به دخت

 




مهارت در مدیریت بر خود به ویژه بر خشم و پرخاشگری

از مصادیق مدیریت بر خود، همانا مدیریت بر خشم و پرخاشگری است که توجه به آن در مدیریت خانواده ضرورت دارد؛ زیرا کنترل خشم و پرخاشگری فواید بی‌شماری دارد .

 

 

از میان انواع مدیریت، مدیریت بر خود (مدیریت بر ذهن، مدیریت بر رفتار) را مهم‌ترین و دشوارترین نوع مدیریت می‌دانند. توجه به چنین مدیریتی، موجب دسترسی به زندگی سالم؛ سلامت جسم و روان؛ رفاه و اقتصاد مناسب؛ و رفتار متعادل می‌گردد. از مصادیق مدیریت بر خود، همانا مدیریت بر خشم و پرخاشگری است که توجه به آن در مدیریت خانواده ضرورت دارد؛ زیرا کنترل خشم و پرخاشگری فواید بی‌شماری دارد از جمله:
دقت افراد را در پی دارد.
امکان رسیدن به زندگی آرام و همراه با خوش‌بختی را فراهم می‌کند.
به سلامت جسم و پیش‌گیری از اختلالات و بیماری‌های جسمانی، یاری می‌رساند.
بهداشت روانی و تعادل روانی و رفتاری را برای اعضای خانواده به ارمغان می‌آورد.
اختلاف، رفتار نامناسب و تزلزل خانواده را از میان می‌برد.
از جدایی و طلاق زن و شوهر و بیزاری اعضای خانواده از همدیگر، جلوگیری می‌کند.
به شادی، و شادکامی و شادابی اعضای خانواده کمک می‌کند و روابط اجتماعی مؤثر بین اعضا در درون خانواده، اقوام، بستگان و دوستان را ممکن می‌سازد.
به صله‌ی رحم و افزایش طول عمر پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده کمک می‌کند.
مانع اضطراب زیاد، و اختلالات یادگیری و رفتاری می‌شود، هم‌چنین آرامش خاطر و رضایت از زندگی را امکان‌پذیر می‌سازد.
نظر به اهمیت و فواید کنترل خشم در فرهنگ دینی ما، مهار خشم جزو توانمندی‌های مهم آدمی بیان شده است:
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «کسی که خشم آورد و بردباری کند، در صف محبان خدا است.» هم‌چنین می‌فرماید: «می‌خواهید شما را به آن کس که از همه زورمندتر است رهبری کنم؛ آن که، هنگام خشم، بهتر خود را نگاه می‌دارد.»

آثار مخرب خشم در خانواده
احترام و حرمت همسران را از بین می‌برد.
سردی و بی‌محبتی را بین همسران حاکم می‌سازد.
با کم‌رنگ شدن روابط عاطفی، به ابعاد مختلف زندگی آسیب‌هایی وارد می‌آورد که گاه به بیرون از منزل کشیده خواهد شد.
خانواده جایگاه خود را به عنوان محیط انس و الفت و آرامش از دست می‌دهد.
خانواده محیط مناسبی برای تربیت نمی‌شود.
فرزندان الگوهای سالم اخلاقی را از دست می‌دهند و معمولاً ثمره‌ی این خانواده‌ها، فرزندان سالمی نخواهد بود.
بین والدین و فرزندان، ارتباط صمیمی وجود نخواهد داشت.
موجبات تزلزل خانواده و در مواردی طلاق و جدایی، فراهم می‌گردد.
علل خشم و پرخاشگری در خانواده را می‌توان به شرایط فیزیولوژی و روانی افراد و نیز شرایط اجتماعی خانواده مربوط دانست مانند:
اختلال در عملکرد سیستم اعصاب، ترشح غدد و بیماری‌های جسمی؛
ناکامی و وجود مانع برای ارضای نیازهای مختلف زن و شوهر و فرزندان؛
یادگیری رفتارهای پرخاشگرانه از راه‌های مختلف؛
رفتار متضاد زن و شوهر با هم و با فرزندان؛
ترس و دلهره‌ی زیاد در خانه؛
بر دوش افتادن کار فراوان و بیش از طاقت اعضای خانواده؛
وجود جوّ نامساعد و استبداد در خانه؛
نداشتن برنامه‌ی منظم، و بی‌بهرگی از اوقات فراغت.

راهکارهای کاهش خشم و پرخاشگری در خانواده
خودداری از جرّ و بحث و درگیری لفظی و تذکر زیاد؛
رعایت عدل و انصاف بین اعضای خانواده و خودداری از تبعیض؛
توجه جدی به نیازهای بدنی، روانی و اجتماعی اعضای خانواده و رفع ناکامی‌ها؛
خودداری از تنبیه بدنی و تحقیر و تنبیه عاطفی؛
افزایش درآمد خانواده و تعادل در مصرف و هزینه؛
ایجاد تنوع در برنامه‌ریزی خانواده و لذت بردن از اوقات فراغت؛
فراهم کردن زمینه‌ی تخلیه‌ی فشارهای روانی و هیجانی از طریق ترتیب دادن برنامه‌های سالم تربیتی، ورزشی و هنری؛
آگاهی از دستورهای اسلامی و راهنمایی متخصصان و مراکز مشاوره برای کاهش و درمان پرخاشگری




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :