به دخت

 




وقتي تب بازيگران بالا مي گيرد ...

1-صندلي هاي كج و كوله روزهاي دبيرستان ما گوشش پر شده بود از اينكه فرهاد مجيدي اين روزها چه مي پوشد يا آخرين عكس هاي روي مجله هايش چه شكلي شده است . يا مثلا گلزار چه قدر در آخرين فيلمش خوش تيپ شده بود . ساعت ها مي نشستيم و بحث مي كرديم كه اي كاش مثلا ما جاي فلاني بوديم .

بازيگران و ورزشكاراني كه خوش تيپ بودند و موجي از هيجان را در روان ما ايجاد مي كردند . خوش لباسي و چهره هايي كه حتي اگر بخواهيم مسئله فوتوشاپي بودن بسياري از اين عكس ها را هم انكار كنيم نمي توانيم از اين بگذريم كه ساعت ها براي چنين قيافه اي وقت صرف شده است . آن روزها نيكي كريمي و عرب نيا و مهدوي كيا .. بودند و حالا با كمي چرخش در بعضي اصول شده اند الناز شاكردوست و گلزار و نيوشا ضيغمي و .. !


تصور ما بر اين بود كه احتمالا همان قدري كه چشم هاي "سوباسا " اندازه گيلاس است بايد اين بازيگرها هم اين قدر خوش آب و رنگ باشند .و يادمان مي رفت كه مهرباني و اخلاق زيبا را با هيچ زيبايي ديگري نمي توان مقايسه كرد چه برسد به اين رنگ و لعاب ها . بگذريم از اينكه حتي بسياري از ما مي دانستيم بسياري از اينها تصاويركار شده با فتو شاپ است .


دوستان ما آلبوم هاي تصاوير اينها را جمع مي كردند و بسياري از افكار خود را معطوف به اين بازيگران مي كردند . بعد از يك مدت اين تب بالا گرفت و بازيگران خارجي هم به اين ليست اضافه شدند . نيكول كيدمن و آنجلينا جولي و ... !

2-  اين تب هنوز هم بالاست . فقط شخصيت هايش تغيير كرده است . به قول امروزيها كمي با كلاس تر مثلا ! تعدادشان و موقعيتشان فرق كرده است و به همان اندازه ورژن گناهانشان هم بالاتر رفته است و بين المللي تر شده است . قبح بسياري از مسائل ريخته شده است و  يك هدف بزرگ گم شده است .

3-  جالب تر اين است كه اين تب منجر مي شود به يك سري بيماري هاي حاد گاهي . مثلا شيوع عمل كردن دماغ و گونه و ... ! يا مد شدن لباس هايي كه بر تن فلان بازيگر و يا بهمان ورزشكار – در 90 درصد موارد فوتباليست – ديده مي شود .

و بدتر از همه اينها وقت و زماني است كه صرف اين مي شود كه راجع به اين شخصيت ها و آخرين اتفاقاتشان با آب و تاب فراوان صحبت كنيم . اينكه ميدوني فلان بازيگر فلان غذا رو بيشتر از بهمان غذا دوست داره يا فلان فوتباليست اولين كشور خارجي كه علاقه به مسافرت داره كدومه و... قبل از هر قضاوتي تاكيد مي كنم كه هنردوست بودن هيچ ايرادي ندارد و همه بازيگران و ورزشكاران هم بد نيستند . آنچه كه مهم است علت محبوبيت اينها و الگو شدنشان در ذهن ماست .

اينكه تب اينها بالا مي گيرد يك طرف و اينكه چرا شخصيت هاي علمي و معنوي ما ديگر ديده نمي شوند يك طرف ديگر .

4 - فكر مي كنم از اينجاي بحث به بعد نياز به هيچ توضيح و تحليلي نباشد . فقط يك سوال باقي مي ماند :

آيا اين ها ارزش اين را دارند كه ما وقت و انرژي و سرمايه هاي نوجواني و جواني خودمان را صرفشان كنيم ؟



نظرات ارسال شده
شادی
دوشنبه 11 شهریور 1392


از تب بالاتر است .... برخی از دوستان این روزها دچار جنون بازیگران شده اند. مخصوصا از مارک خارجی ....
کلا دمتون گرم حرف دل ما رو زدین


1
0
معصومه
سه شنبه 24 مرداد 1391


از لحن اين نوشته تون لذت بردم-دست نوشتس ديگه .


3
0
سنا
یکشنبه 22 مرداد 1391


شايد حرف شما درست باشه ارزش نداشته باشه . ولي جوي كه هست ما رو به اين سمت ميكشونه و يه جايي از زندگي ما رو گرفته


1
0
جواد
پنجشنبه 19 مرداد 1391


نميثدونم دست خودمون نيست اينها ناخودآگاه ما را به سمت خودشون ميكشند.كاش الگوهاي مثبت هم نام ميبرديد.


3
0

ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :