نقدی بر فیلم شیار 143
بعید می دانم هیچ تصویر و برداشت و فیلمي بتواند حس ِ مطلق یک انسان را اندازه بگیرد و تمام آنچه را که از دل و ذهن یک انسان در یک مقطع تاریخی گذشته به نمایش بگذارد . یقینا فیلم های موفق تاریخ سینما هم تا حد زیادی به حس و فکر آدم ها نزدیک شده اند ولی به طور مطلق نتوانسته اند این حس را منتقل کنند .
فارغ از اینکه رسانه قادر به انتقال برخی حواس نیست ، بازخلق ِ کامل ِ یک حس از دایره توانایی های آدمی خارج است .
با این مقدمه می خواستم وارد اين بحث شوم كه هیچ کارگردانی قادر نخواهد بود به طور مطلق حس و فکر ِ مادری را که احتمالا متولد سال های سی و چهل است بیان کند . اگر چه برخی با تحقیق و تامل بیشتر در بازآفرینی این فکر و حس موفق ترند . بعد از شنیدن تعریف و تمجیدهای اهالی هنر اشتياق ديدن فیلم شیار 143 ساخته خانم آبیار در وجود ِ بسياري جان گرفت و فيلم به جز فضاي جشنواره در محافل خصوصي به نمايش در آمد .
قبل از تماشاي فيلم انتظار فیلمی بسيار خوش ساخت و قوی را باتوجه به تعاریفی که شنیده بودم داشتم كه متاسفانه بعد از ديدن فيلم اين انتظار محقق نشد . با اين حال فیلم تا حد بسیار قابل توجهی با روح و روان ِ تماشاچیان داخل ِ سالن من جمله خودم بازی کرد . فيلم به لحاظ هنري و ساختار ضعف هايي داشت ولي غلظت حسي فيلم بر روي بسياري از اشتباهات پرده انداخته بود . اگر چه عده ای این غلظت حسی ِ فیلم را از ضعف های آن می دانشتند ولی به نظر می رسد برای این موضوع و مخاطبانش این غلظت حسی خوب و شاید لازم بود .
روايت يك مادر سنتي ِ سي يا چهل ساله كه تمام زندگي اش را در فرزندش تعريف كرده است و حالا پس از شروع جنگ در کشور ، با فرزندی مواجه مي شود که سودای رفتن به جبهه را در سر پرورانده است ؛ از آنجایی که وابستگی او به فرزندش مانع ِ بزرگی برای موافقت او با درخواست فرزندش است با ناراحتي با رفتن ِفرزندش موافقت مي كند و با شرایط مي آيد . در نهايت اينكه روح ِزن با اين عشق و علاقه بزرگ مي شود . برخلاف نظر برخي از منتقدان این فیلم که از همان ابتدا دنبال روح ِ آرمانگرایی ِ این مادرشهید برای دفاع تمام قد از انقلاب و اسلام بودند حقيقتي وجود دارد که بايد با منطق سال هاي جنگ آن را بپذيريم و آن اين است كه همه مادران شهدا این گونه نبودند و نمی توانستند به راحتی با نبود عزیز ِ زندگیشان کنار بیایند .
یقینا شیار 143 دنبال معرفی مادر ِ نمونه ی شهید يا زن ِ طراز انقلاب اسلامی نبوده است وبه نظر مي رسد فقط قصد داشته یکی از صدها اثر جنگ را بر روی زندگی خانواده های معمولی ِ آسیب دیده ، معرفی کند . اینکه ما انتظار داشته باشیم تمام مادران شهید در این شرایط درست همانند حضرت زینب (س) عمل کرده و بر این مصیبت ها این چنین صبر داشته باشند انتظاری عبثی است . شیار 143 اگر چه روایت یک مادر را در بستر جنگ و تبعات ِ آن معرفی می کند ولی بیشتر از آنکه فیلم با موضوع دفاع مقدس باشد یک مادرانه ی پاک و عاشقانه است .
چه بسا اين فيلم اگر درست روايت مي شد و از يك مستند داستاني فاصله مي گرفت مي توانست از فيلم هاي ماندگار جنگ در حوزه دفاع مقدس باشد . در برخي سكانس هاي فيلم با بازيگراني مواجهيم كه در مقابل دوربين سعي در بيان خاطرات خود از الفت و سال هاي فراق دارند كه سبب مي شود كشش ِ ديدن ادامه فيلم به حداقل برسد . با بيان بهتر اينكه تعليق ِ ضعيف فيلم گاهي حوصله مخاطب را سر مي برد . تدوین ضعیف و شخصیت پردازی های ِ ناقص فيلم نيز بر اين فضا اثر گذاشته و او را از اينكه بخواهد اتفاق شگفتي در ادامه رخ دهد نا اميد مي كند اگر چه در انتهاي فيلم و به ويژه سكانس آخر ، حس ِ مخاطب براي ديدن انتهاي اين انتظار به خوبي اشباع مي شود .
سال هاي فراق الفت از فرزندش به پايان مي رسد و نه تنها بازيگران و سازندگان اين فيلم كه همه از اين حس ِ شادي آميخته با غم سرشار مي شوند . اين غم ِ دلچسب همه آن چيزي است كه به مخاطب تزريق مي شود و همين براي او كافي است كه اين فيلم را براي هميشه در ذهن آرشيو كند .
در هر حال در فضاي ِ خزان زده ي سينماي ايران وجود چنين فيلم هايي غنيمتي است كه بايد قدر دانست و اميدوار بود كه هنر به جايگاه اصلي و روشن خود خواهد رسيد .
نویسنده : سمیه بکشلو
1393/1/7