به دخت

 




کارکرد پذیرش تفاوت‌ها و نقش آن در زندگی مشترک

الف. عشق و محبّت

تفاوت‌ها در ایجاد رابطۀ محبّت‌آمیز و عاشقانه میان همسران نقش بسیار مؤثری ایفا می‌کند. باید زن و مرد یاد بگیرند به تفاوت‌های یکدیگر احترام بگذارند تا به هم نزدیک‌تر و صمیمی‌تر شوند. قرآن کریم می‌فرماید:

«وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً؛ از نشانه‌های الهی این است که خداوند از خودتان همسرانی خلق کرد تا در کنارشان آرام گیرید و میان شما مودّت و رحمت قرار داد.»

 

تفاوت‌های مکمّل، سبب کشش خاصی میان همسران است و این کشش احساس مرموزی به نام عشق را به وجود می‌آورد که خانواده را به زیباترین جلوه هستی تبدیل می‌کند. ویکتور هوگو می‌گوید: خوشبخت کسی است که خداوند دلی به او بخشیده که شایسته عشق، سوز و گداز است. عشق واقعی در سایه پذیرش تفاوت‌ها میسّر است. کسی که بیش از حدّ معمول تهاجمی است، به طور طبیعی جذب کسی می‌شود که خونسرد و ملایم است و در اثر این معاشرت فرد تهاجمی کمی خونسردتر و ملایم‌تر می‌شود.

 

ب. قضاوت عادلانه

یکی از عوامل مهم در پیدایش و ثبات روابط مناسب میان همسران، قضاوت عادلانه است. برای این که زن و مرد به مراحل بالای کمال برسند، باید بدون هرگونه تنگ‌نظری و خودبینی و فارغ از هر نوع سوگیری درباره یکدیگر، قضاوتی عادلانه داشته باشند و این نتیجه زمانی به دست می‌آید که تفاوت‌ها را بپذیریم. علت اصلی قضاوت‌های منفی، نپذیرفتن و درک نکردن تفاوت‌ها است. شناخت تفاوت‌ها میان همسران این امکان را برای آن‌ها فراهم می‌کند که بتوانند آزادانه درباره یکدیگر قضاوت کنند.

انسان‌ها برخی عقل‌گرا، برخی حس‌گرا و بعضی عمل‌گرا هستند. هر گروهی برای تعامل اجتماعی با دیگر گروه‌ها باید آن‌ها را پذیرفته و با توجه به تفاوت گرایش‌هایشان برای آن‌ها احترام قائل باشد و ضرورت وجود آن‌ها را احساس کند.

گاهی علّت اختلال در روابط و پیدایش قضاوت‌های ناعادلانه زنان نسبت به مردان، از تحمیل عقیدۀ فمینیستی سرچشمه می‌گیرد. شعار برابری زن و مرد و نپذیرفتن تفاوت‌ها باعث می‌شود که قضاوت منفی صورت گیرد. انتظارات برخاسته از نبودن تفاوت میان زن و مرد باعث می‌شود از مردها با تعبیرهای همچون دشمن و متجاوز یاد شود، غافل از این که با این تصویر گاهی از زنان نیز با تعابیری همچون عقب‌مانده و بی‌عرضه یاد می‌شود که هر دو رویکرد نتیجه بی‌توجهی به تفاوت‌ها است. زن و شوهر در زندگی مشترک باید زمینه‌های قضاوت منفی را بسوزانند. حتّی در جایی که از ارزش‌ها دفاع می‌کنند، نباید زمینه قضاوت منفی را فراهم سازند. برای مثال، غیرت در میان مردان، امری پسندیده است که می‌تواند امنیت را برای زندگی به ارمغان آورد. همین امر چنان‌چه در جایگاه خودش ظهور پیدا نکند، باعث قضاوت منفی همسر می‌شود. حضرت علی (علیه السلام) در نامه‌ای به فرزندش امام مجتبی (علیه السلام) می‌فرمایند:

«از نشان دادن غیرت بی‌جا بپرهیز؛ چون که سالم را بیمار و پاک‌دامن را به بدگمانی می‌کشاند. این کار، زن شایسته را از شایستگی دور می‌سازد.»

 

ج. شادی و نشاط

یکی از آثار پذیرش تفاوت‌ها، احترام همسران به یکدیگر و ایجاد شور و هیجان در زندگی مشترک است. هنگامی که زنان و مردان خیلی شبیه یکدیگر می‌شوند، جاذبۀ مرموز میان خودشان را از دست می‌دهند. زندگی کردن با کسی که مثل خودمان است، خسته‌کننده است.

حضرت علی (علیه السلام) نشاط و شادمانی در زندگی خود با فاطمه (سلام الله علیها) را در سایه پذیرش تفاوت‌ها چنین بیان می‌کند:

«کنّا کزوج حمامۀ فی ایکۀ متمتعین بصحبۀ و شباب؛ ما همانند دو کبوتر در یک آشیانه بودیم که از نشاط، سلامت و جوانی برخوردار بودیم.»

مردان با پذیرش حالت‌های زنانه و احترام به آن برای زنان دوست‌داشتنی‌تر می‌شوند و زن احساس می‌کند همسرش او را برای خودش دوست دارد؛ شوهر وی را پذیرفته است و دارایی‌های او برایش مطلوب است و او را به منظور رسیدگی به امور منزل یا نگهداری فرزندان و امثال آن نمی‌خواهد. این احساس باعث نشاط و شادمانی زن می‌شود. زنان نیز وقتی شوهران را به عنوان کسانی می‌پذیرند که بر تدبیر و ادارۀ زندگی مشترک متمرکز شده و زمینه بروز بسیاری از ناکامی‌ها را حذف کرده‌اند، مردان از این پذیرش احساس نشاط می‌کنند.

زن چنان‌چه بپذیرد با توجه به تفاوت‌ها میان خود و همسرش باید خواستۀ خود را بدون آزردگی مرد از وی طلب کند و مرد بپذیرد زن با نهایت توان از خودش مایه می‌گذارد و فقط با توجه به تفاوت در توانایی و خصلت‌های او می‌تواند از وی انتظاراتی داشته باشد، بسیاری از اختلاف‌ها حل می‌شود. ما برای حلّ مشکلاتمان در درجۀ اول باید دیدمان را تغییر دهیم.

در این صورت تفاوت میان خود و همسرمان را مثبت خواهیم دید. بسیاری از نزاع‌های خانوادگی، ناشی از انتظارات بی‌جا و در نظر نگرفتن تفاوت‌ها است. برای مثال، زمانی که مرد به تفاوت‌های میان خود و همسرش توجه نداشته باشد، در موقعیت‌های گوناگون برخوردهایی مثل سکوت، درون‌نگری و توجه به منافع را از همسر انتظار دارد، در حالی که این نوع برخورد از مختصات مردان است و زنان چه در وضعیت شادی و چه در موقعیت غم هرگز به سکوت تمایل ندارند.

پذیرش تفاوت‌‌ها میان زن و مرد همسران را از قرار گرفتن در چنین وضعیت‌های نابسامانی بازمی‌دارد.

 

د. تعادل

اصل تعادل، یکی از عوامل تأثیرگذار بر تنظیم زندگی مشترک است. خروج از تعادل، یعنی افراط و تفریط، هر دو انحراف و خروج از راه درست است. مردان برای تعادل، باید در کنار زنان قرار گیرند و خود را متعادل سازند. همچنین زنان نیز برای ایجاد تعادل در وجود خود به مردان نیازمندند. ترکیب نیروی زنانه و مردانه باعث به وجود آمدن کمال می‌شود. مرد در حالت مردانه می‌تواند مغرور، خودمحور و خودخواه به نظر آید و به نیازمندی‌های دیگران توجه نداشته باشد؛ امّا زن در حالت زنانه بیش از حد به فکر دیگران به نظر می‌آید و خود را فراموش می‌کند و به دیگران می‌اندیشد.

تنها راه گریز از انحراف افراط و تفریط، رسیدن به تعادل است. مردان با خصلت مردانۀ خود زمینۀ تکمیل بخش توسعه نیافته زنان و زنان با خصلت زنانۀ خود باعث تکمیل بخش توسعه نیافته مردان می‌شوند. سردی مرد با گرمی زن، تهاجمی بودن با همسازی، قاطعیت با انتقادپذیری و قدرت با عشق او متوازن می‌شود. برای مثال، مردان درون‌گرا هستند و به سکوت گرایش بیشتری دارند.

حضور یک زن در زندگی مشترک که دارای دید گسترده‌ای است و به سخن گفتن گرایش دارد، مرد را از حالت سکوت خارج می‌کند و به سکوت او تعادل می‌بخشد. همچنین زنان که بر اثر دید گسترده‌ای که دارند، سطحی‌گرا هستند و نمی‌توانند تمرکز کنند، با حضور یک مرد در زندگی مشترک که متمرکز می‌بیند، در سطحی‌گرایی تعدیل می‌شوند. بنابراین برای دوری از فساد و جهل و روی آوردن به سازگاری، باید به تفاوت‌های زن و مرد به دقت بیندیشیم و آن را بپذیریم.

 

 



نظرات ارسال شده
رويا
سه شنبه 31 مرداد 1391


خيلي مسائل پيش اومده تو زندگيم كه عقلم يه جوري راجع بهش قضاوت ميكنه و احساسم طوري ديگه. چطوري ميتونيم خداگونه قضاوت كنيم؟


0
0

ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :