به دخت

 




شرایط اقتصادی

اختلاف سطح اقتصادی باید درباره افرادی مورد توجه قرار گیرد که قصد ازدواج دارند. پسرجوانی که در یک خانواده فقیر بزرگ شده است و فرضا تحصیلاتی هم دارد، نمی تواند دختری از یک خانواده ی مرفه را اقناع کند.
جالب تر اینکه شرایط تربیتی آنها هم متأثر از این موضوع است و در این زمینه با هم متفاوت اند. آن دختر در یک زندگی با امکانات زیاد بزرگ شده است و توقعاتی که در خانه شوهرش دارد درهمان سطح است و چون چنین وضعیتی را در خانه شوهرش نخواهد داشت، احتمال بروز اختلاف و ناراحتی وجود دارد. بنابراین باید در زمینه امکانات مالی و رفاه خانواده در زمان انتخاب همسر توجه خاص مبذول شود.

در برابر مشکلات ازدواج و مسائل اقتصادی خانواده پیش از هر چیز باید جنبه های روانی امر در نظر گرفته شود و واقعیت ها و شرایط موجود مورد توجه قرار گیرد. اهم مسائلی که باید به آن توجه کنند به شرح زیر است:
• دختر و پسری که قصد ازدواج دارند، باید در جریان مسائل مالی و قدرت اقتصادی یکدیگر قرار گیرند. آنچه در وهله اول اهمیت دارد وضع مسکن و میزان در آمد ماهیانه پسر و شغل او است؛ دختر باید اطلاعات لازم را در این مورد کسب کند. یکی از مواردی که دختران را به ناسازگاری می کشاند، این است که پسر قبل از ازدواج، خود را صاحب امکانات معرفی کند و بعد ازدواج مشخص می شود که پسرآه در بساط ندارد. پایه ناسازگاری و بی اعتمادی از همان زمان گذارده می شود. زندگی ای که بر پایه بی صداقتی گذاشته شود، فرجام خوبی نخواهد داشت .
• خانمی که شاغل است و در آمد ماهیانه دارد، باید قبل از ازدواج وضعیت خود را با همسرش روشن کند. او باید مشخص کند که در آمد شخصی خود را در اختیار شوهر خواهد گذاشت یا خیر؟ این موضوع موجب خواهد شد که همسرش پس از ازدواج توقع بی جا نداشته باشد. بعضی از شوهران حاضر به ادامه تحصیل یا کار همسرشان در خارج از خانه نیستند. این مسائل باید قبل از ازدواج مشخص و جز شرایط عقد لحاظ شود.
• بعضی از خانواده ها اولین عاملی را که در زندگی زناشویی مورد توجه قرار می دهند، میزان در آمد و ثروت طرف مقابل است. توجه افراطی به این عامل و نادیده گرفتن عوامل دیگر، سنگ بنای ازدواج را بر مادیات استوار می سازد و به احتمال زیاد موجب ناهماهنگی های اخلاقی و فرهنگی و اختلاف و در گیری در زندگی زناشویی می شود.
• دختران باید تعریف خود را از سطح شغلی همسر بدانند و با کسی ازدواج کنند که متناسب با افکارشان است. در غیر این صورت پس از مدتی تحمل همسر برایشان مشکل است. مثلا برخی از دخترها معتقدند که تنها دکتری و مهندسی شغلهای مناسب جامعه هستند و بقیه مشاغل را هر چند درآمد بالایی داشته باشند، بد و نامناسب می دانند؛ ولی برای برخی دیگر نوع شغل اصلا مهم نیست آنها به دنبال همسری با درآمد بالا و شرایط رفاهی خوب هستند.
• پسران هم باید تعریف خود را از یک همسر ایده آل در زمینه ی اقتصادی مشخص کنند. مثلا برخی از آنها با شاغل بودن همسرشان در خارج از منزل مخالف و برخی دیگر با این موضوع موافق اند و حتی آن را نشانه اجتماعی بودن فرد می دانند. البته دسته دوم خود به چند دسته تقسیم می شوند:
افرادی که با فعالیت همسرشان در کارهای آموزشی ، آن هم فقط مربوط به خانم ها موافق اند؛
افرادی که نوع کار برایشان مهم نیست و فقط دوست دارند همسرشان در جایی به صورت نیمه وقت کار کند تا بتواند کارهای خانه هم برسد
برخی مایل اند که همسرشان در محیط کاری خودشان و در کنار آنها کار کند و...
همه این افراد باید به درستی به اعتقاداتشان در انتخاب همسر توجه کنند و این امور را بی ارزش و یا قابل تحمیل یا تعلیم به همسر ندانند.
• والدین باید اطلاعات لازم را در مورد عوامل اقتصادی ای که موجب اختلاف و ناسازگاری است در اختیار زوجین قرار دهند.
• از جمله موارد که باید خانم ها به آن توجه کنند عبارت اند از:
o پایین آوردن سطح توقع در حد در آمد خانواده؛

o جلوگیری از اسراف و هزینه های غیر ضروری
o تنظیم هزینه ها بر اساس در آمد، بدون تحمیل شغل دوم و سوم به همسر .
در واقع افراد باید قبل از ازدواج حدود توقعات و شرایط خود را از نظر مالی مشخص کنند تا با افرادی ازدواج نمایند که در این زمینه فاصله زیادی با آنها نداشته باشند.
منبع:
معیارها و ملاکهای ازدواج جلد4 از مجموعه کتب آموزشی ساج، زیر نظرمهدیه ادیب زارچی، کاری از سامانه ملی آموزش الکترونیکی ازدواج جوانان.




ارسال نظر
:نام
: اي ميل
: سایت
: نظر شما
: کد امنیتی
 


کلمات کلیدی توقعات بالا , شغل , شاغل بودن زن , هم کفو بودن , شرایط اقتصادی , شغل پسر , اختلاف سطح اقتصادی ,


نام شما : ایمیل دوست شما :