به دخت

 




زهد شيخ انصاري

شيخ انصاري در روزگاري كه مرجعيت عامّه مسلمين و شيعيان را داشت پولي به اندازهُ كافي به منظور خريد تمامي نيازهاي منزل مصرف نمي نمود . روزي همسر او از يكي از خويشان شيخ درخواست نمود كه با ايشان در اين رابطه صحبت كند تا شايد مبلغ بيشتري در اختيار او بگذارد . شيخ در پاسخ وي هيچ جواب مثبت نداد .

تا اينكه يك روز به همسرش گفت : لباسهاي مرا بشوي و چرك آن را در يك ظرف جداگانه بريز و براي من بياور . وقتي كه چركهاي لباسها را در يك ظرف جداگانه آورد ، شيخ به وي گفت : اين چركها را بخور . همسر شيخ كه به شدت اظهار تنفر مي كرد گفت : چگونه اين چركها را بخورم ؟ شيخ فرمود : ما و فقرا در اين اموال كه در دست من موجود است يكسان هستيم و ما هيچگونه برتري نسبت به آنها نداريم و اگر بيشتر از آنها استفاده كنيم ، مثل اين است كه از اين چركها خورده ايم .




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :