به دخت

 




جواني المثني ندارد

1- جوانی کردن حق همه است . یک بار اتفاق می افتد و المثنی هم ندارد . هر کسی هم که این دوران را تجربه کرده باشد تایید می کند که طعم خوش جوانی به ندرت با چیز دیگری قابل تعویض است

جوان نشاط دارد، شاداب است، انرژی اش سر ریز و جسم روحش تازه و آماده . والبته نمی توان از این جمله به حق گذشت که روح تازه و بی آلایش مهمترین شاخصه جوانی ست . با این حساب ش

اید بهتر است تعاریف ویژه تری را از جوانی بدهیم تا حساب دو دو تا چهار تایمان جور درآید .

روح کسی اگر که تازه باشد و  پاک و بی آلایش، آن قدری که ظرفیت پذیرش حق در آن زیاد باشد اجازه داریم بر چسب جوانی بر پیشانی اش حک کنیم.

 

2 . اما یک اتفاق عجیب رخ داده است و آن اینکه این روزها اگر نگاه کنیم به جوان ها و یک "خوش به حالت  حواله شان کنیم" بابت دورانی که در آن  قرار گرفته اند آه و فغانشان بلند می شود که : " آقا ! این حرف ها کدام است ؟ کدام جوانی کدام حال کدام زندگی  .. و هزار کدام دیگر ! "

و ترمز بریده ادامه خواهد داد که الان مگر ما جوانی می کنیم که ما را جوان خطاب می کنید ؟

با کارهایی که نیستند؟ با ازدواج هایی که فراهم نمی شوند؟ با رفاهی که در خواب هم نمی بینیمشان ؟

3 . جبهه گیری نمی کنیم چرا که حق دارید، اما در برابر تمام شرابط فعلی یک توضیح می دهم :

شرایط اقتصادی بحران های زیادی دارد . نوسان هایش به ثانیه رسیده است . قابلیت پیش بینی در اقتصاد و تحصیل و ... کمتر شده است. برنامه ریزی برای آینده مشکل تر شده است . همه اش هم از آن کشور ما نیست . کار پیدا کردن و کار خوب داشتن سخت شده است و مشکلات خودش را دارد . فراهم کردن زندگی ایده ال دشوار و دشوارتر ...

ولی اگر یکبار دیگر بالا را بخوانید احتمالا هم تایید خواهید کرد که همه اینها سخت شده است نه غیر ممکن . اگر که باور ندارید می توانید دنباله این جمله مرا بگیرید و از سایرین هم بپرسید و تحقیق کنید که اگر به راستی کسی همت کند و صلاحیت و توانایی داشته باشد براستی آیا بیکار خواهد ماند ؟

بخشی از این مشکلات ناشی از کم همتی ما نیست و ما تصمیم نداریم اینجا پاسخ بدهیم فقط چند سوال کرده ایم که دوست داریم راجع به آن برای چند دقیقه تامل کنید .

4 . راستی اصلا رفاه یعنی چه ؟ اگر رفاه به معنای مصرف زدگی باشد ، باید اعتراف کرد که بله رفاهی در این شرایط ، در کار نیست. خریدهای روزانه و بی رویه از محصولات که چندان نیازی به آنها در زندگی نیست و تنوع طلبی های صرف و اسراف های بی حد و حصر و خوش گذارانی های افراطی هیچ کدام تضمين رفاه نیستند. این مهم قابل اثبات است . از تمامی کسانی که همه این ها را در کنار هم دارند بپرسید واقعاً با کدام یک از این ها خوشبخت شده اند؟

و شک ندارم که همه به این جا خواهید رسید درد بشریتی که از اقتصاد می نالند همه و همه به دلیل نبود قناعت در زندگی خود یا سایرین می باشد که نتیجه اش می شود این...

سبک زندگی های غلط مسبب بسیاری از این نابسامانی هاست این واقعاً یک شعار نیست. باید مقایسه کنید نسل امروز و دهه ی قبل را، امکاناتی که داشتند و میزان احساس خوشبختی هر دو را، تا به نتیجه منطقی برسید؟

و ازدواج...

در ازدواج یا مشکلات برمی گردد به معیارهای طرفین و نبود همسران همسطح یکدیگر.

یا شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه!

ازدواج آسان است و ما سعی می کنیم به سخت ترین شیوه ی ممکن برگزارش کنیم این باور غلطی است که در ذهن عامه مردم شکل گرفته و می توانم بگویم بسیاری از مشکلاتی که بر سر ما آوار می شود نتیجه همین تفکرات غلط است.

در مورد شرایط اقتصادی واقعاً توضیح داده می شود که اگر کمی سطح و سبک زندگی خود را تغییر بدهیم یا انعطاف ایجاد کنیم زندگی می شود درست آن چیزی که شما را خوشنود سازد.

این شما... درست خود شما هستید که همه چیز را می سازید "لیس الانسان الاماسعی" دقت کنید نفرموده مومن، نفرموده مسلمان، هر انسانی...

 

از همه آنها که بگذریم یک چیزهایی هست که اغلب جوان ترها هیچ وقت از آن گله نمی کنند یا چندان برایش موضوعیتی قائل نیستند . یک چیزهایی مثل هدف .

اینکه یک عده ای از ما عادت داریم بی هدف شبمان صبح شود و صبحمان شب . بخوریم که کاری کنیم و کار کنیم که بخوابیم و صبح و شب بدویم و خودمان هم ندانیم که درست برای چه انقدر تلاش بی خودی می کنیم ... دقیقا دنبال چه هستیم  و سوالاتی از این دست .

و بدتر از همه ي اینها، اینکه ندانیم که اینها را نمی دانیم .

به گمان من این بی هدفی شاید بسیار جدی تر کار و تحصیل و پول و پول و پول و رفاه باشد . اینجا جای بسط این شبه خطابه نیست ولی نیاز است جدی روی این حرف ها فکر کنیم که آخرش که چه ؟

نتیجه بی هدفی می شود غر زدن های اضافی البته در نگاهی خوش بینانه

باید فکری کرد. کار ی کرد در بطن این زندگی که همه اش می شود و کار و خواب و خوراک و تفریحات بی خود گاهی .

گفتن این حرف ها شاید مدت هاست به کلیشه ها پیوسته ولی داستان غم انگیزش این است که از ان دست کلیشه هایی است که در حرف ماند و کمتر به عمل رسید.

و حرف آخرم این است :

"خوب" و "درست" جوانی کنید و از جوانی تان لذت ببرید

یا حق

 

 



نظرات ارسال شده
Salvador
چهارشنبه 28 تیر 1391


Such an impressive asnwer! You've beaten us all with that!


0
0

ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :