به دخت

 




دروغ هایی که زنان باور می کنند!

در این قسمت قرار است با استفاده از کتاب "دروغ هایی که زنان باور می کنند و حقایقی که انها را ازاد می سازد" اثر نانسی لی دموس بپردازیم به باورهای غلطی که در ذهن زنان جاگرفته است و درباره ی انها باهم فکر کنیم.البته توجه به این نکته لازم است که نویسنده ی این کتاب یک زن مسیحی است و در برخی اعتقادات با ما متفاوت است.

دروغ هایی که زنان باور می کنند!

دورغ شماره ی ا:

کار بیرون از خ،تعداد معدودی از زنان زمینه ی ایجاد انقلابی فرهنگی و فلسفی را ایجاد کردند.آنها اعتقاد داشتند که زنان باید خود را از یوغ ستم مردان رها سازند، و برای رسیدن به این هدف کتابها نوشتند مقالاتی منتشر کردند در کالج ها تدریس کردند در خیابان ها تظاهرات کردند کنگره تشکیل دادند و بدین ترتیب موفق شدند قلب و روح میلیون ها زن را تسخیر کنند.

انها برای انچه مفهوم زن در بر داشت تعریفی جدید ارائه دادند و موجب تغییر دیدگاه های موجود درباره ی اولویت ها و مسئولیت های زنان در زندگی شدند.مفاهیمی چون:زهد،پاکدامنی،اطاعت،خویشتن داری و نجابت از واژه نامه ی ما حذف شد و واژه هایی چون:انتخاب ،طلاق،خیانت و امتیازات یکسان برای هر دو جنس جای انها را گرفت.دختران و نوه ها ی حاصل از ان نسل هرگز شیوه ی تفکر دیگری را نشناخته اند.

یکی از مخرب ترین اهداف و اثیرات این دیدگاه جدید نسبت به زنان سبک شمردن ازدواج و مادری و بیرون اوردن جسمی و روحی زنان از خانه ها به سوی بازار کار بود.

دکتر دوروتی پاترسون معتقد است:زنان از ازادی اصیلی که قرن ها از ان لذت می بردند یعنی رسیدگی بع امور خانه ،پرورش کودکان و پیگیری خلاقیت های فردی دور افتاده اند؛مغزشان را شستشو داده شده تا باور کنند انجام کاری که دستمزد و حقوق مادی ندارد زن را گرفتار ناکامی ،ملامت و حبس در محدوده ی خانه می کند.

آمارها نشان می دهد فاله ی اتخدام ها،دستمزد ها و فرصت های تحصیلی  بین دو جنس زن و مرد،در اثر کار سخت و طولانی فعالان کم شده است.اما پیامد های ناخواسته این ازادی نوظهور، شرایط نامطلوب زیر را برایمان به ارمغان آورده است:

·        زنان برای انکه بتوانند چیزی فراتر از یک مادر و یک همسر باشند فشار زیادی را از سوی همنوعان خود برای کار بیشتر متحمل می شوند.

·        موقعیت زنان خانه دار تا حد یک برده تنزل پیدا کرده است.

·        میلیونها نوزاد و کودک نوپا،پیش از طلوع آفتاب به مهد کودک ها سپرده شده و در تاریکی شب به خانه برده می شوند

·        میلیونها کودک از مدرسه به خانه های خالی باز می گردند یا موظف به شرکت در برنامه های بعد از مدرسه می شوند.

·        مادرها بهترین انرژی و وقت خود را به کسانی غیر از شوهر و بچه هایشان اختصاص میهند و هنگام حضور در خانه بسیار خسته و عصبی هستند.

·        اعضای خانواده کمتر در کنار هم غذا می خورند.

·        بچه ها مجبورند غذاهای منجمد و یا اماده را در حالی که عجله دارند تا به کلاسی برسند، بخورند.

·        بیشتر ظرفیت های عاطفی و جسمانی زنان متاهل بیرون از خانه صرف مردان محیط کار شده و شوهرانشان از ان بهره ی کمتری می برند.

·        زنان هر روز در محیط کار در معرض مکالمات و رفتار خشن و اشاره های جنسی قرار می گیرند.

·        کسب استقلال مالی در برخی زنان به انها این ازادی را داده است که شوهرانشان را ترک کنند.

·        زنان وقت و انرژی برای ایجاد یک رابطه ی نزدیک با فرزندانشان ندارند و وقتی فرزندان بزرگ می شوند با مادر رابطه ای سرد و ضعیف دارند.

·        بچه ها با عدم حضور مادر وقتشان را با فیلم و تلویزیون و بازی های الکترونیکی و کامپیوتر ها پر می کنند.

·        فرزندانی که به اندازه کافی تحت نظارت مادر نیستند، در معرض پورنوگرافی(هرزه نگاری و هرزه فروشی درباره ی کودکان)،الکلفمواد مخدررابطه ی جنسیو خشنت قرار می گیرند.

·        به دلیل مشغله یکاری بیرون از خانه زنان و دختران،والدین سالمند به خانه ی سالمندان سپرده می شوند.

ما هنگام اولویت گذاری هایمان به عنوان زنان دیندار،باید نخست از خود بپرسیم:هدف از افرینش و رسالت ما چیست؟ خداوند می فرماید:زنان را افریدیم تا یاور مردان باشند و او را کامل کند و به نیازهای او پاسخ دهد و زن و مرد در کنار هم جلوه ای از تصویر خداوند روی زمین هستند.در واقع قرار بود زنان دست در دست مردان در روی زمین نسل هایی را پرورش دهند که وجودشان را مالامال از عشق الهی باشد و در راه جلب رضایت او قدم بردارند.خداوند زنان را لاز لحاظ جمانی،روحی،روانی و عاطفی به گونه ای افریده است که او حامل و پرورش دهنده حیات باشد.به عبارت دیگر توانایی ای به زنان عطا شده است که بتوانند به کانون خانواده زیبایی،غنا،حیات،تکامل،مهربانی و لذت هدیه کنند.برای هیچ زنی موقیتی از این بالاتر وجود ندارد که بتواند ق خانواده اش باشد.

در دیدگاه دین ازدواج طبیعی ترین حالت زندگی یک زن است. به هر حال در دیدگاه های دیگر نیز ، زنانی که ازدواج نمی کنند هم مسئولیت خانه را به عهده دارند.انها باید انرژی و تلاش خود را برای سعادت خانه ای که در ان زندگی می کنند بکار گرفته و توجه به سرگرمی ها و علایق شخص  شان اتها را از یاد خدا و وظیفه ای که در برابر او دارند،غافل نکند.

از منظر دین وظیفه ی اصلی زن در خانه و خانواده تعریف می شود البته این بیان بدین معنی نیست که هرگونه کار خارج از چارچوب خانه برای یک زن و مادر اشتباه است،بلکه بدین معنی است که وظیفه بیرون از خانه زنان نباید تاثیرات انها را در کانون خانواده تضعیف سازد.مسئولیت اصلی و اولیه زنان حقظ بنیاد خانواده است.بنابراین خیلی مهم است که زنان دلایل خود را برای کار بیرون از خانه ارزیابی کنند تا بتوانند فریب هایی که پشت این دلایل است،بشناسد.

برای مثال این روزها همه تصور می کنند زندگی با درامد تک نفره اداره نمی شود.حقیقت این است که یکی از تحفه های نامبارک انقلاب فمینیستی برای اقتصاد ما اتکای خانواده به دو درامد است.در حالی که لزوما این گونه نیست و خداوند وظیفه ی نان اوری را به عهده ی مرد گذاشته است.

خانواده هایی هستند که شش،هفت فرزند یا بیشتر دارند ، مادر مسئولیت های خانه را پذیرفته و فرزندانش را بزرگ می کند.

این کار اصلا  آسان نیست.البته این خانواده ها بسیاری از تسهیلاتی که بقیه ی خانواده ها ضروری می دانند،ندارند اما در عوض از چیزهایی با ارزش تر برخوردارند:

·        این خانواده ها احساس رضایت درونی دارند و از زندگی لذت می برند.

·        انها موفق به درک لذت هایی می شوند که خانواده های دو درامدی فرصت ان را ندارند.

·        ان ها یاد گرفته اند چگونه دعا کنند و از نان روزانه تا شهریه کالج به خدا توکل کنند

·        پدر و مادر ها می دانند فرزندانشان کجاهستند و می توانند برکارهای انها نظارت داشته باشند

·        پدر و مادر و بچه ها روابط تنگاتنگ و عاشقانه ای باهم دارند.

·        انها عملا به یکدیگر رسیدگی و خدمت می کنند، در حالی که بقیه خانواده وقت(و یا انرژی)کافی برای اینگونه زیستن را ندارند،چون پدر و مادر هر دو بیرو ن از خانه کار می کنند.

خودتان قضاوت کنید.چه کسانی قربانی می شود؟امروزه حتی بسیاری از زنان دریافته اند که چه فشاری ایجاد می شود وقتی زنی می کوشد خانواده و کار را با هم پیوند دهد

مشکل زنان امروز این است که همه چیز را با هم می خواهند اما هی کس نمی تواند همه چیز را در کنار هم  داشته باشند.وضعیت شغل ما به خاطر فرزندانمان با مشکل روبرو می شودو بچه هایمان به خاطر شغل مان به سختی  می افتند، من با این که مادران شاغل بسیاری میشناسم اما حتی یک زن موفق در دو مسئولیت درون و بیرون از خانه ندیده ام.

به هر حال میزان طلاق و مادران مجرد نباید ما را در دام ارمان گرایی بیندازد بلکه باعث شود از مطلوبیت راه خداوند اگاه تر شویم.درست است  که بسیاری از فرصت های شغلی در طی دوران بچه داری از دست می روند اما شغل پرورش هر فرزند هم فقط یک بار نصیب ما می گردد پس بگذاریم فرزندانمان از فرصت بی نظیر بزرگ شدن در خانه برخوردار شوند



نظرات ارسال شده
سحر
چهارشنبه 15 شهریور 1391


اين مطالب براي خانماي امروزي اگه بخونن تلنگره


0
0

ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :