به دخت

 




مشکلات تربیتی تک فرزندها

کودکی که تک فرزند خانواده است کمتر در معرض مشکلات قرار می گیرد و شکست، ناکامی، رانده شدن و شرایطی را که لازمه بلوغ روحی و روانی است، تجربه نمی کند. اگر والدین مراقبت افراطی از تک فرزند خود به عمل آورند و او را به فرزندی ضعیف و کم تحمل تبدیل کنند، فرزندشان از دیگران نیز انتظار خواهد داشت با او چنین رفتاری داشته باشند. این موضوع ناتوانی او را زیاد می کند.

 

 اگر والدین اجازه ندهند فرزندشان با احساسات ناراحت کننده رو به رو شوند یا امکان آشکار کردن این نوع احساسات را برای او فراهم نکنند، تحمل وی را در برابر این نوع احساسات ضعیف خواهند کرد.

تمایل والدین به حمایت از تنها فرزندشان، مانع از آن می شود که فرزندشان عواقب اشتباهات خود را ببیند و مسئولیت کار خود را بپذیرد. آنها هیچ گاه از فرزندشان انتقاد یا با او مخالفت نمی کنند و همواره تسلیم خواسته هایش هستند.

کودکان تک فرزند امکان برقراری ارتباط و سبک مهارت های زندگی را از طریق گروه های همسال یا فرادی با اختلاف سنی کم ندارند. آنها تجربه کمتری نسبت به مفاهیمی مانند حسادت، رقابت و دوستی پیدا می کنند. از این رو نیاز به جایگزین کردن موقعیت های مشابه و قرار گرفتن مداوم چنین کودکانی در گروه همسالان بیشتر احساس می شود.

در اکثر خانواده های تک فرزند روش های غلط تربیتی والدین به هوش هیجانی کودک آسیب می زند. حمایت افراطی پدر و مادر باعث کاهش بازدهی و بهره برداری در آینده به رغم قابلیت و استعدادهای فردی بالای آنها می شود.

1394/11/25

 




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :