معنای سختیها
پس باید معنای سختیها و بلاها را دریابیم. اگر به این معنا دست یافتیم، آنها را زیانبار ارزیابی نمیکنیم؛ بلکه به آنها عشق میورزیم. معنای سختی چیست؟
1. بلا، آزمون تکامل
مهمترین معنای بلاها، خاصیت «رشددهندگی» آنها است.
در حالت آسایش و راحتی، قابلیتهای نهفتۀ انسان، پرورش نمییابند. شهید مطهری در این باره میگوید:
«زشتیها مقدمۀ وجود زیباییها و آفریننده و پدیدآورندۀ آنها هستند. در شکم گرفتاریها و مصیبتها، نیکبختیها و سعادتها نهفته است.»
انسان، موجودی است با قابلیتها و استعدادهای فراوان که برای سعادت و بهروزی باید پرورش یابند و از قوّه، به فعل تبدیل شوند و در این میان، آنچه زمینۀ این مهم را فراهم میسازد، «سختیها» و «مصیبت»ها است و کارگاهی که چنین فعل و انفعالی در آن صورت میگیرد، «دنیا» است.
اوامر و نواهی خداوند، در همین فضا، قابل تحلیلاند. «اوامر (دستورها)» آن چیزهایی هستند که به مصلحت انساناند و «نواهی (نهیها)» اموری هستند که به زیان بشرند؛ اما معمولاً دستورها مربوط به چیزهایی هستند که مطابق میل انسان نیستند و نهی شدهها، مربوط به اموری هستند که مطابق میل انساناند. انجام دادن چیزی که ناخوشایند است (در اوامر) و ترک آنچه خوشایند است (در نواهی)، سخت و مشقتزا است و به همین جهت، «تکلیف» نامیده میشوند؛ اما نباید فراموش کرد که اگرچه به ظاهر سخت است، ولی برنامۀ تکامل و پیشرفت انسان است.
بلاها و سختیها از هر نوع آن، نه تنها بیمعنا و بیفایده نیستند، بلکه ضرورت حیات انسانیاند؛ پس نباید از آنها دلگیر شد، بلکه باید آنها را گرامی داشت. مولوی میگوید:
گرچه دُردانه به هاون کوفتند نور چشم و دل شد و رفع گزند
گندمی را زیر خاک انداختند پس ز خاکش خوشهها برساختند
بار دیگر کوفتندش ز آسیا قیمتش افزون و نان شد جانفزا
باز، نان را زیر دندان کوفتند گشت عقل و جان و فهمِ سودمند
باز، آن جان، چون که محو عشق گشت «یُعجِبُ الزُرّاع» آمد بعد کِشت.
نکتۀ مهم، این است که ماهیّت سختیها و بلاها شناخته شوند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، سختیها نیز شیرین میشوند. مولوی در این باره میگوید:
چون صفا بیند، بلا شیرین شود خوش شود دارو، چو صحّتبین شود.
2. بلا و تطهیر گناهان
معنای دوم بلایا و شدائد، پاک کردن گناهان و لغزشهای انسان است. ممکن است انسان، دچار لغزشهایی شده باشد که پیامدهای تلخی به دنبال آورد. ماندن آنها برای آخرت، خیلی سخت است. اگر بتوان آنها را در این دنیا تسویه کرد، موقعیت ممتازی است. این کار، به وسیلۀ بلاها و شدائد صورت میگیرد. بلاها غیر از کارکرد تکاملیشان، کارکرد دیگری نیز در زمینۀ پاک کردن نامۀ اعمال از رفتار ناصالح دارند. کسی که بلا میبیند، بخشی از گناهان او آمرزیده میشود.
سختی بلا، سختی پاکیزه شدن است و پاکیزگی، ارزش سختیهای آن را دارد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) میفرمایند:
«هیچ درد و رنج و اندوه و حزن و غمی به مسلمان نمیرسد، حتّی تیغی که به پای او میرود، مگر این که خداوند متعال، گناهان وی را به خاطر آن میآمرزد.»
بلا، همانند کورهای است که ناخالصیهای انسان را از بین میبرد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) در تشبیه معناداری میفرمایند:
«مَثَل بنده، هنگامی که دچار بیماری شدید یا تب میشود، مَثَل آهنی است که داخل آتش میشود و در نتیجه، ناخالصی آن زدوده میشود و خالص آن، باقی میماند.»
جالب این جا است که بلاها و گرفتاریها نشانۀ گرامی بودن انسان نزد خداوند است. این گونه نیست که فرد مصیبتدیده، مطرود خداوند باشد و انسان صاحب نعمت، محبوب خداوند.
همۀ سخن را امام صادق (علیه السلام) در این جملۀ کوتاه، خلاصه کرده است:
«خداوند در خوشیها، نعمت تفضّل دارد و در سختیها، نعمت پاک کردن.»
3. بلا و ترفیع درجه
همیشه ابتلای فرد به سختیها و مصیبتها، به معنای گنهکار بودن او نیست. گاهی خداوند برای این که درجۀ کسی را بالاتر ببرد، او را مبتلا (گرفتار) میسازد. این جا است که راز ابتلای انبیا و اولیای الهی به سختیها و مصیبتها مشخص میشود. بلاها برای آنان که از مقام عصمت برخوردارند، پاککننده نیست؛ ترفیعدهنده است. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) در این باره میفرماید:
«همانا بلا برای ظالم، ادب کردن است و برای مؤمن، امتحان و برای انبیا، درجه و برای اولیا، کرامت.»
این جا صحبت از گناه نیست. بحث در این است که برخی از مقامهای بهشت، جز از این طریق، به دست نمیآیند.
رنج اگر معنای ترفیع درجه و کسب مقامهای برتر پیدا کند، تحمّلپذیر میگردد.