ماهيّت استمناء در نوجوان
نوعي تحريك مكانيكي در دستگاه تناسلي است كه در بچهها و يا بزرگترها صورت ميگيرد. فرد عملاً با خود كاري ميكند كه به تخليهي هيجان منجر گردد. بدين سان اين طرز فكر كه گاهي فرد در آن وضع از خود بيخبر است درست نيست. رمز مسأله اين است كه مقدّمات آن امري آگاهانه است.
يك عكس العمل از نوع قائم مقام ساختن رفتاري به جاي رفتار ديگر است. اين امر در نوجوانان و جوانان بيشتر مصداق دارد از آن بابت كه آنان به جاي ازدواج و داشتن روابط مشروع و سالم تن به چنان رفتاري ميدهند و اصولاً نفس عمل به صورت ديگري تماي ازدواج را نشان ميدهد.
فرد مبتلا يك نقش دو شخصيتي را دربارهي خود بازي ميكند در عالم خيالبافي و تصور و انديشه از ملاقات
با ديگرادارد عطش ناكامي و محروميت را در خود سيراب نمايد. مسألهي اصلي كه تمنّاي ملاقات با ديگري است براي او دور از دسترس است و اگر در دسترس بود به صورت مشروع يا نامشروع از طريق بازيها و روابط با همجنس آن را حل ميكرد. اين امر ناشي از آمادگي طبيعي نيست كه بيزيان باشد بلكه ناشي از فشار و تحريك فوق العاده مراكز نخاع استن به خود ميپردازد و با تحليل خويش سعي
بدين سان استمناء نوعي اطفاء شهوت به وسيلهي خود شخص است و آدمي شريكي براي خود ندارد. غوطهور در خود و دنياي خويش است و حدّاكثر اينكه در ذهن و تصور خود فردي يا بدني را مجسّم كند و تازه آن هم بدون اينكه انديشهي مقاربتي را در ذهن بپروراند.
در شروع به آن امر و هم در حين آن تخيّلات اوج ميگيرند آنچنان كه گمان ميكند با افراد مختلف در ارتباط است و آنان در حضور او هستند. گاهي او اشخاصي خيالي را در ذهن مجسم ميكند كساني كه در اجتماعي حضور دارند نيستند و چهرهشان ساخته تخيلات آنها است و مع هذا اين چهرهي موهوم مايهي تحريك و گرمي آنها ميشود.
اوج اين ابتلا را در سنين 13- 15 ذكر كردهاند. اين امر در بين پسران هم زودتر شروع ميشود و هم بيشتر شايع
است. در نزد پسران و هدف آن همان نجات از نگراني و رسیدن به سكون است
بعضي از نوجوانان هفتهاي تا 8 بار چنين ابتلائي را دارند.
13- كنجكاوي و كشف در كودكان هم سبب ميشود كه آنها براي شناخت
14- جستجوي اطمينان براي كودك و نوجوان از اين ديد كه منبع لذّت او از بين نرفته و يا معوّق نمانده است و اين امر اغلب به علّت شنيدهها و ديدههاي كودك است
15- اگر زمينه براي سرگرمي سالم جهت او وجود داشت به آن سرگرم ميشود و اگر مسأله خلاف آن بود به خود ميپردازد.
16- تهديدها و پرهيز دادنهاي مكرر
17- حالت تنهايي و انزوا، حالت احساس بيكسي، سربار و زائد بودن، در نتيجه خود را از مهر و عنايتي محروم ديدن كه از ديدي داراي جنبهي عاطفي است
عوامل عاطفي:
1- احساس محروميت در كودكان
2- اضطراب و نگراني در افراد
3- اعمال محبّت غلط دايه يا پرستار به صورت بازي با دستگاه تناسلي كودك
4- حل عقدهها به ويژه عقدهي حقارت كه آدمي را واميدارد براي جبران آزادگي دروني خود و تعديل آن و در مواردي هم غلبه بر عقده به آن امر اقدام نمايد.
5- گول خوردن، فريفته شدن به علّت غلبهي احساس
كنترل در لباس:
به ويژه لباس زيرين مثل شورت و پيژامه كه ضروري است تنگ و چسبان نباشد، فوق العاده زبر يا نرم نباشد، از نوع پارچههاي آهاردار نباشد.
اساس حيات كودك را بر محبّت به او استوار كنيد. طفل در سايهي استفاده از مهر و عنايت شما بايد به درجهاي رسد كه احساس كند حامي و ياوري دارد.
كنترل خواب و استراحت:
در مورد خواب او بايد مراقبت داشت كه به موقع باشد، مادام كه خسته و آماده شد به رختخواب نرود.
ادرار را در خود نگه ندارد و به همينگونه مدفوع را.
بازي نكند و اگر دستش به خود مشغول بود
كنترل در لمس
مراقبت در نوازشها:
بازيها و نوازشهاي مادران با كودكان خردسال بايد تحت ضابطهاي باشند.
كودك و نوجوان را از هر عامل تحريككنندهاي بايد دور داشت.
محيط زندگي را براي كودك سالم و دور از هر گونه دغدغه و اضطراب و تشويش نگه داريد.
پس از آن شاد و آرامش نگه داريد.
كودكان براي بازي مكان خلوتي را جستجو ميكنند
كافي است كه برايشان مشغولياتي ديگر تهيه كنيم و به خصوص اسباببازيهاي مورد علاقهاي فراهم نمائيم. قابل است كه براي كودكان تنوع را پديد آوريد
تمايل به جنس موافق
هم جنس بازي را نوعي ارتباط جنسي بين افراد يك جنس ذكر كردهاند و براي بزرگتران كيفر مرگ در نظر گرفته شده است.
ازدواج براي آنها كه در سنين بلوغند و تمنّاي داشتن
محبّت نسبت به يك فرد كه خود ناشي از انحرافي
طبيعي و فطري كه گفتيم براي آن دليل
- وابستگيهاي شديد به والدين
2- پرورش فرزند با شيوهي جنس مخالف
3- ساخت خانواده
4- ضعف والدين
5- وجود خدمتكاران
6- كيفيت حيات
احساس كهتري:
وجود احساس حقارت خود از مسائلي است كه فرد را واميدارد براي رسيدن به هدف و مقصدش تن به هر خواري و ذلّتي بدهد.
كمبود عاطفي
خواستاري تأمين:
آسوده در زندگي محدود خود داشته باشد. اين امنيت ممكن است شامل امنيت اقتصادي اخلاقي، و... باشد و اگر فرد فريبندهاي چنين تأميني را براي او قائل شود (كه خواهد شد) حاضر ميشود تن به لغزش دهد به ويژه اگر فردي شريك احساس هم پيدا شود.
يافتن پناهگاه:
گاهي كودكي ميلغزد از آن بابت كه در جستجوي يافتن پناهگاهي است و فرد آلودهاي در عين داده پناه به طفلي كه از خانه يا مدرسه طرد شده بود دست به خيانت ميزند به همين نظر است كه توصيه شده هرگز كودك را از خانه و مأمن خود بيرون نكنيد كه در سيماي روحي كودك اثر ناگواري ميگذارد.
احساس محروميت:
اگر پدران و مادران از وضع تأثرات روحي كودك بياطّلاع باشند و يا به آن اهمّيّت ندهند روزي آگاهي خواهند يافت كه كودك دچار لغزش شده به ويژه كه عدم بلوغ عاطفي و عقلي سبب پيدايش بسياري از ضعفها است.
ترس زياد از انحراف زمينه را براي تن دادن طفل به لغزش فراهم ميكند از آن جهت كه فرد خود را به خطر مياندازد تا از اثر آن سر در آورد و اين بررسي توسط برخي از روانكاوان صورت گرفته است.
7- سلطهجويي يا سلطهپذيري
احساس امتياز در جنس مخالف
9- رنجهاي عاطفي
پسري به علّت تجربهي تلخ از مادر خود فراري است و يا دختري به عللي از پدر خود نگران و گريزان است.
همجنس گرايي در مواردي ممكن
10- خاموشي التهاب
بيماريها
ضعف ناشي از كمرويي
1393/4/23