طرفین ازدواج نباید از دو طبقه اقتصادی مختلف باشند. وضعیت مالی و مادی خانواده ها باید برابر باشد و تفاوت زیادی نداشته باشد. رعایت این موارد هم درباره زن و هم درباره مرد لازم است.
بدون شک تفاوت در اقتصاد خانواده ها در نوع نگرش، رفتار و چگونگی عملکرد افراد تأثیر بسزایی می گذارد و هر چند در بسیاری از موارد بین وضعیت اقتصادی و پایگاه اجتماعی افراد رابطه مثبتی وجود دارد و اگر پایگاه اجتماعی خانواده همسرآینده تان را بررسی کنید به وضعیت اقتصادی آنها هم پی می برید اما در بسیاری از موارد مشاهده شده، بایست که به رغم اینکه خانواده ای از پایگاه اجتماعی خوبی در جامعه برخوردار بوده، ولی از لحاظ اقتصادی دارای وضعیت مناسبی نبوده است. به همین دلیل، توصیه می شود که وضعیت مالی خانواده همسر به صورت جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد.

بعضا مشاهده می شود که علت جداییها، طلاق ها و برخی اختلافات نداشتن تناسب مالی است . فرض کنید یک دختر جوان که درخانواده ای با درآمد بالا زندگی می کند، بدون هیچ محدودیتی پول خرج می کند، هر آنچه را می بیند می خرد و به انواع مسافرت های پرهزینه می رود و... با پسری ساده و قناعت پیشه از یک خانواده کاملا متوسط ازدواج کند، اگر آنها بدون شناخت درباره شرایط مالی طرف مقابل به چنین کاری کرده باشند و خود را برای یک زندگی کاملا متفاوت با گذشته آماده نکرده باشند، دچار برخی اختلافات و ناراحتی ها و گاه جداییها می شوند مثلا زن، مرد را به خسیس بودن و مرد، زن را به ولخرج بودن متهم می کند و هریک ادعا می کنند که طرف مقابل قادر به درک او یا تأمین نیازهای او نیست.
البته توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که افراد نباید صرفا به خاطر شرایط اقتصادی ضعیف و نامناسب شخصی را رد و یا به لحاظ وضعیت اقتصادی خوبش با او ازدواج کنند؛ بلکه توجه به عاملهای دیگر نیز لازم است. در ازدواج باید شایستگی های فرد مقابل بیش از همه چیز مد نظر قرار گیرد چه بسا انسانهایی که با فاصله طبقاتی و اقتصادی زیاد با یکدیگر ازدواج کرده و سعادتمند شده اند. و البته نحوه ی برخورد دو طرف در زندگی، گذشته شان در مسائل و بینش آنها نسبت به شرایط خاص، باعث شکل گیری این سعادت شده است.
منبع:
معیارها و ملاکهای ازدواج جلد4 از مجموعه کتب آموزشی ساج، زیر نظرمهدیه ادیب زارچی، کاری از سامانه ملی آموزش الکترونیکی ازدواج جوانان.

ارسال نظر :نام : اي ميل : سایت : نظر شما : کد امنیتی