به دخت

 




مردسالاری اجتماعی

بحث اشتغال زنان همیشه بحثی مهم و پر تنش بوده است.بحثی که موافقین و مخالفین زیادی از هردو جبهه ی سنتی و مدرن را پیرامون خود جمع کرده است.

تکلیف نگاه های مدرن که روشن است.در اغاز زن را ادم هم حساب نمی کردند تا اینکه از قرن 15 میلادی به بعد زن را همه گونه به ظهور رسانده اند! و به انحای مختلف از او کار کشیده اند در اغاز پس از انقلاب صتعتی کارفرمایان به این نتیجه رسیدند که زنان کارگرهای ارزان تر و کم دردسرتری هستند از این رو از هر روشی برای تشویق انان به کار بیرون از خانه استفاده کردند.و همین منوال در طول تارخ ادامه داشت اما نوع کارهایی که از زنان کشیده می شد و می شود در این مسیر تغییر شکل داد و در دوره ای استفاده های ابزاری و جنسی از انان به حداکثر خود رسید.در دوره ی جدید نگاه های جنسی اما در لوای نقشهای اقتصادی و سیاسی همچنان وجود دارد .

اما نگاه سنتی هم در دوره هایی برای زن ارزشی قایل نبود و تنها کارکرد او را تولید مثل می دانست و با ظهور ادیان الهی و تعلیمات انها درباره ی شان و جایگاه زن این مساله شکل بهتری به خود گرفت و در ادامه با ظهور اسلام در منطقه ای که زن در بدترین شرایط زندگی میکردند و ارزش دادن به زن یکباره او را از جایگاه حقارت به سر حد کمال رسانید.

حال این زن مسلمان در دوره ی معاصر با مشکلات زیادی برای فعالیت های اجتماعی خود دست و پنجه نرم میکند.زن مسلمان عصر حاضر که هم می خواهد همسر خوبی باشدو هم مادر خوبی و هم در فضای اجتماعی فعالانه به ارمانهای انقلاب خدمت کند،دچار سردرگمی است.

از یک طرف از صحبت های روشن امام خمینی و مقام معظم رهبری به عنوان ولی فقیه زمانه ی ما لزوم فعالیت اجتماعی زنان البته به شرط رعایت حدود محرم و نامحرم و ضربه نخوردن به وظایف همسری و مادری را نشان می دهد و از طرفی عرف شکل گرفته در جامعه ی ما این مهم را ندیده میگیرد.

چه بسیار موسسات مذهبی و فرهنگی که ادعای ولایت مداری شان گوش فلک را کر کرده ولی به این صحبت های اقا و امام که می رسند معتقدند این بزرگواران مباحث مذکور را از سر مصلحت بیان کرده اند یا به روشی هرمونتیکی از صحبت های این دو بزرگوار تفاسیری ارائه می دهند که مرغ پخته را به خنده وا می دارد!!!

در هر جامعه ای اکثر منابع مالی و مناصب مدیریتی مهم و پر نفوذ در دست مردان است و زنان برای فعالیت اجتماعی مجبورند از این منابع استفاده کنند که بدون اعتقاد مردان مذکور این قضیه به نتیجه نخواهد رسید.

حال انچه اهمیت دارد دلایل مخالفت مردان است:

برخی از مردان معتقدند حضور زنان در اجتماع فضا را ناامن میکند(نگاه جنسی) و زنان نباید به حوزه ورود پیدا کنند چرا که روابطی که ممکن است بین این دو جنس شکل بگیرد باعث افت کار اصلی شده و مجموعه را از رسیدن به هدف اصلی خود بازمیدارد.

مسلما اسلام حجاب را برای حضور زنان در خانه توصیه نکرده است بلکه ان را برای حضور زنان در اجتماع در نظر گرفته است.پس اگر زنی حدودی را که اسلام معین کرده است در حضور اجتماعی خود رعایت کند از نظر اسلام مشکلی پیش نخواهد امد.از این گذشته قران در اغاز به مردان میگوید چشمتان را ببندید در مواجهه با نامحرم و در مرحله ی بعدی به زنان میگوید زینت هایتان را بپوشانید.چرا مردان خود را راحت کرده اند و برای اینکه اصلا به سختی نیافتند حاضرند صورت مساله را به کلی پاک کنند.

یک دلیل دیگر مخالفت برخی از مردان، نگاه تاریخی- عرفی مردسالارانه ی انهاست.این نگاه که زن باید همیشه زیر دست باشد.در خانه باشد.ایده ندهد.حرف نزند و یک کلام فقط بگوید چشم!!!

نمونه های زیادی را در ذهن دارم که مردان به دلایل بالا جلوی فعالیت های بسیار سازنده ای را گرفته اند فقط برای اینکه زنان پررو نشوند.چه بسیار مواردی که اگر ایده ای را یک اقا بدهد ان ایده پذیرفته می شود اما اگر همان ایده را یک خانم بدهد به هزار و یک دلیل ان را رد میکنند.

این وضعیت باعث می شود انرژی زنان به جای اینکه صرف فعالیت های جدی اجتماعی که در راستای انقلاب اسلامی است و به اعتلای ان کمک کند، شود صرف اثبات خودشان به فضای مردانه برای گرفتن امکانات مادی و معنوی می شود.و این روند فرسایشی انان را عز بین خواهد برد.

 

1392/10/28




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :