به دخت

 




دورکعت قصه

مسافرین پرواز شماره ۳۹۵ به مقصده جده هرچه سریعتر وارد هواپیما شوند!

هواپیما آماده حرکت می‌باشد.برای آخرین بار هم اعلام کرد اما مگر میتوانست سوارشود؟ساعت حرکت هواپیما با اذان ظهر یکی شده بود..عمره مهم‌تره یا نماز اول وقت..؟؟بالاخره تصمیمش را گرفت.بی‌خیال بلیط و تمام زحمت هایی ک کشیده بود شد.رفت و نمازش را خواند.بعداز نماز ب سالن رفت تا ب شهرش برگردد.بلندگو اعلام کرد:با عرض پوزش بابت تأخیر درپرواز شماره ۳۹۵! نقص فنی پیش امده برطرف شده است و مسافرین هرچه سریعتر وارد هواپیما شوند. لبخندزنان خدا را شکر کرد و سوار هواپیماشد.چندسال بعد هم در محراب شهید شد

دومین شهیدمحراب..شهید آیت ا.. دستغیب

 

1393/1/7



نظرات ارسال شده
مریم
پنجشنبه 17 مهر 1393


داستان قشنگه بود برای کسایی که نمازو سبک میشمارند.


8
0
فاطمه
پنجشنبه 9 مرداد 1393


روایت خیلی خوبی بود....ممنون


12
0
لعیا
چهارشنبه 11 تیر 1393


واقعا داستان قشنگی بود


11
0

ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 


کلمات کلیدی بانونت ، پرواز ، محراب , نماز ، شهید دستغیب ,


نام شما : ایمیل دوست شما :