به دخت

 




انعکاس

بسم الله الرحمن الرحیم:کاش بلد بودیم، کاش مثل حضرت موسی بلد بودیم و جرأت پرسیدن داشتیم، موسی وقتی دید خلوتی شگرف با خدا داره از خدا خودش رو خواست، آرزوهای دیگه رو کنار انداخت، فقط گفت خودت را نشون بده، موسی بزرگترین رو خواست، خدا می دونست که موسی تاب دیدنش رو نداره، و خواسته اش را جور دیگه ای برآورده کرد...

ولی همین که موسی جرأت داشت از خدا خودش رو بخواد خیلی قشنگه، ما تو مسیر زندگی به کمترین ها راضی هستیم، آرزوهای دم دستی رو انتخاب می کنیم، موسی مثل ما نبود، خدا هم او رو می شناخت، خودش خلقش کرده بود، می دونست باید چیزی نشونش بده تا دلش آرام بگیره، خدا نورش رو در دل کوه متجلی کرد، موسی تو طاقت دیدن نداری! و خدا به کوه اشاره کرد وکوه متلاشی شد، موسی از هوش رفت، چون نور خدا در دلش منعکس شده بود، خدایا به ما هم نور خودت رو نشون بده، خدیا به ما هم قدرت دریافت تجلی نورت رو بده خدایا به وجودم ظرفی بده که فقط پُرش کنم از محبتت نه هیچ چیز دیگه ای ...


92/4/5




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :