راه حل منطقی برای مادرهای درحال تحصیل.

چند وقت پیش در یک جمع دوستانه متوجه شدم یکی از دوستانم که در حال تحصیل در رشته ی هوافضا در مقطع ارشد است به دلیل داشتن فرزند یک ساله اش تصمیم به انصراف از تحصیل گرفته است!!!

خیلی جا خوردم...چرا که دوستم در دبیرستان تیزهوشان درس خوانده بود و بسیار باهوش بود انقدر که مثلا برخی از اساتیدش چند پروژه ی جدی در حوزه ی رشته ش را به او پیشنهاد داده بودند...واقعا با انصراف دادنش یک استعداد جدی در این رشته به هدر می رفت....

دوستم وقتی تعجب من را دید امد کنارم نشست و شروع کرد با من صحبت کردن.

از اینکه مادرش شاغل است و نمی تواند در نگهداری از فرزندش به او کمک کند.

 از اینکه خواهری ندارد که در این زمینه او را یاری کند

از اینکه در همین مدت یک ساله هم مادر شوهرش خیلی در نگه داری از محمد کاظم به او کمک کرده است اما خب هر کس در حدی می تواند صبر داشته باشد!

خلاصه که حرف ش این بود که می ترسم بعدا پشیمان شوم که چرا برای فرزندم وقت بیشتری صرف نکردم و اسیب هایی به کودکم وارد شود که نتوانم ان ها را جبران کنم ....

و مساله ی دیگر ش همسرش بود،می گفت: ((خب ایشون هم حقی داره و من اگر هم بخوام درس م رو خوب بخونم و هم به بچه م کامل برسم و هم رعایت حقوق همسرم را بکنم واقعا بهم فشار میاد انقدر که تو همین مدت چند بار از شدت ضعف رفتم زیر سرم.....))

بعد از شنیدن حرفاش عمیقا به فکر فرو رفتم...

دوراهی سختی بود از یه طرف واقعا با درس خوندن ش می تونه برای نظام اسلامی مفید باشه و از طرف دیگه زندگی خانوادگی ش و تکالیفی که بر دوش ش بود سنگین تر از این حرف ها به نظر می اومد

یه دفعه به ذهنم رسید یکی دیگه از دوستانم که همین مشکل را داشت به یه راه حل نسبتا معقول رسیده بود.استفاده از یک نفر همسن و سال خودش که تجربه ی نگهداری از کودک را داشت و به جهت اعتقادی و اخلاقی هم ادم مطمئنی بود به عنوان پرستار بچه

به این نحو که زمانی که دوستم در منزل نیاز به فرصتی داشت برای مطالعه و تحقیق، پرستار و کودکش در اتاقی دیگر مشغول به بازی و ... بودند

این روش همچنان که به مادر فرصتی می دهد تا با فراغ بال به کارهایش برسد بچه را از فیض حضور مادر محروم نمیکند

و کودک این ارامش روانی را دارد که مادر در همین اتاق کناری اوست و هر زمان که به او احتیاج داشته باشد می تواند اورا ببیند.

این راه حل رو به دوستم پیشنهاد دادم از شنیدن ش خیلی خوشحال شد فقط گفت امیدوارم بتونم همچین کسی رو پیدا کنم.

92/4/26

ارسال نظر :نام : اي ميل : سایت : نظر شما : کد امنیتی