرد جایز نیست به آن نگاه کند، ولی مرد بهتر از زن می تواند او را معالجه کند، آیا بر مرد جایز است برای مداوا به وی نگاه کند؟ حضرت فرمود: اگر در مراجعه به مرد مجبور شد، وزن هم رضایت داد، مرد می تواند او را معالجه کند.
البته چون نگاه در این موارد از باب ضرورت است، پزشک باید در نگاه خود به مواضع بدن بیمار، به مقدار ضرورت بسنده کند؛ یعنی از نظر زمان نگاه و دامنه موضع دید، به مقداری که معالجه به آن وابسته است، بنگرد و از طول دادن نگاه یا دیدن بیش از موضع درد بپرهیزد.

ب)آرایش
یکم-اهمیت آراستگی در اسلام
لباس و وضع ظاهر، تأثیر شگرفی بر قضاوت های دیگران درباره ما دارد. تمیزی و آراستگی ظاهر، به ویژه در لباس، نشانه شخصیت و ارزشی است که انسان برای خود و دیگران قایل است. بنابراین لباس و وضعیت ظاهری انسان با بیننده ارتباط برقرار می کند و پیام های گوناگونی به وی می فرستد.جندب می گوید: برنامه رسول خدا(ص) این بود که اگر گروهی برای دیدار با او وارد می شدند، بهترین لباس خود را می پوشید و اصحابش را نیز به این کار فرامی خواند.آن حضرت فرمود:«خداوند دوست دارد هر گاه مؤمنی نزد برادرش می رود، آماده و آراسته باشد».

دوم- آرایش زن
درباره آرایش زن نیز باید دو مطلب از هم تفکیک شود: 1.اصل آرایش کردن زن صرف نظر از اینکه برای چه کسی و در کجا باشد؛2.آرایش کردن برای نشان دادن به دیگران و حضور در عرصه عمومی.در خصوص مطلب نخست اسلام با خود آرایی و زینت زنان مخالفتی ندارد و در مواردی آنان را به این مسئله سفارش کرده است. امام صادق(ع) به زنان فرمود:« مناسب نیست زن اگرچه سالخورده باشد، خود را بی زیور گذارد، گرچه گردن بند به گردن آویزد و خوش نیست که دستش بی خضاب باشد؛ گرچه حنا برآن بمالد و پاک کند».

سوم-آرایش زن در عرصه عمومی
با توجه به اینکه وضع ظاهری، یکی از ابزارهای ارتباط میان انسان هاست، بی گمان حضور زن در جامعه به هر کیفیت و با هرگونه پوشش، خالی از ارتباط با بیننده و بدون پیام نخواهد بود، ولی این پیام ها برخی منفی و برخی مثبت است و این مسئله است که سبب جایز ویا ممنوع بودن حضور زن در جامعه با آن نوع از وضع ظاهری می شود . اگر زن باکفش و لباس متعارف ومعمولی از خانه خارج شود و زیبایی های خود را در خانه بگذارد ودر چهره آرایش نداشته باشد پیامی که این زن با وضع ظاهری خود به دیگران منتقل می کند، پیام حشمت، شخصیت، دین داری، عفت و وقار است.
از این رو مخاطب نیز پیام او را می گیرد و از نزدیک شدن به او می پرهیزد. این گونه ارتباط غیر گفتاری از سوی زن با دیگران مطلوب و مورد تأکید است و نه تنها منعی از آن صورت نگرفته، که در آیه حجاب بدان سفارش شده است که زنان با حجاب وارد اجتماع شوند تا به این وسیله به مخاطبان خود پیام عفت و پاک دامنی منتقل کنند و هرزگان به آنان نزدیک نشوند.اما اگر زن با آرایش غلیظ در چهره و با انتخاب نوع خاصی از لباس در مدل و رنگ که برای بیننده جذاب باشد در عرصه عمومی حاضر شود و زیبایی های خود را به نمایش گذارد،با وضع ظاهری خود با بینندگان ارتباط برقرار می کند و با زبان بدن سخن می گوید و به مخاطب خود پیامی می دهد که خود نیز از بازگو کردن آن با زبان گفتار شرم خواهد داشت.




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :