به دخت

 




ذخیره می کنم تا ثروتمند شوم!

تصور انسان این است که برای راحتی زندگی، فقط باید امکانات بیشتری فراهم کرد و درآمد بیشتری داشت. باید هرچه بیشتر بهره مند شد، تا لذت زندگی را درک کرد. این باور و تصور، میل به داشتن و بیشتر خرج کردن و بیشتر بهره مند شدن را در انسان بر می انگیزد.

 

این جاست که   حرص و طمع،متولد می شود و انسان، تمام توان خود را در این راه به کار می گیرد و    

چنین می شود   پندارد که از این رهگذر، روزی بیشتری نصیب وی می گردد. هر چه انسان، حریص تر

به همان   اندازه از آرامش، دور شده است. راهی که حریص می پیماید،به وادی آرامش ختم نمی شود   و

نه تنها از  آن برخوردار نمی گردد، بلکه آن مقداری را هم که دارد از دست می دهد. شخص حریص، از  

جهت آرامش   روحی و لذت زندگی، یک «محروم» محسوب می شود  .

شخص حریص،   تصور می کند که می تواند با حرص ورزیدن و دست و پا زدن بیشتر، بر روزی   خود

بیفزاید؛ اما   چون طبق قانون روزی، همه چیز مشخص و معین است، حرص او فایده ای نخواهد   داشت  .

بدین جهت از  سویی خود را خسته کرده و از سوی دیگر، ناکام شده است. شخص حریص انتظار دارد

که آنچه را می خواهد به دست آورد و چون در این کار موفق نمی شود، بر ناراحتی و عصبانیت او افزوده

می شود. امام علی (علیه السلام) می فرماید:« تو قسمت خود را می یابی و روزی تو تضمین شده و

آنچه را برایت مقدر شده، به طور کامل خواهی گرفت. پس جانت را از بدبختی حرص و ذلت طلب کردن، راحت ساز و به خدا اعتماد کن و در کسب روزی، باوقار و آرام عمل کن»

پیامبر خدا(صل الله علیه و آله) می فرماید که بر اولین در بهشت نوشته شده است: هر چیزی چاره ای دارد و چاره زندگی، چهار چیز است که یکی از آنها قناعت است.

تفاوت فرد قانع با فرد حریصِ ناراضی، در احساس آرامشی است که فرد قانع، از آن بهره مند است و

فرد حریص، از آن محروم. نه حرص زدن حریص بر میزان روزی او افزوده است و نه قناعت قانع، روزی

کمتری نصیب وی کرده است. پس اگر انسان به آنچه تعیین شده راضی باشد، از نعمت آرامش نیز

برخوردار خواهد شد. پیامبر خدا(صل الله علیه و آله) می فرماید:« آگاه باشید که برای هرکس، روزی ای

هست که به ناچار به او می رسد. پس اگر کسی به آن راضی باشد، مایه برکت او شده و نیازهایش را

فرا می گیرد  و کسی که به آن راضی نباشد مایه برکت او نشده و نیازهایش را فرا نمی گیرد» از این

رو نیاز انسان به قناعت، بیشتر از نیاز او به حرص و طمع است. گواراترین زندگی از آنِ کسی است که

به روزی خدا قانع و از آن راضی باشد.

البته قناعت به معنای تنبلی و بی کاری نیست. وقتی در جایی سخن از قناعت و رضایت می شود،

بلافاصله سؤال می شود که: یعنی نباید تلاش کرد؟ نقش تلاش چه می شود؟ قناعت و تلاش، دو

مقوله جدا از یکدیگرند.« تلاش و تنبلی » در یک طبقه قرار می گیرند و «قناعت و حرص» ورزیدن نیز در

یک طبقه. انسان در مقام عمل، یا تلاشگر است یا تنبل و در مقام احساس و روحیه، یا قانع است و یا

حریص.

 منبع:پسندیده، عباس؛ رضایت از زندگی، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث  

 

 

 

 

 

 




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 



نام شما : ایمیل دوست شما :