به دخت

 




راه هاي حل مشكل يك جوان

ذکر نام و یاد خداوند، چنان آرامش و اطمینانی به انسان می‌بخشد که او در پرتو آن، قدرت خاصی به دست می‌آورد. به تعبیر قرآن «دل، با یاد خداوند آرام می‌گیرد». البته ذکر خداوند، نعمتی است که بندگان خاص خداوند دارند؛ زیرا اگر شما خدا را یاد کنید، معلوم می‌شود خدا به یادتان بوده و به شما توفیق چنین کاری را عطا فرموده است.

  

1- دوستی با خداوند

ذکر نام و یاد خداوند، چنان آرامش و اطمینانی به انسان می‌بخشد که او در پرتو آن، قدرت خاصی به دست می‌آورد. به تعبیر قرآن «دل، با یاد خداوند آرام می‌گیرد». البته ذکر خداوند، نعمتی است که بندگان خاص خداوند دارند؛ زیرا اگر شما خدا را یاد کنید، معلوم می‌شود خدا به یادتان بوده و به شما توفیق چنین کاری را عطا فرموده است.

و برعکس، کسانی که از یاد و نام خدا غافل و روی‌گردان هستند، در زندگی با مشکلات فراوانی مواجه می‌شوند که به بیان قرآن: «هر که از یاد من روی گرداند، زندگی دشواری خواهد داشت» و بعد در جای دیگر به دنبال علت آن هستند. یاد خدا در جوانی می‌تواند کمک خوبی برای پیمودن مسیر زندگی باشد.

 

2- شروع کردن از خود و پرداختن به خویش

جوان باید ابتدا از خود شروع کند؛ چرا که انسان، خلیفه الله به شمار می‌آید و قدرت خلق و تغییر به او عطا شده است.

می‌گویند: «انسان‌ها معمولاً همان می‌شوند که می‌اندیشند». تصور انسان از خود و جهان پیرامونش راه و هدف وی را تعیین می‌کند. کسی که خود را بدشانس، بدبخت و ناتوان احساس کند، نباید انتظار داشته باشد که دیگران به خوش‌بختی او کمک کنند.

پس در این خصوص:

مراقب تنهایی خود باش که به اندیشه تبدیل می‌شود؛

مراقب اندیشه خود باش که به عمل تبدیل می‌شود؛

مراقب عمل خود باش که به عادت تبدیل می‌شود؛

مراقب عادات خود باش که به شخصیت تبدیل می‌شود؛

مراقب شخصیت خود باش که به سرنوشت تبدیل می‌شود؛

سرنوشت را نمی‌توان از سر نوشت!

پرداختن به خود و تسلط یافتن بر نفس خویش می‌تواند در انجام دادن درست کارها به انسان کمک کند؛ چرا که آدمی همیشه در حال نبرد با دو قدرت و دشمن است: یکی مشکلات و موانع بیرونی و دیگری وسوسه‌ها و هجوم‌های درونی. مقابله با اولی، به کار و تلاش دائم و مقابله با دومی، جرأت و جسارت و ایمان و شجاعت نیاز دارد.

 

3- داشتن هدف و برنامه روزانه زندگی

بی‌برنامگی و بی‌هدفی، جوان را به روزمرگی می‌کشاند و کسی که دچار روزمرگی شود، به دام افسردگی و احساس بیهودگی در زندگی خواهد افتاد. نتیجه روزمره زندگی کردن، این است که: انسان، هرچه برایش پیش می‌آید، انجام می‌دهد، نه هرچه پیش‌بینی کند. هرچه برای او پیش می‌آید، می‌خواهد، نه هرچه بخواهد، برایش پیش آید. یعنی باری به هر جهت! منتظر شانس و اقبال و ... بودن! متوقف شدن و تکراری زندگی کردن!

داشتن هدف و برنامه، آدمی را به تفکر و تلاش مستمر وامی‌دارد که حاصل آن، حرکت و تغییر و رشد و موفقیت و جاری شدن است که: «هستم اگر می‌روم. اگر نروم، نیستم!»

کسی که نداند در 24 ساعت آینده چه کارهایی قرار است انجام دهد، باید کارهایی را که قرار نیست، به اجبار و برخلاف میل خودش انجام دهد و طبعاً نتایج ناخواسته و پیش‌بینی نشده‌ای رخ خواهد داد.

 

4- ایجاد تغییر در نظام باورها

نظام باورها و چگونگی نگاه هر کس به خود و جهان پیرامون، اهداف برنامه‌ها و همه هستی او را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. پس یک جوان موفق باید نظام باورهای خود درباره هستی را به گونه‌ای تغییر دهد که از بدبینی، کج‌اندیشی و افکار ویرانگر رها شود. کسی که باور دارد جهان و هرچه در آن هست، آمده‌اند تا به او کمک کنند، یا باور دارد که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا او نانی به کف آرد و به غفلت نخورد، سرنوشتش متفاوت از کسی خواهد بود که اعتقاد دارد جهان و تمام آدم و عالم، کمر به کشتن او بسته‌اند و فلک، غدار است و روزگار، کج‌مدار و بدرفتار! زیرا این گونه اندیشیدن‌ها نه تنها در شکل‌گیری شخصیت و منش آدمی مؤثر است، بلکه در میزان دستیابی انسان به کلیدهای فائق آمدن بر مشکلات نیز تأثیر دارد.

 

5- داشتن آرزوهای ممکن و خیالهای مثبت

آرزو داشتن و خیال‌پردازی، تا زمانی که حالت افراط به خود گرفته و از واقعیت دور نشده باشد، می‌تواند مفید باشد. تاریخ از آن کسانی است که آرزو و هدف دارند. انسانی که آرزو و هدف داشته باشد، فقر نمی‌شناسد. وقتی گفته می‌شود: «آرزو بر جوانان عیب نیست»، شاید به این دلیل است که آرزو، انگیزه و امید لازم را برای رسیدن به هدف ایجاد می‌کند و چنان نیروی مؤثری است که می‌تواند آدمی را به هدف برساند و مانند سُکّان یک کشتی، جهت حرکت را مشخص می‌کند. خیال، حتی گاهی منشأ آگاهی می‌شود که می‌توان با آن، دید و به کشف و اختراع و ابتکار، دست یافت یا آثار ادبی و هنری پدید آورد. اما نباید خیال‌پردازی بیش از حد باشد و یا آرزوهایی را در سر پروراند که غیرممکن بوده و روحیه جوان را تضعیف کند.

 

6- تلاش و اعتماد به نفس

در مقابل اراده آهنین آدمی، همه چیز امکان‌پذیر است و اگر انسان به چیزی علاقه‌مند شود و برای رسیدن به آن تلاش مستمر داشته باشد، بدان دست می‌یابد. به تعبیر قرآن: «تنها آنچه انسان با سعی و کوشش به دست می‌آورد، برای او می‌ماند» و یافتن و رسیدن، راهی جز کوشش و خواستن ندارد و البته در این راه، اراده نیز لازم است.

امّا نباید فراموش کرد که انعطاف‌پذیری و هماهنگی با شرایط هم ضرورت دارد. البته این موضوع نباید به معنای عقب‌نشینی، منفعل بودن، دائم اثر پذیرفتن یا همیشه همرنگ جماعت شدن و ... باشد.

 

7- مطالعه و تحقیق و کسب دانش

جستجوی حقیقت، به انسان، آگاهی و بینش می‌دهد و آدمی را مهیّای عزیمت و رهایی و آزادی معنوی می‌نماید. البته همه این‌ها مشروط به همراه شدن با توفیق الهی است، که شامل همه بندگان نخواهد بود و تابع رضایت الهی است.

باید مراقب بود که اوّلاً علم و درس، باعث گمراهی نشود و ثانیاً آدمی، عالم بی‌عمل نگردد که چون زنبوری بی‌عسل و درخت بی‌بار است. چه خوب است که از علم در جهت مثبت استفاده شود.

 



نظرات ارسال شده
تبارک
سه شنبه 16 آبان 1391


استفاده کردم


0
0

ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :