به دخت

 




پیامدهای منفی اشتغال زنان

پیامد های منفی اشتغال زنان:اشتغال بانوان ، به ویژه در کنار اشتغال همسرانشان ، ممکن است این پیامد ها را در پی داشته باشد.

 

اشکال در ایفای نقش های خود در منزل

این مساله تقریبا غیر قابل انکار است که بیشتر زنان شاغل در بیرون از منزل ، آن طور که شایسته است نمی توانند وظایف و مسولیت های خود را به عنوان همسر ومادر و نیز وظیفه خانه داری انجام دهند . بسیاری از اختلاف های زناشویی از همین امر ناشی می شود ، به خصوص در جامعه ای که مردان از لحاظ فرهنگی و نوع تربیت خانوادگی خود را موظف به انجام کارهای منزل نمی دانند . به این نمونه توجه فرمایید:

آقای چنین نقل می کند :روزی برادرم با خوشحالی به من گفت که همسرش توی یک شرکت کار پیدا کرده و قراره به زودی مشغول به کار بشه . با تعجب پرسیدم :جدی می گی ؟ خندید و گفت آره . در حالی که به دختر کوچکشان نگاه می کردم به برادرم گفتم:تکلیف این بچه چی می شه ؟ او را در آغوش کشید و گفت : صبح ها مادرم اونو نگه می داره . قرار شده هر روز مادرم بیاد خونه ما و مراقب بچه باشه . بعد از ظهر که از سر کار بر می گردیممادرم را به خونه اش می رسونیم . گفتم : آخه اینکه شدنی نیست !همان لحظه همسر برادرم با سینی چای وارد شد و گفت چی کار کنیم ، مجبوریم. برای کمک به خانواده می خوام این کار رو بکنم .

 

در هر صورت بعد از اون همه صحبت هایی که با آنها داشتم قانع نشدند و ایشان در یک شرکت پر کار مشغول به کار شد . در ابتدا از ساعت 8 صبح تا یک بعد ازظهر به شرکت می رفت ، ولی بر اثر کار زیاد ، ساعات کار در آن شرکت بالا رفت تا اینکه بعضی روزها از 7 صبح تا 8 شب مشغول به کار بود . کم کم وظایف سنگین کاری وی در شرکت جای وظایفش را در خانه گرفت . او دیگر همسری و مادری را از یاد برده بود . فراموشی به حدی پیش رفت که دیگر برادرم او را به چشم همسری فداکار و دلسوز نمی دید . از طرفی دختر کوچولوی برادرم دیگر مادرش را به چشم مادری مهربان نمی دید و مادر بزرگش را به عنوان مادر قبول کرده بود و ....

انتقال خستگی ناشی از کار بیرون از منزل به خانه و عدم آمادگی جسمانی و روانی برای برآوردن نیاز های روانی ، عاطفی و جنسی خود و همسر

خانمی حدود چهل ساله که دبیر امور تربیتی بود ، به خاطر مشکلی که با همسرش داشت ، با مرکز مشاوره تماس گرفته بود . وی می گفت : با اینکه همسرم مرد سالم و متدینی بود ،ولی مدت یکی دو سال است که به شکل بسیار افراطی به فیلم های مبتذل روی آورده و در تمام مدت زمان حضورش در خانه ، یا پای ماهواره نشسته و به برنامه های مبتذل نگاه می کنه و یا تا ده تا ده تا فیلم های غیر اخلاقی می خره و تا همه آنها را تماشا نکنه از جاش تکان نمی خوره .من و دخترهام مجبوریم خودمون را در اتاق حبس کنیم تا این آقا کارش تمام بشه و بیرون بره یا بخوابه ! بعد از کمی صحبت با این خانم مشخص شد که زن و شوهر برای اینکه بچه ها در منزل تنها نمانند به توافق رسیده بودند که در شیفت های مخالف هم کار کنند تا همیشه یکی شان در خانه باشد . بعد توضیح دادند که ما معمولا کمتر همدیگر را می دیدیم و شب ها هم به خاطر اینکه باید فردا صبح زود سر کار برویم زوتر می خوابیدم. گاهی می شد که نصف شب همسرم از من در خواست هم آغوشی می کرد و من یا راضی نمی شدم و یا با  کراهت و با حالت خواب آلودگی خواسته ایشان را اجابت می کردم و بسیاری از اوقات ایشان اظهار ناخشنودی می کرد و .... نتیجه چنین رفتارها و کوتاهی های این خانم در حق همسرشان ، چیزی جز انحراف اخلاقی همسرش نبود . الان هم که به فکر چاره افتاده بود متاسفانه دیر شده و آن کاری که نباید اتفاق   می افتاد ، افتاده بود .

عدم سرپرستی و نظارت مستقیم بر فرزندان در منزل ، محله و مدرسه و غفلت از نیازهای آنها

خانم 33 ساله ای که دبیر بود ، به خاطر مشکلی که با دختر نه ساله اش داشت به مشاور مراجعه کرده بود . وی می گفت که مدتی است با دخترم مشکل دارم . وی بسیار لجوج شده و هر کاری که از او می خوام برعکسش را انجام می ده ، خیلی زود رنج و پرخاشگر شده و در انجام کارهای خونه اصلاً به من کمک نمی کنه ، با برادر 4 ساله اش بسیار بد رفتاری می کنه و ... بعد معلوم شد که رابطه دختر با دوستان خودش ، معلم ها ، فامیل و همسایه ها بسیار خوب است و همه از وی راضی هستند و تنها با مادرش این جور برخورد می کند . سپس مادرش ابراز داشت که به جهت مشکلات کاری ، کمتر توانسته برای بچه اش وقت صرف کند و حتی خیلی از وقت ها مجبور است بخشی از کارهای مدرسه مثل تصحیح ورقه های دانش آموزان را در منزل انجام دهد و رابطه کلامی چندانی هم با وی نداشته و ... . معلوم است مادری که نتواند به نیازهای عاطفی بچه اش پاسخ دهد ، وقت کافی برای بازی و صحبت با وی صرف نکند و ... ، کودک احساس کمبود می کند و احتمالاً در آینده با بحران ها و مشکلات جدّی دست به گریبان خواهد شد .

به دنبال داشتن پیامدهای گوناگون جدایی مادر از فرزند در مراحل مختلف سنی کودک

طبیعی است مادران شاغل نمی توانند مثل مادران خانه دار به طور تمام و کمال ، به کودکان خود رسیدگی کنند ، چرا که مادر ، چندین ساعت از روز را جدای از فرزند به سر می برد و پس از گذشت این زمان ، نوبت به کودک که می رسد خستگی ناشی از کار و خستگی فکری و ذهنی ، به مادر اجازه نمی دهد که در ساعت های باقی مانده روز ، نسبت به کودک خود به طور کافی و لازم رسیدگی کند ، چون از طرف دیگر ، مسئولیت خانه و خانه داری نیز به دوش اوست .

با توجه به این که کودکان در مراحل مختلف تحول روانی و رشد جسمانی خصوصیات متفاوتی دارند ، واکنش های آنها نیز متناسب با این مراحل متغیر است ؛ برای مثال ، اگر کودک را پیش از دو سالگی به پرستار یا فردی غیر از مادر بسپریم که در نگهداری او ناموفق باشد ، با واکنش هایی نظیر : اضطراب جدایی با نشانه های وحشت زدگی ، همراه با ناراحتی های جسمانی نظیر اسهال ، تهوع ، استفراغ و... رو به رو می شویم . در دوره پیش دبستانی اضطراب جدایی با پرخاشگری و نارسایی در توجه و ....آشکار می شود . در کودکان دبستانی علاوه بر

موارد بالا افت تحصیلی را هم می بینیم . در دوره نوجوانی با توجه به بحران بلوغ و تغییراتی از قبیل بروز اخلاق خود پروری و حس استقلال طلبی ، نوجوانان فکر  می کنند قدرت انجام هر کاری را دارند ، به علاوه بحران های عاطفی در رابطه با جنس مخالف ، وارد شدن به گروه های مختلف و ..... از جمله مسائلی هستند که می توانند مشکلاتی را برای نوجوانان فراهم کنند . این جاست که ارائه راهنمایی های به موقع مادر ، می تواند از بروز بسیاری از این خطر ها پیش گیری کند و یا از شدت بحران های بکاهد .

طبق نظریه بالبی ، رابطه عاطفی کودک با مادر اهمیتی حیاتی دارد . کودک به برقرار کردن پیوندی پایدار ، نیاز دارد و اگر این پیوند به گونه ای برگشت ناپذیر قطع شود یا هرگز به شکل رضایت بخشی برقرار نشود ، از آن پس رشد جسمانی ، ذهنی و اجتماعی کودک ممکن است به صورتی دائمی آسیب ببیند . شواهد نشان می دهد اگر کودک طی سه سال اول زندگی ، امکان دل بستن به مادر یا جانشین مادر که ثابت باشد نیابد ، ممکن است شخصیتی بی عاطفه یا جامعه ستیز پیدا کند .

اشتغال و در گیری ذهنی در مورد مسائل کاری

اشتغال و در گیری ذهنی در مورد  مسائل کاری ، مصرف شدن انرژی روانی شخص و کم گذاشتن نسبت به وظائف مربوط به خانه را در پی دارد . بعضی از آقایان این گله را از همسران شاغل خود دارند که گاهی        نمی توانند خود را از مشغله ذهنی کار خود رها کنند و مدام در مورد مسائلی صحبت می کنند که در سر کار اتفاق افتاده و یا نگران کارهایی هستند که فردا باید انجام دهند . گویا جسمشان در منزل هست ، ولی روح و فکرشان درگیر مسائل کاری . آقایی که هم خودش و هم همسرش دبیر دبیرستان بودند این چنین از دست کارهای همسرش کلافه شده و لب به شکایت گشوده که : همسرم به خاطر محبت و دلسوزی که نسبت به شاگردانش دارد ، بیشتر درگیر مشکلات روحی و عاطفی و گاه خانوادگی بچه ها  می شود و این درگیری به حدی است که بیشتر وقت ها در منزل درباره مشکلات آنها صحبت می کند و گاهی هم می شود که بچه ها پشت سر هم به منزلمان زنگ می زنند و خانم ساعت ها پای تلفن با آنها صحبت کرده ، راهنمایی شان می کند و .....

ایشان با اینکه کار همسرشان را تحسین کرده و او را درک می کردند ، ولی کوتاهی و غفلتی که خواسته یا ناخواسته نسبت به خود و بچه و کارهای منزل می شود بسیار دلگیر و ناراحت بودند .


92/4/26

 




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :