به دخت

 




گذشته در گذشته اتفاق نمي افتد

1-زمانی که تصمیم به دیدن فیلم گذشته کردم انتظار فیلمی دقیقا با معیارهای بین المللی را داشتم که احتمالا باید معرف فرهنگ فرانسوی باشد که البته هرچه فیلم پیش رفت و قصه روشن تر شد این تصور کم رنگ تر شد .

 

2- این نخستین بار است که کارگردانی می خواهد برای فرهنگ غرب و در خارج از کشور فیلمی بسازد که استانداردهای جهانی دارد و می تواند مخاطبان زیادی را با خود همراه کند و این امتیاز ویژه گذشته است ولی اولین نکته ای که بعد از تماشای فیلم به ذهن می رسد این است که "گذشته" هویت مشخصی ندارد ؛ نه ایرانی است و نه فرانسوی ! به لحاظ محتوایی این فیلم را نه می توان با تماما با قواعد ایران ونه تمام با قواعد فرانسه نقد کرد و این یعنی فیلمنامه برای توجیه قصه راه در روی خوبی را پیش روی حامیان فیلم قرار داده است .

 

3- در سراسر فیلم از تمام فرهنگ ایران "قورمه سبزی" معرفی شده است و از فرهنگ فرانسوی ، فضای آشفته و بحران زده یک خانواده . در اغلب فیلم های فرهادی موضوع پنهان کاری و روابط بین افراد در خانواده نقش محوری دارد و نگاه نسبتا منفی و غم انگیز فرهادی که در "گذشته" به سطحی فراتر از قواعد مذهبی و اخلاقی ایران می رسد ، به مرز خطر نزدیک می شود . "مرز خطر" .. چون فرهادی به خوبی سینما را می شناسد و قواعد فیلمسازی را بلد است . هنر او در پرداخت ِ خوب سبب می شود که حتی مفاهیم غلط به خوبی در دایره باورهای مخاطب جا باز کند .

 

4- با نگاهی موشکافانه تر به نظر می آید در تقابل بین سنت و مدرنیته گزینه منتخب اصغر فرهادی با انعطافی بسیار ناچیز مدرنتیه است و او با زیر سوال بردن قواعدی که اساسا نیازشان در فیلم ضرورتی ندارد می خواهد نظراتش را مشخص تر بیان کند . شاید اصلی ترین دلیل برای تعجب و شگفت زده شدن بسیاری از افراد و نخبگان برای انتخاب"گذشته" به عنوان نماینده ایران در جشنواره های بین المللی ، همین مسئله است .

به نظر می رسد تیزبینی کارگردان سبب شده است تا تم اصلی فیلم در خارج از کشور باشد و احتمالا علت منحصر به فرد آن نمایش صحنه هایی بود که چنانچه در ایران بود نمی توانست از ممیزی جان سالم به در ببرد .

 

5- علی رغم اینکه فیلم از گره افکنی ها و گره گشایی های متععد اشباع شده بود ( فرایندی که اصغر فرهادی در آن تبحر ویژه ای دارد) ، کسل کننده بود و ریتم کندش مخاطب را خسته و دلزده می کرد .

6- اگر چه خرده پیرنگ ها در خدمت پیرنگ اصلی فیلم قرار دارند و شبیه تمام کارهای قبلی فرهادی همه چیز نهایتا به خوبی پازل قصه را تکمیل می کنند ولی پراکندگی و آشفتگی خرده پیرنگ ها و شاید تدوین ضعیف فیلم سبب می شود که برخی صحنه ها نا به هنگام کات بخورند و برای لحظاتی مخاطب قصه را از یاد ببرد ؛ این موضوع درنقطه عطف فیلم که موضوع اصلی از خانواده ماری به خودکشی همسر سمیر تغییر می یابد محسوس تر است .

7- بازیگران در گفتن دیالوگ هایشان مکث می کنند ( که چندان دلچسب نیست) ولی دیالوگ ها به خوبی نوشته و بیان می شوند و همین موضوع سبب شده که در فیلم موسیقی کارکرد چندانی نداشته باشد .

 

8 – "گذشته" در گذشته اتفاق نمی افتد و یا حداقل ارتباط چندانی با گذشته ندارد .اگر هم حادثه ای در گذشته اتفاق افتاده است گذشته چندان دوری نبوده است و یا چندان خوب به آن پرداخته نشده است . ضمن آنکه در حال و آینده هم به نتیجه مشخصی نمی رسیم . شاید بهتر باشد بگوییم "گذشته" پایان نداشت تا بگوییم "پایان باز" بود !

9- نظر شخصی ام این است که " گذشته " از فیلم های قبلی فرهادی ضعیف تر بود . شاید چون پیچیدگی های ساختش نیزبیشتر از تمام فیلم های قبلی اش بود . به هر حال این پیچیدگی در کار ، کارگردانی نسبتا ضعیف ( در مقایسه با آثار قبلی) او را توجیه نمی کند .

 

مطالب مرتبط:

از "چهارشنبه سوری" ضعیف تر بود

 

نویسنده : سمیه بکشلو

 

1392/7/13




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 


کلمات کلیدی گذشته ، نقد ،بانونت، فیلم ، اسکار ، اصغرفرهادی ,


نام شما : ایمیل دوست شما :