هیچ جا خانه خود آدم نمیشود
هیچ جا خانه خود آدم نمیشود.در ابن نوع معماری هرچند خانه های مجاور هم نسبت به هم اشراف ندارند، ولی نسبت به هم بی خبر نیستند، هر غذایی که درست میشود کمی هم در خانه همسایه میرود.
منزل، در طب اسلامی ایرانی فقط یک آسایشگاه نیست، بلکه محل پرورش روح و جسم انسان و محل حفظ سلامت است و از این جاست که در فرهنگ ما این ضربالمثل رواج دارد که هیچ جا خانه خود آدم نمیشود. در اینجا منزل سلامت را از دیدگاه طب اسلامی-ایرانی بررسی میکنیم تا شاید به تدریج با معرفی تحلیلی محاسن آن جامعه بشری را بتوانیم برای حرکت به سمت منزل بهتر تشویق نماییم.
- بعد معنوی و پرورشی منزل در فرهنگ اسلامی-ایرانی و طب اسلامی ایرانی:
در این فرهنگ، محور برخلاف فرهنگ غربی فرد نیست و کوچکترین واحد جامعه فرد نیست، بلکه خانواده است و حتی خانواده با یک پدر و مادر که اغلب اوقات در منزل حضور ندارند نیست، البته آن هم امروزه در فرهنگ غربی خانواده تعریف شده، میتواند فقط شامل یک مادر یا پدر و یک فرزند و یا حداکثر دو فرزند باشد و در فرهنگ غربی بچهها در مهد کودک و بزرگسالان در خانه های سالمندان و پدر و مادر هر کدام به دنبال کار خود هستند و خانه یک آسایشگاه و خوابگاه است و افراد در آن با هر کدام به کار خودشان مشغول هشتند و وقتی دور هم هستند به جای صحبت با یکدیگر در حال گوش کردن و تماشای تلویزیون هستند.
در فرهنگ اسلامی-ایرانی خانهها طوری طراحی شدهاند که چند نسل ضمن حفظ آرامش و آسایش فردی در کنار هم زندگی میکنند و تجربیات و سنتها سینه به سینه به نسلهای جوان منتقل میشود، در این فرهنگ پدر بزرگ و مادر بزرگها احترام و بزرگی دارند و ولی نعمت و فرمانده و سرور هستند و نه افرادی مزاحم برای جوانتر ها، بچهها عملاً زندگی اجتماعی، فرمانبری از قوانین دین و خانواده و احترام به بزرگتر و رعایت حدود محرم و نامحرم را فرا میگیرند و یاد میگیرند که آخر سر تمام اعضای خانواده با هر درآمدی سر یک سفره بزرگ مینشینند و همه در انجام خدمت به یکدیگر از هم سبقت میگیرند و اساس خانواده بسیار قوی است و از چنین خانههایی انسانهایی وارسته و متخلّق به اخلاق نیکو و فرمانبردار قانون الهی و مدنی بیرون میآید. بچهها در کنار هم بزرگ میشوند و از اول اجتماعی بار میآیند و در فضای بزرگ مشترک امکان دویدن، بازی کردن و تجربه های شیرین و گاهی تلخ را پیدا میکنند.
- بعد اقتصادی:
از نظر اقتصادی چون یک منزل بزرگ به صورت مشارکتی محل زندگی افراد زیادی است، اولاً با هم قرابت و محرمیتهای فراوانی دارند و ثانیاً علاقه قلبی و عاطفی زیادی با هم دارند، در واقع بزرگی منزل به نسبت سن و امکانات بین اعضای خانواده تقسیم شده است و بار مالی بیشتر به دوش بزرگترها و داراهاست و کوچکترها بدون منت و با سرافرازی در منزل خانوادگی و نه در منزل دیگران زندگی میکنند و تمام هزینهها نسبت به سرانه مصرف کاهش مییابد.
در فرهنگ امروزی به جای زندگی به هم فشرده خانوادگی در یک فضای دل باز، زندگیهای به هم فشرده افراد غریبه در سلولهای کوچک تنگ و تاریک جایگزین شده است و لذا بشر مجبور شده تا از ارتفاع سقف و ضخامت دیوارها و مساحت منزل بکاهد تا انسان بیگانه بتوانند تا حدی یکدیگر را تحمل کنند و همین باعث شده تا هزینه منزل به ازای افراد بسیار بیشتر باشد و دیگر خبری از مشارکت و تعاون در مخارج زندگی نیست و هر کس باید سر سفره کوچک خودش بنشیند و یکی نان خالی بخورد و دیگری چلو کباب و دو برادر نیز از هم بی خبر باشند.
- بعد بهداشتی:
زندگی در آپارتمانهای با ارتفاع کم و عدم تهویه مناسب، اولین و مهمترین رکن سلامت را که همان هوای مناسب و پاک است مختل مینماید. بنابراین چطور میتوان توقع داشت با زندگی در چنین فضایی آدمی دچار افسردگی، فشار خون، بیماریهای قلبی و دیابت نشود.
در منزل سلامت فرهنگ اسلامی-ایرانی؛ ارتفاع کف تا سقف حدود چهار و نیم متر است و هر سقف به شکل گنبدی است و در قله گنبد یک روزنه برای خروج بخارهای سمی حاصل از سوخت و ساز تنفس افراد خانواده وجود دارد. دیوارهای ضخیم با استفاده از مصالح قوی عایق گرما و سرماست و امنیت و بهداشت صوتی را فراهم میکند و در زندگی روزمره امنیت و خلوت خصوصی افراد را هم فراهم مینماید.
آشپزخانه در یک مکان دور از محل اتاقهای زندگی است و بخارها و بوهای نامطبوع نمیتوانند وارد حلق اعضای خانواده شوند، در حالی که امروزه آشپزخانه درست در وسط میدان زندگی است و تمام بخارهای سمی و بوهای نامطبوع عامل بیماریهای متعددی میگردند.
در این خانه فضای حیاط، بهار خواب و پشت بام محلهای مفرح برای زندگی هستند و حوض پر از آب زلال به این منظره زیبا جلوه روح بخشی میدهد. در حالی که در زندگی سلولی غربی از این مواهب خبری نیست و اغلب بچهها در تاریکی و انزوا روبروی کامپیوتر و تلویزیون بزرگ میشوند.
- معماری خانهها در فرهنگ اسلامی
در معماری فرهنگ اسلامی- ایرانی، ضمن رعایت آسایش فردی و حریم خصوصی اعضای خانواده رعایت مرزهای دینی یک اصل بسیار مهم است هم بین افراد خارج از خانواده و ارتباط آنها با اعضای داخل منزل و هم بین اعضای خود خانواده. به این معنی که معماری اتاقها طوری است که افراد خارج از خانواده در یک فضای بیرونی میتوانند وارد، خارج و اقامت داشته باشند.
در ابن نوع معماری هرچند خانه های مجاور هم نسبت به یکدیگر اشراف ندارند ولی نسبت به هم بی خبر نیستند، چون هر غذایی که درست میشود کمی هم در خانه همسایه میرود.
به علت زندگی محارم و خویشان نزدیک با هم در یک فضای صمیمی، استرسهای ناشی از تنهایی و خطر افسردگی به شدت کاهش مییابد و اعضای خانواده یک تیم بزرگ منسجم در رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی هم خواهند بود. در این سبک از زندگی خطر تنها ماندن و تنها بودن کهن سالان که امروزه از معضلات زندگی به سبک غربی است و چه بسا جسدهایی که پس از هفتهها مردن در تنهایی در اثر بوی تعفن کشف میشوند، از بین میرود.
به علت حضور افراد زیاد در یک منزل بزرگ خطر دزدی و نا امنی به طور طبیعی بسیار کم میشود چون همیشه چند مرد در منزل حضور دارند، این دقیقاً برعکس آپارتمانهای سلولی انفرادی است که میتواند برای دزدان فرصت خوبی برای تعرض به اموال و نوامیس باشد.
معماری گنبدی در دنیای مهندسی امروزه به عنوان یک معماری کاملاً شناخته شده ضد زلزله مطرح میباشد که متأسفانه دیگر در خانه سازی امروزی به فراموشی سپرده شده است.
برای صرفه جویی در مصرف انرژی در معماری و روش زندگی فرهنگ اسلامی-ایرانی تمهیدات خوبی در نظر گرفته شده است که با بهکارگیری آنها میتواند به اقتصاد کشور و خانوادهها کمک نمود، از آن جمله میتوان به استفاده از کرسی اشاره نمود، در این روش یک فضای بسیار محدود زیر کرسی گرم است و مابقی اتاق کاملاً خنک است و این دقیقاً منطبق بر مزاج اندامهای انسان است؛ یعنی سر و سینه و قلب گرم هستند و نیاز به تهویه خوب و هوای خنک دارند در جای خود هستند و پاها و قسمت سینه به پایین که نیاز به گرما دارند زیر لحاف کرسی قرار میگیرند، در واقع دائماً یک نوع فیزیوتراپی طبیعی در فصل سرما برای بدن انجام میشود و دیگر خبری از زانو دردها، آرتروزها و نیاز به تعویض مفاصل نیست.
در خانه سازی به روش غربی دقیقاً برعکس است چرا که کل فضای اتاق گرم میشود و چون گرما تمایل به حرکت به بالا دارد سر در قسمت گرم اتاق قرار میگیرد و پاها در قسمت سرد اتاق که این موجی هم سردرد و سرگیجه میشود و هم موجب پا درد و کمر درد میگردد. هضم غذاها را به تأخیر میاندازد و باعث بروز واریس، هموروئید و فشار خون میگردد.
منزل سلامت رو به قبله و نور خورشید است که در پیشگیری از افسردگی معجزه میکند.
جمع بندی مطلب اینکه لازم و ضروری است شهروندان در خانه سازیها موازین معماری اسلامی ایرانی را رعایت نموده و البته مسئولیت مهم بیشتر بر عهده مسئولین است که در مسئله مهم شهر و شهرک سازی این موازین را رعایت نموده و در جهت ترویج معماری اسلامی ایرانی گام بردارند.
منبع: سبک زندگی اسلامی.وب سایت دکتر اکبری
1394/11/14