حضور زنان در بیعت
درک اهمیت حضور زنان در بیعتهای دوران پیامبر و ائمه (ص)، مستلزم در نظر گرفتن بیعت به عنوان یکی از حساسترین امور سیاسی اسلام است. در واقع در این بیعتها، مسلمانان بیان میدارند که در هر شرایطی از اوامر رهبری اطاعت خواهند کرد و در تبعیت از او، هیچگونه سستی به خود راه نخواهند داد. در تمامی بیعتهایی که افراد با پیامبر و پس از آن با ائمه (ع) داشتند، میدانستند که اگر با رهبر، بیعت نمایند، دیگر حق تکروی و یا مخالفت با رهبری را ندارند.
در تأیید این مطلب حضرت علی (ع) میفرمایند: «انما الخیار للناس قبل ان یبایعوا» مردم قبل از بیعت نمودن، مختارند ولی پس از بیعت و اعلام وفاداری نسبت به رهبر، حق تخلّف از عهد خویش را ندارند. در همین باره نیز حضرت رسول (ص) در جایی میفرمایند: سه گروهند که (مورد غضب الهی واقع شده) خداوند با آنان سخن نمیگوید؛
یکی از این سه گروه افرادی هستند که با رهبر خویش فقط به جهت منافع دنیوی بیعت مینمایند؛ اگر به واسطهی بیعت به مطامع دنیوی خویش رسیدند، بر بیعت خویش پایدار میمانند وگرنه، دست از حمایت از او برمیدارند و از بیعت، تخلف مینمایند. این عهدها و بیعتها آنچنان مهم بودند که خداوند در قرآن اجر وفاداران بر بیعت را اجر بزرگی توصیف کرده و فرموده:
«إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَ مَن أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً» (فتح / 10)
آنان که با تو بیعت میکنند، جز آن نیست که با خدا بیعت مینمایند دست خدا بالای دستهایشان است، پس هر که بیعتشکنی نماید، به زیان خود شکسته است و هر که به آن وفا کند، پس به زودی خداوند به او اجری عظیم خواهد داد.
اولین بیعت در زمان رسالت پیامبر (ص) عقبهی اولی یا بیعه النساء است. این بیعت در زمانی واقع شد که مسلمانان به شدت از جانب کافران تحت فشار بودند. زمانی این فشارها به اوج خود رسید تا جایی که پیامبر (ص) که عظمت صبر و استقامتش کوه را به تمسخر میگرفت با خدای خود این گونه نالید که
«اللهم اليک اشکو ضعف قوتی و قلة حيلتی و هوانی علی الناس يا ارحم الراحمين انت رب المستضعفين و انت ربی من تکلنی؟»
«خدایا ضعف نیرویم و ناتوانی در تدبیرم و ضعفم را در میان مردمان، به درگاه تو عرضه میدارم. بارخدایا تو مهربانترین مهربانانی، تو پروردگار ضعیفانی و تو رب من هستی، ای رب من، مرا در این شرایط دشوار و سخت به چه کسی واگذار میکنی؟»
در همین زمان بود که چند تن از اهل یثرب به نزد پیامبر (ص) آمدند و پس از آشنایی با اسلام در بیعتی با پیامبر اکرم (ص) شرکت نمودند، که این بیعت، بیعه النساء نامیده شد. در این بیعت، زنی به نام عفراء دختر عبید بن ثعلبه حضور داشت. حضور او در زمانهای که زن از اولین حقوق فردی و اجتماعی خود محروم بود، بسیار شگفتآور و مهم محسوب میشود. بعد از بیعت این گروه به یثرب بازگشتند و تبلیغات وسیعی را آغاز کردند.
سال بعد، 73 تن از مسلمانان، از یثرب به مکه آمدند و آمادگی خود را برای اطاعت از پیامبر (ص) اعلام نموده و با ایشان بیعت جدیدی بستند که به عقبۀ ثانی مشهور است. بنابر برخی متون تاریخی، در این بیعت دوم نیز چند زن به نامهای نسیبه دختر حارث انصاری و خواهرش، نسیبه دختر کعب از بنی خزرج، ام منیع و اسماء دختر عمرو بن عدی حضور داشتند.
این چند زن همراه با سایر بیعتکنندگان در شب سیزدهم ذیالحجه مخفیانه در منی نزد پیامبر (ص) آمدند و با آن حضرت بیعت کردند تا همان گونه که از فرزندان و خانوادهی خویش دفاع مینمایند، از پیامبر اکرم (ص) دفاع کنند. این بیعت در شرایط بسیار حساسی واقع شد، چرا که مشرکان پس از فهمیدن ماجرا به سرعت به سوی مسلمانان یثرب آمدند تا آنان را دستگیر کنند و شکنجه نمایند ولی مسلمانان که از نیت آنان مطلع شده بودند، به سرعت از مکه گریختند.
بیعت با پیامبر، یک بار دیگر در جریان صلح حدیبیه تکرار شد. در زمانی که هنوز مکه پایگاه شرک بود و مشرکان گاه و بیگاه حملات سختی به مسلمانان وارد مینمودند، پیامبر به همراه گروه زیادی از مسلمانان به قصد انجام سفر حج، عازم مکه گردیدند، اما در بین راه متوجه شدند که قریش در شرایطی که مسلمانان هیچ سلاحی جنگی به همراه نیاورده بودند، قصد حمله به کاروان آنان را دارند. در این وضعیت حساس و اضطراری، مسلمانان زیر درختی جمع شدند و با پیامبر (ص) بیعت نمودند تا از او اطاعت کنند و از اوامرش ذرهای تخلف ننمایند. به جهت اهمیت این بیعت آیاتی نازل شده است که در آن خداوند رضایت خویش را از بیعتکنندگان بیان میدارد:
«لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ» (فتح / 18)
«به تحقیق، خداوند از مؤمنین آنگاه که در زیر درخت با تو بیعت نمودند، راضی گردید.»
سلمه بن اکوع در این مورد میگوید: موقعیت آنچنان حساس بود که در واقع میتوان این بیعت را بیعت مسلمانان بر مرگ نامید، بدین معنا که آنها اعلام کردند که تا پای جان از او دفاع کنند و در واقع اطاعت مطلقشان را از پیامبر بیان نمودند. لذا در ضمن روایتی که در تفسیر علی بن ابراهیم آمده بیان شده که مسلمانان در بیعت رضوان، عهد نمودند که در برابر پیامبر (ص) مطیع محض باشند و در هیچ امری با او مخالفت ننمایند. در این بیعت خاص هم تعدادی از بانوان شرکت داشتند که از جملهی آنها، نام این سه زن در منابع تاریخی ذکر شده است: ربیع بنت معوذ، ام هشام انصاریه و نسیبه دختر حارث.
شیخ مفید بیعت زنان با پیامبر (ص) در صلح حدیبیه را چنین بیان میکند که حضرت علی (ع) عهدهدار امور این بیعت گردید لذا لباسی را پهن نمود. زنان با عنوان بیعت بر آن لباس دست میکشیدند و سپس پیامبر (ص) بر لباس دست میکشید و بدین گونه بیعت بین پیامبر (ص) و زنان واقع شد.
بیعت دیگری که در زمان پیامبر (ص) انجام شد، در جریان فتح مکه اتفاق افتاد. با سقوط پایگاه شرک در مکه، مردم گروه گروه نزد پیامبر (ص) میآمدند و با آن حضرت بیعت مینمودند. در این بیعت تفاوتی بین زنان و مردان وجود نداشت و همان گونه که مردان با پیامبر اکرم (ص) بیعت مینمودند، زنان نیز بیعت میکردند. حضور زنان در این بیعت، بسیار گسترده بود و آیهای نیز در همین ارتباط نازل شد.
در این آیه اشاره میشود که زنان مؤمنه با پیامبر (ص) بیعت نمودند مبنی بر این که بر خدا شرک نورزند، فضایل اخلاقی را رعایت نمایند، دزدی نکنند، زنا ننمایند، فرزندان خود را نکشند و نوزادان محصول زنا را به همسران خود نسبت ندهند. اوامر پیامبر (ص) را در امور شایسته، پذیرفته و عصیان ننمایند و مطیع او باشند. در حقیقت بیعت زنان با پیامبر (ص) بر دو امر بود: 1- اعلام اطاعت از قوانین اسلامی، 2- پذیرفتن رهبری حکومت اسلامی توسط پیامبر (ص). در ارتباط با مضمون بیعت پیامبر (ص) با زنان، امام جواد (ع) میفرمایند: «مضمون بیعت، اقرار و ایمان به خدا و تصدیق رسول خدا (ص) بود.»
نحوهی بیعت نیز بدین صورت بود که رسول اکرم (ص) فرمودند، ظرفی را پر از آب کنند و ایشان دست مبارک خود را در آب ظرف فرو بردند و بیرون آوردند و پس از آن، زنان به عنوان اقرار و ایمان به خدا و تصدیق رسول خدا (ص) دست خویش را در همان آب فرو بردند و بدین گونه بیعت کردند. لازم به ذکر است که شیوهی بیعت پیامبر (ص) با زنان به وضوح نمایانگر این امر است که اگر دین مقدس اسلام، بر حضور زنان در صحنهی اجتماع و حمایت او از دین و رهبر دینی اصرار دارد، از سوی دیگر بر رعایت حدود و مرزهای لازم بین مردان و زنان در جامعه نیز تأکید میکند.
امام باقر (ع) نیز در کلام گهربار خویش بر بیعت زنان همراه با رعایت حریم الهی تأکید مینماید آنگاه که میفرماید: «زنان تنها از پشت پوشش بیعت مینمایند.»
بیعت تاریخی و مهم دیگر، بیعت مسلمانان با علی (ع) در روز عید غدیر خم بود. در این روز مسلمانان اعلام نمودند که ولایت علی بن ابیطالب را، چون ولایت رسول اکرم (ص) میپذیرند و با علی (ع) با عنوان رهبر جامعۀ اسلامی بیعت نمودند مطابق کلام امام صادق (ع) در این بیعت خطیر، زنان نیز شرکت داشتند.
پس از دوران پیامبر (ص) باز هم تاریخ شاهد حضور زنان در مسأله بیعت برای خلافت حضرت علی (ع) بود. آن حضرت هجوم مردم برای بیعت با ایشان را چنین توصیف میفرمایند:
«بلغ من سرور الناس ببيعتهم ايّای ان ابتهج بها الصغير و درج اليها الکبير و تحامل نحوها العليل و حسرت اليها الکعاب».
«شادی مردم بر اثر بیعتشان با من به جایی رسید که بچهها شاد گشتند و پیران با قدمهایی لرزان و بیماران با سختی و مشقت برای بیعت آمدند و دختران جوان نیز به سوی بیعت آشکار شدند.»
بجاست در پایان این بخش از کلام امام خمینی (ره) یادی نماییم. رهبری که از آغاز انقلاب، تلاش کرد تا چون صدر اسلام و به همان شیوهی محمدی (ص) «حضور زنان در بیعت» یا به زبان امروز «دخالت آنان را در تصمیمگیری سیاسی» زنده نماید، ایشان فرمودند: «زن باید در مقدّرات اساسی مملکت، دخالت کند.»
مطابق کلام صادقان معصوم در زمان ظهور آن موعود نیز، زنان حضور فعال در بیعت با ولی خدا دارند.
از امام باقر (ع) نقل شده که فرمودند: «قسم به خدا که سیصد و اندی که در بین آنان پنجاه زن میباشد هنگام ظهور مهدی (عج) به او میپیوندند ... و از مکه قیام خویش را آغاز مینمایند. آن سیصد و چند نفر بین رکن و مقام در مسجدالحرام با مهدی (عج) بیعت میکنند.»