به دخت

 




مادر باشیم یا کارمند؟

نويسنده این نوشتار يك زن مسلمان ساكن روسيه است ،از اين سو،به تغيير نگرش زنان نسبت به وظايف مادري و پي آمدهاي اجتماعي منفي اين رخداد و از سوي ديگر ،به نقش جامعه و حاكمان جامعه در ارزش گذاري به كار مادران و فراهم آوردن امكانات لازم براي آنان مي پردازد:هر روز به همراه كودكم به گردش مي روم و اين ،يك تصوير معمول است . مادر بزرگ ها در مغازه ها مي نشيند و با خوش رويي ما را برانداز مي كنند . زوج هاي جوان به همراه سگ هاي مدرن خود گردش مي كنند .

امروزه ،توجه ها و نوازش ها نسبت به حيوانات رواج يافته است و به ندرت مي توان مادراني را به همراه كودكانشان ديد.
از اين رو بي اختيار به اين فكر فرو مي روم كه چرا زنان امروزي نمي خواهند صاحب فرزند شوند ؟دليل آن چيست ؟ آيا اين امر به جز ارزش هاي رواج يافته از قبيل آينده شغلي و رفاه مالي ، دلايل ديگري نيز دارد ؟ چرا دختران و زنان جوان ، آينده شغلي و آزادي شان را بر خوشبختي ناشي از حس سعادت مادري ترجيح مي دهند ؟

در سال هاي اخير ، بيشتر از بحران جمعيت در كشور ما (روسيه) سخن گفته مي شود . بايد گفت درباره این موضوع ، اقدامات موثري نيز صورت گرفته است .
براي نمونه ، كمك هاي مالي اختصاص داده مي شود ؛طرح هاي ملي اجرا مي گردد و براي ارتقاء وضعيت اجتماعي مادران در جامعه تبليغات مي شود . با اين حال وضعيت به طور اساسي تغييري پيدا نكرده است .
اين نخستين سالي نيست كه كارشناسان درباره اين موضوع اعلام خطر مي كنند . به اعتقاد بسياري از كارشناسان ، زنان شاغل امروزي نمي خواهند وقتشان را صرف نگه داري از كودك كنند . به جاي آن ، (ترجيح مي دهند پول هايشان را پس انداز كنند و بچه دار شدن را به بعد موكول كنند ). آمار نيز اين امر را تاييد مي كند .
گفتني است كه بيشترين زنان موفق در كره زمين در ۳۵ سالگي بچه دار مي شوند و اين ،تاثير پيشرفت فن آوري امروزي است . اين فن آوري براي زنان شاغل فرصتي فراهم مي كند تا بچه دار شدن را به تعويق بيندازند و فريز كردن تخمك ها اين شرايط را فراهم مي سازدكه در آينده از آنها براي تلقيح مصنوعي استفاده شود .
دكتر سايمون فيشل اين موضوع رابه تفصيل شرح مي دهد :( اگر در روابط اجتماعي ، هيچ گونه تغيير و تحولي روي ندهد ، در سال هاي آينده ،اين فن آوري محبوبيت بسياري كيب خواهد كرد ).
با اين حال ، بايد پرسيد علل تمايل نداشتن زنان به بچه دار شدن چيست ؟همه زنان به خاطر آينده شغلي شان از بچه دار شدن خود داري نمي كنند . من با انجام يك نظر سنجي كوچك ميان آشنايان و دوستان خود به اين نتيجه رسيدم كه علت اصلي اينكه بسياري از زنان نمي خواهند فرزند دوم ،سوم يا بعدي را به دنيا آوردند ،وضعيت مسكن است.
بايد دانست برنامه مسكن (خانواده جوان )،براي بسياري از زوج هاي جوان ،مفيد است و در سال هاي اخير ،در بسياري از خانواده ها ،تعداد تولد فرزندان افزايش يافته است . البته در پرتو اين برنامه ،وضعيت مسكن فقط براي درصدي اندك از جوانان بهبود يافته است .

از سوي ديگر ،بيشتر زناني كه قصد نداشتند فرزند ديگري به دنيا آوردند ،در صورت بارداري ناخواسته ،اين فرزندان را به دنيا مي آورند . براي نمونه ،يكي از آشنايان من پس از آگاهي از بارداري خود ،نگران آن بود كه چگونه بايد اين فرزند ناخواسته را بزرگ كند . او پس از تشويق هاي همسر و نزديكانش و با وجود مشكلات مالي ،تصميم گرفت فرزند دومش را به دنيا آورد و اكنون اعتراف مي كند با تولد فرزندش ،به طور عجيبي،وضعيت رفاهي خانواده اش بهبود يافته است .
بسياري از افراد ،تمايل نداشتن خود براي بچه دار شدن را اين گونه تشريح مي كنند كه نمي خواهند از نظر مالي در تنگنا قرار گيرند . سخن خوشايند بسياري از زنان اين است : (بهتر است يك فرزند به دنيا آوري و تمامي شرايط آسايش را برايش فراهم كني .) البته اين مسئله هيچ گاه براي من قابل فهم نبوده است كه چنين مادراني قصد دارند اين فرزند خود را چگونه پرورش دهند؟ آيا آنان از فرزند خود پرسيده اند كه مي خواهند عروسك بي بي بورن داشته باشند يا خواهر تني ؟
بسياري از زوج هاي جوان شكايت دارند كه خانواده هايشان به آنان كمك نمي كنند . بيشتر مردان ،سه شغل دارند و مادر بزرگ ها هم بيش از حد آزاد هستند . آنان خواسته هاي شان را مه در جواني به دليل داشتن مسئوليت فرزندانشان ،نمي توانستند انجام دهند ،اكنون برآورده مي سازند و اين مسئله ،مادران جوان را ناگزير مي كند تا مسئوليت بچه داري را به پرستاران كودك و مهد كودك ها بسپارند كه اين امر نيز مستلزم هزينه كردن مبالغ هنگفتي است . اگر شرايط براي گرفتن پرستار كودك يا تحويل دادن كودك به مهد كودك فراهم نباشد ،در آن صورت ،زن در خانه حبس مي شود يا به سخن ديگر ،منزوي مي گردد .

البته در اينجا نمي توانيم همه علت ها را نام ببريم ...؛ (از دست دادن زيبايي )،(بايد براي خود زندگي كرد .) آري ، در جامعه ما ،زني كه كودك به دنيا مي آورد ،همواره از حمايت ديگران و درك اين وضعيت از سوي آنان بهرمند نمي شود . در اين ميان ،آموختن اينكه ( اگر نمي تواني فرزندت را تغذيه كني ،لباس بپوشاني و تربيت كني ،ضرورتي ندارد كه او را به دنيا آوري).
آيا مي توان گفت علت اصلي نارضايتي زنان از بچه دار شدن ،به جامعه بر مي گردد ؟ بنابراين ، تا زماني كه در بينش جامعه نسبت به بارداري زنان و پرورش كودكان ، تغييري حاصل نشده باشد ،نمي توان از بهبود وضعيت جمعيتي در كشور سخن گفت . 

اگر كمي انديشه كنيد ، متوجه مي شويد كه مادر بزرگان ما مرفه تر از ما نبوده اند ؛ بلكه بر عكس ، زندگي بسيار متواضعانه تري نسبت به ما داشته اند . آنان نه پستانك در اختيار داشته اند و نه تاب و نه ساك هاي مدرن ارگونوميك . با اين حال ،هر خانواده سنتي ،چهار تا پنج فرزند داشت و در خانوادهاي با ايمان ،تعداد فرزندان بيشتر نيز بوده است .
پيامبر اسلام فرموده است: ( مانند كودك با كودكان خود بازي كنيد و با آنان دوست باشيد )؛ (با كودكان خود ،با مهرباني و باسخاوت رفتار كنيد ؛ آنان را ياري كنيد و با آنان صميمي باشيد ؛ زيرا آنان هديه اي از سوي خداوند براي شما هستند ). 

اسلام به روشني تفهيم مي كند كه وظيفه اصلي زن ، خانواده وي ، تربيت فرزندان و انجام وظايف در برابر همسر است . اسلام در وهله نخست ، به نقش زن به عنوان يك زن و مادر ارج مي گذارد . چنين نقشي ، پر افتخار ترين نقش است ، نه تحقير آميز ، آن طور كه در جامعه امروزي تلقي مي شود .

منبع : نشريه اسلام – رو ، چاپ روسيه ، ژانويه ۲۰۱۱
برگرفته از سایت نرجس



نظرات ارسال شده
جمعه 18 شهریور 1390


اين براي جامعه ي ما هم داره اتفاق مي افته من اينو بوضوح دارم حس ميكنم .براي اينكه همه چيزرو سخت ميگيريم وخيلي هم تجملگرايي رو راس قرار داده ايم .و اين خيلي بده به ضررمون تموم ميشه


0
0

ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :