به دخت

 




مراقب اثرات ضربه‌ای روی افکارتان باشید

  دقت کرده‌اید چگونه با وجود افکار منفی کنترل خود را از دست می‌دهید؟ متوجه هستید که وقتی اسیر افکارتان هستید، خود را در ناامنی و در قید و بند می‌بینید؟ و مهم‌تر از همه، هر چه بیشتر در جزئیات غرق می‌شوید، از این که چه چیزی باعث غمگینی و دلخوری شما شده است، دور می‌شوید؟ یک فکر، به سمت فکر دیگر کشیده می‌شود و بعد یکی دیگر تا در نقطه‌ی خاصی به طور قابل ملاحظه‌ای، شما آشفته و پریشان می‌شوید.

 

برای مثال وقتی در نیمه‌های شب بیدار می‌شوید به خاطر می‌آورید که روز بعد چه کارهایی باید انجام دهید، مثلاً باید به کسی تلفن بزنید؛ بعد به جای این که، احساس آسودگی کنید که چنین تلفن مهمی یادتان نرفته، شروع به فکر کردن درباره‌ی کارهای دیگری که فردا باید انجام دهید، می‌کنید آرام آرام افکار و احتمالات ناخوشایند به سراغتان می‌آید و بیش از پیش ناراحت می‌شوید. به زودی به خودتان می‌گویید: باورم نمی‌شود که چقدر گرفتارم، زندگی چه کسی مثل من است؟ ... و آنقدر ادامه می‌دهید تا برای خودتان احساس تأسف می‌کنید. برای بسیاری افراد، هیچ حدی برای این قبیل حملات فکری، وجود ندارد. برای آنها مهم نیست که چقدر طول بکشد، آنها مرتب ادامه می‌دهند. در واقع بسیاری از بیماران طبق گفته هایشان، بسیاری از روزها و شب‌هایشان صرف این قبیل درگیری‌های فکری می‌شود. وقتی مغزتان سرشار از این قبیل فشارها، خستگی‌ها، رنجیدن و تحریک شدن است، ممکن نیست بتوانید آرامش داشته باشید.


هنگامی که مغزتان می‌خواهد گلوله‌ی برفیِ فشار و ناامنی را بسازد، خودتان آن را متوقف کنید. شما باید اتفاقات مغزتان را بشناسید و پیش از آن که گرفتار شوید جلوی حوادث ذهنی را بگیرید. به خودتان بگویید: دوباره شروع شد! و آگاهانه آن را از خود برانید. بعد به جای غوطه‌ور شدن، ممنون شوید که کارهای فردا را به خاطر آورده‌اید. اگر لازم است آنها را یادداشت کنید و دوباره بخوابید. شاید واقعاً شخص گرفتاری باشید، اما با فکر کردن و غرق شدن در افکارتان، فقط مسأله را بزرگ و خودتان را نگران می‌کنید.

 

 



نظرات ارسال شده
سوسن
چهارشنبه 26 مهر 1391


لطفا راه کارهای روان شناسی برای کنار آمدن با مشکلات ارائه دهید


0
0

ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :